جستجوی پیشرفته
بازدید
64835
آخرین بروزرسانی: 1400/11/28
خلاصه پرسش
دلیل فقهی و محکم در مورد تراشیدن ریش چیست؟
پرسش
با سلام خواهشمند است به سؤال زیر در حد فهم عمومی توضیح دهید. دلیل فقهی و محکم در مورد تراشیدن ریش چیست؟
پاسخ اجمالی

فقهای بزرگوار، بعد از بررسی دلایل پراکنده و بسیاری که در این زمینه وجود دارد، فتوا به حرمت تراشیدن ریش صادر نموده‌­اند، البته برخی دیگر از این دانشمندان، به نقد دلایل ارائه شده پرداخته و استدلال به آنها را قبول ننموده‌اند، اما با توجه به این که احتیاط در اموری که ضرر چندانی هم برای انسان‌ها ندارد، بهتر از انجام امور تردید برانگیز و شبهه­‌ناک است، آنان نیز فتوا به جواز تراشیدن ریش نداده، بلکه احتیاط را در ترک آن دانسته­‌اند و ذکر این نکته نیز لازم است که نتراشیدن ریش، به معنای عدم توجه به نظافت و یا بلند نمودن بیش از اندازه آن نیست، بلکه پاکیزگی و اعتدال، به هر حال باید مراعات شود.

 

پاسخ تفصیلی

ابتدا باید گفت که در این پرسش، دو موضوع درخواست شده که جمع بین آنها غالبا ممکن نیست و آن بیان دقیق دلایل فقهی در حد فهم عمومی است، چون برای درک کامل مسائل فقهی، نیاز به گذراندن مقدمات مختلفی است و نمی‌­توان دلیل فقهی هر مسئله­‌ای را بدون طی نمودن آن مقدمات، به خوبی دریافت و همین امر نیز منجر به تفکیک افراد مکلف به مجتهدان و مقلدان شده است، اما می­‌توان برخی از دلایل ارائه شده در این زمینه را مختصرا در اختیارتان قرار داد، ولی شما؛ به هر حال؛ اگر به حد اجتهاد نرسیدید؛ نباید خود به نتیجه‌­گیری از آنها پرداخته، بلکه باید در این موضوع از مجتهدین تقلید نمایید.

 نکته دیگری نیز که باید مورد توجه قرار گیرد، آن است که به فرموده پیامبر اکرم(ص)، احتیاط نمودن در امور دارای شک و شبهه، بهتر و راحت­‌تر از آن است که در وادی هلاکت و نابودی گرفتار آییم[1].

 

با استفاده از این روایت و با توجه به زندگی امروز ما، که دسترسی مستقیم به پیشوایان معصوم(ع) امکان­‌پذبر نبوده تا با پرسش از آنها بتوانیم، دقیقا تمام احکام الاهی و دلایل آنها را به دست آوریم، دانشمندان دینی، در مسائلی که دلیل قطعی و کاملا قانع کننده‌­ای در ارتباط با آنها در اختیار نداشته، اما دلایل پراکنده­ دیگری وجود دارند که می‌­توانند با چنین مسائلی در ارتباط باشند، احتیاط را شرط عقل دانسته و در اموری که احتیاط در آنها، به زندگی روزمره انسان ها آسیب جدی وارد نساخته و موجب عسر و حرج نمی‌­شود، این شیوه مطمئن را به دیگران توصیه می­‌نمایند.

 

ما خود نیز در موارد مشابه، چنین رفتاری را برمی­‌گزینیم. به عنوان نمونه، اگر عازم مسافرتی بوده و دو جاده را پیش رو داشته باشیم که در یکی از آن دو، احتمال ریزش کوه و حضور سارقان و راهزنان و ... وجود داشته باشد، اما در جاده دیگر چنین خطراتی وجود ندارد، طبیعی است که راه دوم را، هر چند طولانی­‌تر و ناهموارتر باشد، برگزینیم!

 

بعد از بیان این مقدمات، نمونه­‌ای از دلایل مورد استناد در این حکم را به استحضارتان می‌­رسانیم:

 

1 – آیه‌­ای در قرآن وجود دارد که تغییردادن خلقت اصلی انسان‌ها را از جمله آموزه­‌های شیطانی­ می­‌داند[2]، در برخی از استدلالات، چنین بیان شده که چون خداوند، ریش را در خلقت تمام مردان قرار داده، بنابر این، تراشیدن و از بین بردن آنها موجب تغییر در خلقت الاهی و مصداقی برای آیه فوق خواهد بود و به همین دلیل نباید چنین کاری را انجام دهیم.

 

2 – روایات فراوانی از پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) مشاهده می‌­شود که آن بزرگواران، مسلمانان را از تراشیدن ریش، منع نموده و این عمل را موجب شباهت آنان به کافران دانسته­‌اند. به عنوان نمونه، پیامبر اکرم(ص) در روایتی می­‌فرمایند که سبیل‌ها را کوتاه نموده و ریش‌ها را (تا حدی) بلند نمایید، تا شبیه مجوسیان نشوید[3] و نیز امام رضا(ع) در پاسخ به شخصی که در مورد اصلاح ریش از ایشان سؤال نمود، فرمودند: مشکلی ندارد که گونه­‌هایت را اصلاح نمایی، اما نباید قسمت جلوی ریشت را بتراشی![4] البته، قابل توجه است که از طرفی دیگر توصیه شده تا از بلند نمودن بیش از اندازه ریش ها نیز خودداری شود[5].

 

3 – دلیل دیگری که در این مورد ارائه می­‌شود، آن است که هر چند برخی فقها، فتوای صریح به حرمت نداده و احتیاط را توصیه نمودند، اما هیچ فقیهی را در طول زمان مشاهده نمی­‌نماییم که فتوای صریحی در ارتباط با جواز ریش­‌تراشی صادر نموده باشد و این نشانگر توافق نظری است که میان آنان در این زمینه وجود دارد.

 

4 – با مطالعه‌­ای در تاریخ و توصیفی که از شکل و شمایل پیشوایان دینی و نیز افراد صالح و پرهیزگار در آن وجود دارد، به شخصیت دینی برجسته‌­ای برخورد نمی­‌نماییم که ریش خود را تراشیده باشد و این دلیلی بر ناپسند بودن این کار نزد افکار عمومی مسلمانان به شمار می‌­آید.

 

به هر حال، دلایل فوق به علاوه تمام دلایل دیگر موجود در این زمینه، در ضمن کتاب‌های فقهی استدلالی، بیان شده و حتی کتاب‌هایی نیز چاپ و منتشر شده است که تنها در خصوص بررسی دلایل و اثبات حرمت تراشیدن ریش می­‌باشد[6]، اما از طرفی، دانشمندان بزرگوار دیگری، تمام این دلایل را مورد نقد خود قرار داده و چنین بیان نموده‌­اند که هیچ کدام آنها، قابلیت استناد فقهی نداشته و نمی­‌توان از آنها برای صدور فتوای صریح به حرمت ریش­‌تراشی بهره گرفت[7]، ولی؛ به هر حال؛ تمام آنان در این زمینه توافق نظر دارند که بهترین راه در این موضوع که اختلاف نظرهایی در مورد آن وجود دارد، احتیاط نمودن و نتراشیدن ریش است، چون اگرچه دلایل ناظر بر حرمت ریش­‌تراشی، صد در صد و کامل هم نباشد، اما مطمئنیم که نگهداری ریش در حد معمولی، از نظر اسلام بلا مانع است و حال که بدون مشکلی جدی و با خودداری از تراشیدن آن، می­‌توانیم اطمینان کامل یابیم که با دستورات اسلامی، مخالفتی ننموده­‌ایم، چه دلیلی دارد که با تراشیدن کامل ریش؛ حتی طبق احتمالی ضعیف؛ بر خلاف آموزه­‌های اسلامی عمل نماییم؟! بر این اساس و با توجه به فرموده پیامبر(ص) که احتیاط در امور شبهه‌­ناک را توصیه فرمودند، نگهداشتن ریش در حد معمول و عرفی، بهترین راهی است که اکنون می­‌توانیم به آن عمل نماییم.

 

در نهایت، تذکر این نکته لازم است که نگهداشتن ریش، به معنای عدم توجه به نظافت و یا آرایش آن نبوده، بلکه به فرموده پیامبر اکرم(ص)، هر شخص باید به موهای خود رسیدگی کامل نماید[8]و در کتب روایی نیز فصلی در مورد آرایش ریش وجود دارد[9]. در این زمینه، توضیحات بیشتری در پرسش‌های 2123 همین سایت نیز وجود دارد که در صورت تمایل می‌­توانید به آنها نیز مراجعه فرمایید.

 



[1] - حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، ج 27، ص 157، روایت 33472، موسسه آل البیت، قم، 1409 ه ق.

[2] - نساء، 119(...و لآمرنهم فلیغیرن خلق الله....)

[3] - حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، ج 2، ص 116، روایت 1660.  

[4] - همان، ج 2، ص 111، روایت 1644.

[5] - ر.ک: وسائل الشیعه، ج 2، ص 112، باب استحباب قص ما زاد عن قبضه من اللحیه .

[6] - در این ارتباط می­توانید به کتاب های (الحلیه فی حرمه حلق اللحیه) تألیف سید ابوالحسن موسوی و (رساله فی حرمه حلق اللحیه) تألیف محمد جواد بلاغی و یا ترجمه آن مراجعه نمایید.

[7] - تبریزی، جواد، ارشاد الطالب الی التعلیق علی المکاسب، ج 1، ص 148- 144، مؤسسه اسماعیلیان، قم، 1416ه ق، چاپ سوم.

[8] - کلینی، محمد بن یعقوب، کافی،ج 6، ص 485، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1365 ه ش.(من اتخذ شعرا فلیحسن ولایته)

[9] - به عنوان نمونه: وسائل الشیعه، ج 2، ص 110، باب استحباب تخفیف اللحیه و تدویرها و الاخذ من العارضین و تبطین اللحیه.

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها