جستجوی پیشرفته
بازدید
23039
آخرین بروزرسانی: 1393/11/11
خلاصه پرسش
مقصود از «اقسام الوضع» در علم اصول چیست؟
پرسش
مقصود از «اقسام الوضع» در علم اصول چیست؟
پاسخ اجمالی
از مباحث علم اصول ­فقه که مربوط به زبان‌شناسی است؛ موضوع «وضع» است که مراد از آن؛ وضع الفاظ برای دلالت بر معنا است. وضع الفاظ براى معانى، گاهى به نحو تعیین است و این وضع «تعیینى» نامیده می‌شود و گاهى به نحو تعیّن است و وضع «تعیّنى» نامیده می‌شود. در وضع، تصور لفظ و معنا، ضرورى است؛ چرا که وضع، نوعى حکم کردن بر معنا و بر لفظ است و حکم بر چیزى درست نیست، مگر پس از تصور و شناخت نسبت به آن چیز، هرچند این شناخت اجمالى باشد؛ زیرا تصور یک شى‏ء به دو صورت است: یا خود آن شى‏ء تصور می‌شود و یا وجهى از آن به تصور می‌آید، حال که دانستیم معنا را حتماً باید تصور کرد و تصور معنا به دو صورت است؛ بنفسه (آگاهی جامع) و بوجهه(آگاهی کلی و اجمالی)، از سوی دیگر معنا؛ گاهى خاص یا جزئى و گاهى عام یا کلى است. بنابراین، وضع؛ عقلاً به چهار قسم تقسیم می‌شود.
پاسخ تفصیلی
وضع؛ یکی از مباحث علم اصول فقه و مربوط به زبان‌شناسی است. بحث از این‌جا آغاز می‌شود که گفته شده: هرگاه کلمه معناداری را تلفظ می‌کنیم؛ کسانی که آشنایی با آن زبان دارند، معنای کلمه را درک می‌کنند. در همین راستا سؤالی به ذهن می‌آید که چگونه این لفظ بر این معنا دلالت می‌کند؟ مثلاً وقتی می‌گوییم «خاک»؛ چرا این لفظ بر خاکی که در عالم خارج وجود دارد دلالت می‌کند؟
در جواب به این پرسش گفته‌اند: دلالت یک لفظ بر معنای خاص به علت فرایندی به نام «وضع» است. وضع بدین معنا است که این لفظ برای دلالت بر آن معنا و مفهوم قرار داده شده؛ لذا وضع الفاظ براى معانى، گاهى به نحو تعیین است و این وضع «تعیینى» نامیده می‌شود و گاهى به نحو تعیّن است که وضع «تعیّنى» نامیده می‌شود.
«وضع تعیینى» بدین صورت است که واضع، معنایى جزئى را لحاظ می‌کند و سپس یک لفظ جزئى را برایش وضع می‌کند؛ مانند آن‌که پدر، براى فرزندش اسمى می‌گذارد مانند «علی». یا معنایى کلّى را لحاظ می‌کند و سپس لفظى کلى را برایش وضع می‌کند. مثل این‌که لفظ «انسان» را براى کلى «حیوان ناطق» وضع می‌کند و همین‌طور است انواع دیگر وضع تعیینی.[1]
«وضع تعیّنى» بدین صورت است که شخص لفظى را در معنایى - نه به عنوان وضع تعیینى- به‌کار می‌برد و سپس این استعمال، زیاد تکرار می‌شود تا آن‌جا که آن معنا از این لفظ به ذهن متبادر می‌شود. این نحوه از وضع، تعیّنى نامیده می‌شود؛ چون این وضع در اثر کثرت استعمال، خودبه‌خود تعیّن­ پیدا می‌کند.[2] مثل نام برخی از خیابان‌ها که به دلایلی بین مردم مشهور به اسمی غیر از اسم تعیینی آن شده است.
