جستجوی پیشرفته
بازدید
10640
آخرین بروزرسانی: 1394/09/26
خلاصه پرسش
آیا فیاض دانستن پروردگار، مستلزم آن نیست که (نعوذ بالله) خدا از روی جبر بخشنده است، و نمی‌تواند ‌که از بخشندگی خود جلوگیری کند؟!
پرسش
باسلام. سؤالم درباره فیاض بودن خدا است. خداوند فاعل مختار است؛ یعنی مجبور نـیست، بلکه اگر بخواهد خلق می‌کند و می‌بخشد، و اگر نخواهد خلق نمی‌کند و نمی‌بخشد، البته هرگز ظلم نمی‌کند. اعتقاد ما این است که خداوند بر هر چیزی که محال عقلی نباشد قادر است و از آن طرف هم. فَیَّاض در لغت: یعنی رودخانه خروشان و پر از آب که سرریز کرده باشد. فَیَّاض در استعاره: برای شخصی به کار برده می‌شود که مانند رودخانه‌ای خروشان بسیار سخاوت‌مند است و از او بخشش‌هایش مانند همان رودخانه تراوش می‌کند. تفاوت فیّاض با وهّاب: چرا فیّاض گفته می‌شود نه وهّاب؟ وهاب هم مبالغه است برای کسی که زیاد هبه، هدیه و بخشش می‌نماید و یکی از اسمای خداوند است. اما فرق فیاض و وهاب در این است که رودخانه خروشان فیّاض نمی‌تواند از تراوشات و بخشش خویش، خودداری نماید، ولی وهّاب که بدون استعاره، بلکه مستقیماً در مورد انسان و هر فاعل مختاری به کار می‌رود، می‌تواند از بخشش خویش خودداری نماید. واژه وهّاب سه بار در قرآن آمده و هر سه مورد برای خدا می‌باشد، اما واژه فیّاض در قرآن نیامده است: «لِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یخْلُقُ مَا یشَاءُ یهَبُ لِمَنْ یشَاءُ إِنَاثًا وَیهَبُ لِمَنْ یشَاءُ الذُّکُورَ»؛ مالکیت و حاکمیت آسمان‌ها و زمین از آن خدا است؛ هر چه را بخواهد می‌آفریند؛ به هر کس اراده کند دختر می‌بخشد و به هر کس بخواهد پسر(شوری، 49). «رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ»؛ راسخان در علم، می‌گویند: «پروردگارا دل‌هایمان را، بعد از آن‌که ما را هدایت کردی، از راه حق منحرف مگردان و از سوی خود، رحمتی بر ما ببخش، زیرا تو بخشنده‌‌ای(آل عمران، 8). «أَمْ عِنْدَهُمْ خَزَائِنُ رَحْمَهِ رَبِّکَ الْعَزِیزِ الْوَهَّابِ»؛ مگر خزائن رحمت پروردگار توانا و بخشنده‌‌ات نزد آنها است تا به هر کس میل دارند بدهند؟ (ص، 9). می‌گویم عزیز یعنی شکست‌ناپذیر و این‌که در کنار وهّاب آمده؛ یعنی کسی نمی‌تواند خدا را مجبور به هبه دادن و بخشش نماید، بلکه این رحمت پروردگار است که شامل حال ما می‌شود، نه نتیجه اعمال ما و شدت درخواست ما. اگر خدا فیاض باشد؛ یعنی جبراً بخشنده باشد، درخواست کردن از او کاری بیهوده است؛ زیرا خودش می‌بخشد. با این تفاسیر آیا با به کار بردن کلمه فیاض برای خداوند به این معنا نمی‌شود که خدا (نعوذ بالله) جبراً بخشنده است و ناتوان از این‌که از بخشندگی خود جلوگیری کند، در حالی‌که حضرت حق خود از این کلمه در قرآن برای خودش استفاده نکرده است؟ باتشکر
پاسخ اجمالی
کلمه «فیض» در لغت به معنای پر شدن ظرف از آب و جارى شدن از آن است.[1] هر چند در قرآن، صفت فیض و فیاض‌بودن به خداوند نسبت داده نشده است، اما در برخی منابع روایی به گونه‌ای صفت فیض به خداوند نسبت داده شده است.[2]
ظاهراً مقصود از فیض، همان چیزی است که در فلسفه از آن به بخشش وجود(اعطای وجود) تعبیر می‌آورند. توضیح این‌که از نظر اهل معرفت، ذات متعالی خداوند، هستی محض است، شدت و کمال هستی او موجب تحقق موجودات است. به بیان دقیق‌‌تر کمال هستی، موجب عشق به ظهور و تجلی می‌گردد. به کارگیری کلمه‌ی فیض برای اشاره به کمال وجودی حضرت حق است؛ زیرا در نظر اهل معرفت گویا ذات باری تعالی سرچشمه جوشش وجود است. اما نکته‌ی اساسی که باید توجه داشت این است که الفاظی که بشر به کار می‌گیرد معمولاً هماهنگ با خصوصیات زندگی مادی و با محدودیت همراه است؛ مانند صفت عالم‌بودن به این است که شخص از راه سمع و بصر - در اثر مطالعه و شنیدن سخنان استاد و ... - اطلاعاتی پیدا کند؛ اما هنگامی در مورد خداوند عالم را به کار می‌بریم، این خصوصیات را نسبت نمی‌دهیم؛ بنایراین در به کارگیری صفت فیض برای خداوند توجه به پایان‌ناپذیری جود و بخشش خداوند شده است، نه به بی‌اختیاری بودن آن. نکته دیگر این‌که هنگامی که گفته می‌شود فیض اقتضای ذاتی خداوند است؛ اقتضای ذاتی به معنای جبر نیست؛ مثلاً وقتی می‌گوییم اقتضای ذاتی انسان کشش و عشق به زیبایی است، به این معنا نیست که انسان مجبور است عاشق زیبایی باشد. یا این‌که وقتی می‌گوییم اقتضای ذاتی عالم اظهار علم و افکار خود در قالب کتاب، مقاله، سخنرانی و تدریس است، به این معنا نیست که عالم در خلق این آثار مجبور است. خلاصه این‌که روشن است محبوب بالذات با مجبور بالذات فرق دارد.
 

[1]. فیومی، مصباح المنیر، ج 2، ص 485، قم، منشورات دارالرضی، چاپ اول، بی‌تا.
[2]. «فَإِنَّکَ إِلَهِی تُسَکِّنُ بِتَحَنُّنِکَ رَوْعَاتِ قُلُوبِ الْوَجِلِینَ وَ تُحَقِّقُ بِتَطَوُّلِکَ أَمَلَ الْآمِلِینَ وَ تُفِیضُ‏ بِجُودِکَ سِجَالَ عَطَایَاکَ عَلَى غَیْرِ الْمُسْتَأْهِلِین»‏. ابن طاووس، على بن موسى، جمال الأسبوع بکمال العمل المشروع، ص 74، قم، دار الرضى، چاپ اول، 1330ق. «إِلهِی أَنْتَ الَّذِی تُفِیضُ‏ سَیْبَکَ عَلى‏ مَنْ لا یَسْأَلُکَ وَ عَلَى الْجاحِدِینَ بِرُبُوبِیَّتِکَ، فَکَیْفَ سَیِّدِی بِمَنْ سَأَلَکَ وَ أَیْقَنَ أَنَّ الْخَلْقَ لَکَ، وَ الْأَمْرَ إِلَیْکَ، تَبارَکْتَ وَ تَعالَیْتَ یا رَبَّ الْعالَمِینَ». ابن طاووس، على بن موسى، الإقبال بالأعمال الحسنة فیما یعمل مرة فى السنة، ج 1، ص 170، قم، دفتر تبلیغات اسلامى، چاپ اول، 1376ش. «فَإِنَّ فَضْلَکَ لَا یَغِیضُ وَ إِنَّ خَزَائِنَکَ لَا تَنْقُصُ [تَنْفَدُ] بَلْ تَفِیضُ‏». همان، ص 251.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها

  • تعداد فرزندان حضرت علی (ع)، و نام ایشان و نام مادران آنان چه بوده است؟
    793397 معصومین 1387/06/05
    شیخ مفید در کتاب ارشاد تعداد آنها را 27 تن از دختر و پسر دانسته و پس از آن گفته است: عده‏ای از علمای شیعه گویند که فاطمه پس از وفات پیامبر (ص) جنینی که پیامبر او را محسن نامیده بود سقط کرد. بنابر قول این عده، فرزندان آن حضرت ...
  • معنای ذکر «لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم» چیست و این ذکر چه آثار و برکاتی دارد؟
    757138 حدیث 1396/06/14
    «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»؛ یعنی هیچ نیرو و توانى جز از سوى خداوند بلندمرتبه و بزرگ نیست‏. واژه «حول» در لغت به معنای حرکت و جنبش،[1] و «قوّة» به معنای استطاعت و توانایی است.[2] بنابر ...
  • آیا خداوند به نفرینی که از دل شکسته باشد، توجه می کند؟ یا فقط دعاهای مثبت را اجابت می کند؟
    680935 Practical 1390/07/12
    نفرین در آموزه های دینی ما مسئله ای شناخته شده است، چنان که در آیات و روایات آمده است: "بریده باد هر دو دست ابو لهب"؛ "از نفرین مظلوم بترسید که نفرین مظلوم به آسمان می رود". و... . منتها همان گونه که دعا برای استجابت، نیازمند شرایط است، ...
  • حکم زنا با زن شوهردار چیست؟
    659345 Laws and Jurisprudence 1387/05/23
    زنا خصوصا با زن شوهر دار یکی از گناهان بسیار زشت و بزرگ به شمار می آید ولی بزرگی خداوند و وسعت مهربانی او به حدی است، که اگر گنهکاری که مرتکب چنین عمل زشت و شنیعی شده واقعا از کردۀ خود پشیمان باشد و ...
  • عقیقه و احکام و شرایط آن چیست؟
    648885 Practical 1391/02/11
    عقیقه عبارت است از: کشتن گوسفند یا هر حیوانی که صلاحیّت قربانی کردن داشته باشد، در روز هفتم ولادت فرزند، جهت حفظ فرزند از بلاها. پرداخت قیمت آن کفایت از عقیقه نمی‌کند. بهتر است عقیقه و فرزندی که برایش عقیقه می‌شود، از حیث جنسیت مساوی باشند، ولی ...
  • آیا کاشت ناخن مانع غسل و وضو است؟
    600828 Laws and Jurisprudence 1387/12/04
    در غسل و وضو، باید آب به اعضای بدن برسد و ایجاد مانعی در بدن که رفع آن مشکل یا غیر ممکن است، جایز نیست، مگر در صورتی که ضرورتی آن را اقتضا کند و یا غرض عقلائی مشروعی در این امر وجود داشته باشد.در هر حال، اگر مانعی ...
  • فضیلت و آداب و شرایط نماز جمعه چیست؟ و به چه صورت خوانده می‌شود؟
    580189 نماز جمعه 1389/09/10
    در مورد جایگاه و فضیلتش نماز جمعه همین بس که سوره‌ای از قرآن به نامش می‌باشد.نماز جمعه یک از عباداتی است که به جماعت خوانده می‌شود. این نماز دو خطبه دارد که با حمد و ثنای الهی شروع می‌شود و امام جمعه در این خطبه‌ها باید مردم را به تقوای ...
  • آیا ارتباط انسان با جن ممکن است؟
    565023 جن 1386/02/01
    قرآن مجید وجود جن را تصدیق کرده و ویژگی‌‏های زیر را برای او برمی‌شمارد:جن موجودی است که از آتش آفریده شد، بر خلاف انسان که از خاک آفریده شده است.[1]دارای علم، ادراک، تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال ...
  • اصول و فروع دین را نام برده و مختصراً توضیح دهید؟
    564300 Laws and Jurisprudence 1387/09/23
     دسته بندی اصول دین و فروع دین به این شکلی که در میان ما متداول است از احادیث و روایات ائمه (ع) اخذ نشده است؛ بلکه دانشمندان علوم دینی معارف دینی را به این صورت دسته بندی کردند. تاریخ بحث ها در باره به نیمه دوم قرن اول هجری باز ...
  • طبق فتوای رهبر، نماز مغرب و عشا چه زمانی قضا می شود؟
    559870 Laws and Jurisprudence 1385/10/20
    پاسخ دفتر مقام معظم رهبری: آخر وقت نماز مغرب و عشا نصف شب شرعى است (15/11 ساعت بعد از  ظهر شرعی) و احتیاط آن است که اگر تا آن موقع نماز را نخوانده است، تا طلوع فجر به قصد ما فى‌الذمّه[1] به­جا ­آورد و پس از آن نماز قضا مى‌شود