بازدید
33349
آخرین بروزرسانی: 1402/09/28
خلاصه پرسش
حضرت هود(ع) که بود؟ آیا در کتاب مقدس به داستان حضرت هود(ع) اشاره شده است؟
پرسش
آیا امکان دارد اطلاعاتی درباره زندگی و رسالت حضرت هود(ع) را بیان کنید؟ آیا در کتاب مقدس به داستان حضرت هود(ع) اشاره شده است؟
پاسخ اجمالی
حضرت هود(ع) یکی از انبیای الهی است که نام و داستانش بارها در قرآن مجید آمده است. هود(ع)، از نسل نوح(ع) بود، اما از پیامبرانی نبود که از نوادگان ابراهیم(ع) به شمار آید.
آن‌حضرت را به این دلیل هود می‌گفتند که از گمراهی قومش نجات یافته و از طرف خداوند برای هدایت قومش انتخاب شد. زمانی که به رسالت مبعوث شد، چهل ساله و نام قومش عاد بود.
قوم عاد در پیروی از حضرت هود(ع) گردن‌گشی کردند و بدین‌سان مبتلا به عذابی سخت گشتند. در این بین حضرت هود(ع) و عده‌ای از یارانش نجات پیدا کردند و به منطقه حضرموت یمن برای ادامه زندگی‌ کوچ نمودند.
 
پاسخ تفصیلی
حضرت هود(ع) یکی از انبیای الهی است که نام و داستانش بارها در قرآن مجید آمده است،[1] و یک سوره نیز به نام ایشان می‌باشد. در مورد نسب ایشان، ‌نقل‌های مختلفی وجود دارد؛ برخی منابع شیعه[2] و اهل سنت[3] او را «هود بن شالخ بن أرفخشد بن سام بن نوح» معرفی کرده‌اند. برخی دیگر او را «هود بن عبدالله بن رباح بن جلود بن عاد بن عوص بن إرم بن سام بن نوح»[4] دانسته‌اند.
وی در قیافه و قامت مانند حضرت آدم(ع) بود. سر و صورتی پر مو و چهره‌ای زیبا داشت.[5] دومین پیامبری است که بعد از حضرت نوح(ع) در برابر بت‌پرستی قیام و مبارزه کرد.[6] ایشان را به این دلیل هود می‌گفتند که از گمراهی قومش نجات یافته و از طرف خداوند برای هدایت قومش انتخاب شده بود.[7]
امام علی(ع)، حضرت هود(ع) را از جمله پیامبران عرب‌زبان معرفی کرده است: «هود، صالح، شعیب، إسماعیل و پیامبر اسلام به زبان عربی صحبت می‌کردند».[8]
در ارتباط با تاریخ زندگی این پیامبر الهی نیز اختلافاتی وجود دارد؛ برخی زمان حیات هود(ع) را پس از ابراهیم(ع) و قبل از موسی(ع)دانسته‌اند.[9] برخی دیگر نیز دوران هود(ع) را قبل از ابراهیم(ع) می‌دانند.[10]
در هر صورت؛ هود(ع)، از نسل نوح(ع) بود، اما از پیامبرانی نبود که از نوادگان ابراهیم(ع) به شمار آید. با آن‌که قرآن کریم بارها به داستان این پیامبر پرداخته، اما در تورات و انجیلی که در دسترس ما است، نامی از این پیامبر برده نشده؛ چون در این دو کتاب بیشتر به پیامبران بنی اسرائیل پرداخته است.
برخی مورّخان معتقدند که داستان هود(ع) در میان اعراب بسیار مشهور بوده و قبل از این‌که قرآن از این پیامبر الهی و قومش سخن به میان آورد، ساکنان جزیرة العرب، او و قومش را می‌شناختند.[11]
ایشان در چهل سالگی به نبوت رسید و پس از آن قوم خود را به توحید دعوت و از بت‌پرستی منع کرد.[12]
روایات دیگری نیز در شباهت حضرت نوح(ع) با حضرت هود(ع) وجود دارد. همچنین در قرآن؛ جملاتی که از این دو پیامبر نقل شده، شباهت بسیار وجود دارد.[13]
در مورد محل زندگی و رسالت هود(ع)، گفتارهای بسیاری وجود دارد؛ اما به نظر می‌رسد به هر حال، منطقه زندگیشان در خاورمیانه بود.