اصل در دلالت لفظ بر معنا آن است که به وضع واضع؛ یعنى وضع تعیینى باشد، اگرچه گاهى این دلالت از کثرت استعمال لفظ در یک معنا حاصل می‌شود.[3]
البته در این‌که واضع لغت چه کسی است؟ وضع لغات منشأ وحیانی دارد یا نه؟ و آیا خداوند لغات را وضع کرده یا مردم؟ بین علما اختلاف نظر است که جهت بررسی می‌توان به کتاب‌های اصولی مراجعه کرد.[4]
اقسام وضع:[5]
در وضع؛ تصور لفظ و معنا، ضرورى است؛ چرا که وضع، نوعى حکم کردن بر معنا و بر لفظ است و حکم بر چیزى، درست نیست، مگر پس از تصور و گونه‌اى از شناخت نسبت به آن چیز و لو این شناخت اجمالى باشد؛ چون تصور یک شى‏ء به دو صورت است: یا خود آن شى‏ء تصور می‌شود و یا وجهى از آن به تصور می‌آید؛ یعنى عنوان عامى که بر آن شى‏ء منطبق گشته، و به واسطه آن به آن شى‏ء اشاره شده، تصور می‌شود؛ زیرا این عنوان عام، مثل آینه و کاشف از آن شى‏ء است. مانند این‌که شما در مورد شبحى از دور حکم می‌کنید که سفید است، درحالی‌که آن شى‏ء را عیناً نمی‌شناسید که چیست و نهایت چیزى که در مورد آن می‌دانید مثلاً این است که شیئى از اشیاء و یا حیوانى از حیوانات است، در این‌جا حکم شما به سفید بودن آن شى‏ء صحیح است، با این‌که دقیقاً آن‌را نمی‌شناسید و تصورى واضح از آن در ذهن ندارید، بلکه فقط به این عنوان که شیئى یا حیوانى است آن‌را تصور و به آن اشاره می‌کنید و این، همان است که در عرف علما تصور چیزى با وجهى از آن نامیده می‌شود و همین براى صحت حکم بر آن چیز کافى است. بر عکس اگر چیزى مجهول محض باشد، به هیچ‌وجه نمی‌توان بر آن حکمى کرد.
بنابراین، همان‌طور که در صحت وضع لفظ براى معنا کافى است که آن‌را دقیقاً تصور کنیم، می‌توانیم در وضع، وجهى از معنا را تصور کنیم و همین کافى است.
حال که دانستیم معنا را حتماً باید تصور کرد و تصور معنا به دو صورت است؛ بنفسه (وقتی آگاهی جامع به چیزی داشته باشیم) و بوجهه (وقتی که از چیزی تنها یک کلی و اجمالی بدانیم) و از طرف دیگر معنا؛ گاهى خاص یا جزئى است و گاهى عام یا کلى می‌باشد، بنابراین، می‌گوئیم وضع؛ عقلاً به چهار قسم تقسیم می‌شود:
1. معناى متصوّر؛ جزئى و موضوع له (آنچه که لفظ برای آن وضع شده) لفظ هم همین معناى جزئى باشد؛ در این صورت، گفته می‌شود که وضع خاص و موضوع له نیز خاص است. مثال آن اسماء و اعلام شخصى، مثل محمّد، على، جعفر و... است.
2. معناى متصوّر؛ کلى و موضوع له هم همین معناى کلى است؛ در این صورت گفته می‌شود که وضع عام و موضوع له نیز عام است؛ مانند: اسماء اجناس‏ مثل آب، آسمان، ستاره، انسان و حیوان که این الفاظ کلی بر موضوعات کلی هم دلالت دارد.
3. معناى متصوّر؛ کلى باشد، امّا موضوع له، افراد این کلى باشند نه‏ خود کلی؛ در این صورت، گفته می‌شود که وضع عام است و موضوع له خاص؛ مانند: وضع حروف، اسماء اشاره، ضمائر، ادات استفهام و... مثلاً لفظ اشاره «آن» کلی است و می‌توان به هرجا اشاره کرد و گفت «آن...» ولی مواردی که به آن اشاره می‌کنیم؛ مثل «آن دریا»؛ جزئی است و اشاره به یک چیز جزئی دارد.
4. معناى متصوّر جزئى و موضوع له، کلى همان جزئى باشد و در این صورت گفته می‌شود که وضع، خاص است و موضوع له، عام.
حال که این اقسام چهارگانه عقلیه را بیان کردیم، بیان می‌شود که: در امکان اقسام سه‌گانه اول، بحثى نیست، و امّا اختلافى که هست در دو چیز است: یکى در امکان قسم چهارم و دیگرى در وقوع قسم سوم - پس از اذعان به امکان آن -؛ آنچه به نظر صحیح است، ممتنع بودن قسم چهارم[6] و وقوع قسم سوم است.

[1]. حیدری، علی نقی، اصول الاستنباط، ص 55، قم، لجنه اداره الحوزه العلمیه‏، 1412ق.
[2]. همان.
[3]. سید اشرفی، حسن، نهایه الایصال، ج 1، ص 67، قم، نشر قدس، 1385ش.
[4]. ر.ک: بروجردی، حسین، تقریرات فی اصول الفقه، ص 18، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1380ق؛ مظفر، محمدرضا، اصول الفقه، ج 1، ص 54، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1430ق.
[5]. همان، ص 55.
[6]. مطالب مفصلی در بیان امتناع قسم چهارم گفته شده است که برای دیدن تفصیل آن به کتاب‌های اصول فقه مراجعه مراجعه شود.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها

  • تعداد فرزندان حضرت علی (ع)، و نام ایشان و نام مادران آنان چه بوده است؟
    793397 معصومین 1387/06/05
    شیخ مفید در کتاب ارشاد تعداد آنها را 27 تن از دختر و پسر دانسته و پس از آن گفته است: عده‏ای از علمای شیعه گویند که فاطمه پس از وفات پیامبر (ص) جنینی که پیامبر او را محسن نامیده بود سقط کرد. بنابر قول این عده، فرزندان آن حضرت ...
  • معنای ذکر «لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم» چیست و این ذکر چه آثار و برکاتی دارد؟
    757138 حدیث 1396/06/14
    «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»؛ یعنی هیچ نیرو و توانى جز از سوى خداوند بلندمرتبه و بزرگ نیست‏. واژه «حول» در لغت به معنای حرکت و جنبش،[1] و «قوّة» به معنای استطاعت و توانایی است.[2] بنابر ...
  • آیا خداوند به نفرینی که از دل شکسته باشد، توجه می کند؟ یا فقط دعاهای مثبت را اجابت می کند؟
    680935 Practical 1390/07/12
    نفرین در آموزه های دینی ما مسئله ای شناخته شده است، چنان که در آیات و روایات آمده است: "بریده باد هر دو دست ابو لهب"؛ "از نفرین مظلوم بترسید که نفرین مظلوم به آسمان می رود". و... . منتها همان گونه که دعا برای استجابت، نیازمند شرایط است، ...
  • حکم زنا با زن شوهردار چیست؟
    659345 Laws and Jurisprudence 1387/05/23
    زنا خصوصا با زن شوهر دار یکی از گناهان بسیار زشت و بزرگ به شمار می آید ولی بزرگی خداوند و وسعت مهربانی او به حدی است، که اگر گنهکاری که مرتکب چنین عمل زشت و شنیعی شده واقعا از کردۀ خود پشیمان باشد و ...
  • عقیقه و احکام و شرایط آن چیست؟
    648885 Practical 1391/02/11
    عقیقه عبارت است از: کشتن گوسفند یا هر حیوانی که صلاحیّت قربانی کردن داشته باشد، در روز هفتم ولادت فرزند، جهت حفظ فرزند از بلاها. پرداخت قیمت آن کفایت از عقیقه نمی‌کند. بهتر است عقیقه و فرزندی که برایش عقیقه می‌شود، از حیث جنسیت مساوی باشند، ولی ...
  • آیا کاشت ناخن مانع غسل و وضو است؟
    600828 Laws and Jurisprudence 1387/12/04
    در غسل و وضو، باید آب به اعضای بدن برسد و ایجاد مانعی در بدن که رفع آن مشکل یا غیر ممکن است، جایز نیست، مگر در صورتی که ضرورتی آن را اقتضا کند و یا غرض عقلائی مشروعی در این امر وجود داشته باشد.در هر حال، اگر مانعی ...
  • فضیلت و آداب و شرایط نماز جمعه چیست؟ و به چه صورت خوانده می‌شود؟
    580189 نماز جمعه 1389/09/10
    در مورد جایگاه و فضیلتش نماز جمعه همین بس که سوره‌ای از قرآن به نامش می‌باشد.نماز جمعه یک از عباداتی است که به جماعت خوانده می‌شود. این نماز دو خطبه دارد که با حمد و ثنای الهی شروع می‌شود و امام جمعه در این خطبه‌ها باید مردم را به تقوای ...
  • آیا ارتباط انسان با جن ممکن است؟
    565023 جن 1386/02/01
    قرآن مجید وجود جن را تصدیق کرده و ویژگی‌‏های زیر را برای او برمی‌شمارد:جن موجودی است که از آتش آفریده شد، بر خلاف انسان که از خاک آفریده شده است.[1]دارای علم، ادراک، تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال ...
  • اصول و فروع دین را نام برده و مختصراً توضیح دهید؟
    564300 Laws and Jurisprudence 1387/09/23
     دسته بندی اصول دین و فروع دین به این شکلی که در میان ما متداول است از احادیث و روایات ائمه (ع) اخذ نشده است؛ بلکه دانشمندان علوم دینی معارف دینی را به این صورت دسته بندی کردند. تاریخ بحث ها در باره به نیمه دوم قرن اول هجری باز ...
  • طبق فتوای رهبر، نماز مغرب و عشا چه زمانی قضا می شود؟
    559870 Laws and Jurisprudence 1385/10/20
    پاسخ دفتر مقام معظم رهبری: آخر وقت نماز مغرب و عشا نصف شب شرعى است (15/11 ساعت بعد از  ظهر شرعی) و احتیاط آن است که اگر تا آن موقع نماز را نخوانده است، تا طلوع فجر به قصد ما فى‌الذمّه[1] به­جا ­آورد و پس از آن نماز قضا مى‌شود