حضرت هود در نگاه حضرت نوح(ع)
حضرت نوح(ع) هنگام رحلت، به پیروان خود چنین بشارت داد: «بعد از من غیبت طولانی رخ می‌دهد. در طول این مدت طاغوت‌هایی بر مردم حکومت می‌کنند و بر آنها ستم می‌نمایند، سرانجام خداوند آنها را به وسیله قائم بعد از من که نامش هود(ع) است نجات می‌دهد. هود رادمردی با وقار، صبور و خویشتن‌دار است. در ظاهر و باطن به من شباهت دارد و به زودی خداوند هنگام ظهور هود، دشمنان شما را با طوفان شدید به هلاکت می‌رساند».[14]
بعد از رحلت حضرت نوح(ع)، مؤمنان و پیروان او همواره در انتظار حضرت هود(ع) به سر می‌بردند،‌ تا این‌که به اذن خدا ظاهر شد و سرانجام دشمنان لجوج حق بر اثر طوفان کوبنده و شدید، به هلاکت رسیدند.[15]
رسالت حضرت هود(ع) و قوم عاد
قوم عاد[16] مردمی قوی و تنومند بودند و با دستان خویش کوه‌ها را می‌شکافتند. همچنین صاحب شهرهای آباد و خرم بودند.[17] محل سکونت این قوم در احقاف[18] بود. آنها قومی طغیانگر، شهوت‌پرست، گمراه و لجوج بودند و حاضر نبودند دست از کارهای خلاف خود بردارند و در برابر حق تسلیم شوند. هود(ع) قوم خود را به پرستش خدای یگانه دعوت می‌کرد، ولی آنها دعوتش را نمی‌پذیرفتند و به او نسبت دروغ می‌دادند.
رسالت حضرت هود(ع) در میان این قوم بت‌پرست، در سن چهل سالگی آغاز شد، تا امین رسالت و صاحب دعوت خدا باشد، شاید افکار گمراه آنان را به راه راست هدایت کند و فساد اخلاقی ایشان را بر طرف سازد.
هود بسیار آنها را نصیحت می‌کرد و دعوت خود را چنین آغاز کرد:
«ای قوم من! خدا را پرستش کنید، چرا که هیچ معبودی برای شما جز خدای یکتا نیست، شما در اعتقادی که به بت‌ها دارید در اشتباهید، و نسبت دروغ به خدا می‌دهید.
ای قوم من! من از شما پاداشی نمی‌خواهم، پاداش من فقط بر کسی است که مرا آفریده است، آیا نمی‌فهمید؟
ای قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش کنید، سپس به سوی او بازگردید، تا باران رحمتش را پی در پی بر شما بفرستد، و نیرویی بر نیروی شما بیفزاید، روی از حق نتابید و گناه نکنید.
قوم هود گفتند: ای هود! تو دلیلی برای ما نیاورده‌ای و ما خدایان خود را به خاطر حرف تو رها نخواهیم کرد، و ما اصلاً به تو ایمان نمی‌آوریم، ما فقط درباره تو می‌گوییم؛ بعضی از خدایان ما به تو زیان رسانده و عقلت را ربوده‌اند.
هود گفت: من خدا را به گواهی می‌طلبم، شما نیز گواه باشید که من از آنچه شریک خدا قرار دهید بیزارم.
من در برابر شما هستم، هر چه می‌خواهید در مورد من نقشه بکشید و مرا تهدید کنید، ولی از دست شما کاری ساخته نیست، من بر "الله" که پروردگار من و شما است توکل کرده‌ام، هیچ جنبنده‌ای نیست، مگر این‌که او بر آن تسلط داشته باشد، اما سلطه‌ای براساس عدالت چرا که پروردگار من بر راه راست است. من رسالتی را که مأمور بودم به شما رساندم، پس اگر روی بگردانید، پروردگارم گروه دیگری را جانشین شما می‌کند، و شما کمترین ضرری به او نمی‌رسانید، پروردگارم حافظ و نگاهبان هر چیز است».[19]
اما اقدامات هود(ع) هیچ تأثیری بر آنها نگذاشت و آنها تحقق وعده الهی که همان نزول عذاب بود، را درخواست کردند: «برای ما تفاوت نمی‌کند، ‌چه ما را اندرز بدهی یا ندهی. خود را بیهوده خسته نکن، روش ما همان روش پیشینیان است و از آن دست نمی‌کشیم، و این تهدیدهای تو، دروغ است و ما هرگز مجازات نمی‌شویم».[20]
همچنین به هود گفتند: آیا آمده‌ای که ما را [با دروغ‌هایت] از معبودهایمان بازگردانی؟ اگر راست می‌گویی عذابی را که به ما وعده داده‌ای بیاور.[21]
پس از آن‌که آنها از او سرپیچی کرده و دعوتش را اجابت نکردند مدت سه سال باران نبارید و این فقط هشداری بود مبنی بر این‌که عذاب نزدیک است.
هود از این فرصت استفاده کرد و مجدداً از آنها خواست که توبه کرده و به خدا ایمان بیاورند. گروهی از مردم به نزد او رفته و از او طلب دعا کردند. او نیز در حق آنها دعا کرد و مجدداً باران بر آنها نازل شد و سرسبزی و خرمی به سرزمینشان بازگشت.[22]
اما آنها همچنان به کفر خود ادامه دادند، به گونه‌ای که این بار اراده خدا بر این قرار گرفت که عذاب را بر آنها نازل نماید. حضرت هود فرمود: «غضب پروردگارتان، شما را فراگرفته است، آیا با من در مورد نام‌هایی که شما و پدرانتان بر بتها نهاده‌اند، ستیز می‌کنید؟ در حالی‌که خداوند هیچ دلیلی در باره آن نازل نکرده است؟ پس شما منتظر [شکست من] باشید و من نیز در انتظار عذاب شما خواهم بود».[23]
خداوند متعال باد بسیار شدیدی بر آنها نازل کرد که به مدت هفت شب و هشت روز بر آنها وزید و تمام آنها را نیست و نابود نموده و بدن‌هایشان را قطعه قطعه کرد، به‌طوری که حتی یکی از آنها نیز زنده نماند و فقط هود و اطرافیانش از این عذاب نجات یافتند.[24]
قبر هود(ع)
برای حضرتشان مزارهایی در مکان‌های مختلف وجود دارد؛[25] مانند:
1. حضرموت یمن؛[26] چنان‌که در روایتی از امام علی(ع) نیز این مطلب تأیید می‌شود.[27]
2. روایت دیگری،‌ قبر هود(ع) را در یمن دانسته بدون آن‌که دقیقاً به منطقه آن اشاره کند: در نخیله قبر بزرگى بود که یهودیان مردگان خود را در اطرافش به خاک می‌سپردند، امام على(ع) فرمود: «مردم در مورد این قبر چه می‌گویند؟» امام حسن(ع) فرمود: «می‌گویند که این قبر هود پیامبر است که چون قومش نافرمانى کردند به این‌جا آمد و همین‌جا درگذشت». امام علی فرمود: «دروغ گفته‌اند؛ زیرا بی‌گمان من به این امر از آنها آگاه‌ترم، این قبر یهودا پسر یعقوب بن اسحاق بن ابراهیم، نخستین فرزند یعقوب است». سپس فرمود: «آیا این‌جا کسى از قبیله «مهره» (تیره‌ای که در یمن می‌زیستند[28]) هست؟» پیرمردى کهنسال را آوردند، به او فرمود: «منزلت کجاست؟» گفت: در ساحل دریا. امام(ع): «در چه فاصله‌اى از جبل احمر (کوه سرخ)؟» گفت: نزدیک آن هستم. امام(ع): «قوم تو درباره آن (قبر) چه می‌گویند؟»  گفت: می‌گویند: گور ساحرى است. امام(ع): «خطا گفته‌اند، آن قبر هود است».[29]
3. برخی منابع نیز آورده‌اند؛ حضرت هود(ع) پس از هلاکت قومش به مکه آمد و تا زمان رحلت در همان‌جا بود[30] و ما بین چاه زمزم و حجر اسماعیل دفن شده است.[31]
 

[1]. برای نمونه ر. ک: اعراف، ‌65؛ نجم،‌50.
[2]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج 4، ص 673، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[3]. آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، عطیة، علی عبدالباری، ج 4، ص 394، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق؛ ‏زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 2، ص 116، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ سوم، 1407ق.
[4]. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج 7، ص 236، تهران، ناصر خسرو، چاپ اول، 1364ش.
[5]. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 11، ص 357، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1404ق.
[6]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه، موسوى همدانى، سید محمد باقر، ج‏10، ص 44، قم، دفتر انتشارات اسلامى، 1374ش.
[7]. بحار الأنوار، ج 11، ص 357.
[8]. شیخ صدوق، الخصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 319، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش.
[9]. ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد‏، الطبقات الکبری‏، ج 1، ص 46، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ دوم، 1418ق.
[10]. ابن کثیر دمشقی‏، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 1، ص 120، بیروت، دارالفکر، 1407ق؛‌ یاقوت حموی، ابو عبدالله، معجم البلدان، ج 4، ص 96، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، 1995م.
[11]. ابن اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج 1، ص 93، بیروت، دار صادر، 1385ق.
[12]. قطب الدین راوندی، سعید بن هبة الله، قصص الأنبیاء(ع)، محقق، مصحح، عرفانیان یزدی، غلامرضا، ص 92، مشهد، مرکز پژوهش‌های اسلامی، چاپ اول، 1409ق.
[13]. ر. ک: فخرالدین رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 14، ص 300، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق.
[14]. بحارالأنوار، ج 11، ص 363.
[16]. به آنها قوم عاد می‌گفتند؛ زیرا جدّشان شخصی به نام «عاد بن عوص» بود.
[18]. بین یمن و عمّان، در جنوب عربستان است.
[19]. هود، 50 - 56.
[20]. شعراء، 136 - 139.
[21]. احقاف، 22.
.[22] هود، 54؛ اعراف، 66.
.[23] اعراف، 65 - 71.
[24]. ر. ک: ترجمه المیزان، ج ‏10، ص 458.
[25]. ر. ک: زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج 8، ص 101، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ هشتم، 1989م.
[26]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 11، ص 360، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[27]. کراجکی، محمد بن علی، کنز الفوائد، محقق، نعمة، عبدالله، ج 1، ص 381، قم، دارالذخائر، چاپ اول، 1410ق. همچنین در زیارتنامه حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) نیز آمده است: «ألَسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلى جارَیْکَ هُودٍ وَ صالحٍ»؛ سلام بر تو و بر دو همسایه‌ات حضرت هود و حضرت صالح. «السّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلى ضَجیعَیْکَ آدمَ وَ نُوحٍ»؛ سلام بر تو و بر حضرت آدم و نوح(ع) که در کنار تو آرمیده‌اند. بحارالأنوار، ج 53، ص 271؛ ج 197، ص 286.
[28]. معجم البلدان، ج 5، ص 234.
[29]. نصر بن مزاحم، وقعة صفین، محقق، هارون، عبدالسلام محمد، ص 126، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ دوم، 1404ق.
[30]. اندلسی، ابو حیان محمد بن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، تحقیق، محمد جمیل، صدقی، ج 5، ص 86، بیروت، دارالفکر، 1420ق.
[31]. حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، تحقیق، عطا، مصطفی عبدالقادر، ج 2، ص 615، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1411ق.
ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها