جستجوی پیشرفته
بازدید
50459
آخرین بروزرسانی: 1391/03/30
خلاصه پرسش
حدیث رفع چیست؟
پرسش
لطفاً بفرمایید حدیث رفع چیست؟
پاسخ اجمالی

حدیث رفع عنوان دو حدیث از پیامبر اسلام (ص) است که یکى متضمن رفع تکلیف و لوازم آن، یا رفع آثار وضعى یا تکلیفىِ برخى کارها از مکلّفان، در دین اسلام، در وضعى خاص است. و دیگرى ناظر به نفى تکلیف یا نفى برخى احکام از افرادى معین است.

 

حدیث اول، با تفاوت هایى اندک در تعبیرات و با اختلاف در تعداد مصداق هاى رَفع، در بیشتر منابع و جوامع معتبر متقدم و متأخر شیعى، به نقل ‌از امام‌ صادق‌ و امام ابوالحسن الرضا (ع)، از پیامبر (ص) روایت، و در مجموع از نظر سند، صحیح یا معتبر تلقى شده است.

 

مضمون اولیه حدیث، با توجه به کامل‌ترین صورت آن چنین است: "از امت مسلمان نُه چیز برداشته شده است: 1. خطا، 2. فراموشى، 3. آنچه نمی‌دانند، 4. آنچه تاب و توانش را ندارند (مالایطیقون)، 5. آنچه از سرِ اضطرار انجام می‌دهند، 6. کارى که به مجبور شوند (اکراه)، 7. فال بد زدن، 8. از روى وسوسه به آفرینش اندیشیدن، 9. رشک ورزیدن تا زمانى که بر زبان یا دست جارى نشود".[i] این حدیث، علاوه بر توضیحات شارحان، محل دقت‌نظر و توضیح عالمان اصول فقه (معمولاً در مبحث مجمل و مبین در آثار متقدم اهل‌سنّت)، به‌ویژه موشکافی هاى اصولیان متأخر شیعه امامى (از نظر استناد به عبارت «مالایعلمون» براى اثبات اصل برائت در شبهات حکمى تحریمى) قرار گرفته است. دومین حدیث مشهور به رفع (رَفْعُ القلم)، حدیثى نبوى است که در منابع اهل سنّت به چند طریق از امام على (ع)، همچنین از عایشه نقل شده است.

 

[i] کلینى، کافی، ج 2، ص 463؛ شیخ صدوق، توحید، 353؛ شیخ صدوق، خصال، ج 2، ص417؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 2، ص 280، موسسه الوفاء، بیروت، 1404ق. "عن ابی عبدالله علیه السلام قال، قال رسول الله صلی الله علیه و آله: رفع عن امتی تسعة: الخطأ و النسیان، و ما اکرهوا علیه، و ما لا یطیقون، و ما لا یعلمون، و ما اضطروا الیه، و الحسد، و الطیرة و التفکر فی الوسوسة فی الخلق ما لم ینطق بشفة".

 

پاسخ تفصیلی

حدیث رفع عنوان دو حدیث از پیامبر است که یکى متضمن رفع تکلیف و لوازم آن، یا رفع آثار وضعى یا تکلیفىِ برخى کارها از مکلّفان، در دین اسلام، در وضعى خاص است. و دیگرى ناظر به نفى تکلیف یا نفى برخى احکام از افرادى معین است.

 

حدیث اول، با تفاوت هایى اندک در تعبیرات و با اختلاف در تعداد مصداق هاى رَفع، در بیشتر منابع و جوامع معتبر متقدم و متأخر شیعى، به نقل ‌از امام‌ صادق‌ و امام ابوالحسن الرضا (ع)، از پیامبر (ص) روایت، و در مجموع از نظر سند، صحیح یا معتبر تلقى شده است.

 

مضمون اولیه حدیث، باتوجه به کامل‌ترین صورت آن، چنین است: "از امت مسلمان نُه چیز برداشته شده است: 1. خطا، 2. فراموشى، 3. آنچه نمی‌دانند، 4. آنچه تاب و توانش را ندارند (مالایطیقون)، 5. آنچه از سرِ اضطرار انجام می‌دهند، 6. کارى که به مجبور شوند (اکراه)، 7. فال بد زدن، 8. از روى وسوسه به آفرینش اندیشیدن، 9. رشک ورزیدن تا زمانى که بر زبان یا دست جارى نشود".

 

البته روایات دیگری نیز در این باب وارد شده که در بعضی فقط چهار چیز و در بعض دیگر سه خصلت یاد گردیده است، که از جهت روح مطلب و اصل معنی با هم منافاتی ندارند، زیرا که ممکن است در آنها به اهم اشیا اکتفا شده باشد.

 

این حدیث، علاوه بر توضیحات شارحان، محل دقت‌نظر و توضیح عالمان اصول فقه (معمولاً در مبحث مجمل و مبین در آثار متقدم اهل‌سنّت)، به‌ویژه موشکافی هاى اصولیان متأخر شیعه امامى (از نظر استناد به عبارت «مالایعلمون» براى اثبات اصل برائت در شبهات حکمى تحریمى) قرار گرفته است.[1]

 

نخستین نکته درباره حدیث این است که این سخن در مقام بیان عنایت خاص (امتنان) خدا به امت پیامبر اسلام و توسّع و گشایش بر ایشان است.

 

در این که مقصود از رفع و برداشته شدن در این روایات چیست؟ احتمالاتی وجود دارد:

 

برخی معتقدند؛ آنچه از ظاهر روایت به نظر می رسد آن است که مرفوع باید چیزی باشد که مربوط به شأن نبوت باشد، پس از امور تشریعی است که جعل و برداشتن آن به دست شارع است از آن جهت که شارع است، لذا نفس مؤاخذه نمی تواند باشد؛ چرا که از امور تکوینی است، در نتیجه امکان ندارد که منظور شارع آن باشد، مگر از آن اراده اخبار (خبر دادن) کرده باشد. این هم خلاف ظاهر حدیث است، مگر این که اراده شود ار رفع مواخذه رفع آن به رفع منشأ که همان حکم مجعول شرعی باشد. بنابراین، مرفوع اولاً و بالذات نفس مؤاخذه نیست، بلکه حکم شرعی است.[2]

 

علامه مجلسی می گوید: "شاید مقصود رفع مؤاخذه و عقاب باشد، و هم احتمال می رود نسبت به بعضی اصل آن، و یا تأثیر یا حکم تکلیفی آن باشد". علمای اصول فقه، در باب برائت، پیرامون این حدیث و هر یک از جملات آن بحث ها کرده اند. آنچه بیشتر محل کلام است، همان معنای "رفع" است؛ زیرا که اگر بگوییم این وضع به عینه و اصل آنها از این امت برداشته شده اند؛ یعنی این حالات اصلا در این امت وجود ندارند، سخنی به گزاف گفته ایم؛ زیرا که این حالات در این امت وجود دارد، پس باید دید مقصود از رفع و برداشته شدن چیست؟ و چگونه برداشته شده است؟بعضی نیز رفع را شامل تمامی آثار تکلیفی و وضع دانسته اند. البته در مواردی از قبیل: قتل خطایی و سجده سهو که حکم از اول بر مورد خطا و سهو وارد شده است، از مورد حدیث بیرون است.

 

گفتنی است بحث عمده در اصول فقه نسبت به جمله "ما لایعلمون" است که نتیجه استدلال این است که هر آنچه حکم آن برای ما معلوم نباشد، ذمه ما از آن بری است و الزامی نسبت به آن نداریم. البته در صورتی که نسبت به شناخت وظیفه کوتاهی نکرده باشیم. علامه مجلسی می گوید نکته دیگری که در این حدیث است، این است که شاید خصوصیت امت آن حضرت در برخی از این جملات منظور نباشد، و مقصود اختصاص مجموع آنها به این امت است، اگرچه برخی از آنها مشترک بین این امت و سایر امت ها است... .[3]

 

دومین حدیث مشهور به رفع (رَفْعُ القلم)، حدیثى است نبوى که در منابع اهل سنّت به چند طریق از امام على (ع) (و نیز از عایشه) روایت شده است. طبق این حدیث، وقتى خلیفه دوم درباره زنى دیوانه، به سبب ارتکاب کار خلاف، به اجراى حد تازیانه حکم کرده بود، امام على براى او سخنى را از پیامبر (ص) روایت کرد که طبق آن از سه کس رفع قلم شده است: کودک تا به سن بلوغ برسد، مجنون (دیوانه) تا عاقل شود و شخص خوابیده تا بیدار شود.[4]

 

[1] رجوع کنید به برائت.

[2] منتظری، حسینعلی، نهایةالاصول، تقریرات درس اصول آیت الله بروجردی، ج 1و2، ص 583- 584، نشر تفکر، قم، چاپ اول، 1415ق.

[3] رجوع کنید به بحار الانوار، ج 2، ص 280.

[4] شیخ صدوق، الخصال، ج 1، ص 93ـ 94 ، علی‌اکبر غفارى، قم، 1362ش؛ حرّعاملى، وسائل الشیعة، ج 28، ص 24، موسسه آل البیت، قم، 1409ق؛ بحارالانوار، ج 30، ص 681. "و روینا عن علی ع أنه قال قال رسول الله ص رفع القلم عن ثلاثة عن النائم حتى یستیقظ و عن المجنون حتى یفیق و عن الطفل حتى یحتلم‏".

 

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها

  • تعداد فرزندان حضرت علی (ع)، و نام ایشان و نام مادران آنان چه بوده است؟
    800314 معصومین 1387/06/05
    شیخ مفید در کتاب ارشاد تعداد آنها را 27 تن از دختر و پسر دانسته و پس از آن گفته است: عده‏ای از علمای شیعه گویند که فاطمه پس از وفات پیامبر (ص) جنینی که پیامبر او را محسن نامیده بود سقط کرد. بنابر قول این عده، فرزندان آن حضرت ...
  • معنای ذکر «لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم» چیست و این ذکر چه آثار و برکاتی دارد؟
    765235 حدیث 1396/06/14
    «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»؛ یعنی هیچ نیرو و توانى جز از سوى خداوند بلندمرتبه و بزرگ نیست‏. واژه «حول» در لغت به معنای حرکت و جنبش،[1] و «قوّة» به معنای استطاعت و توانایی است.[2] بنابر ...
  • آیا خداوند به نفرینی که از دل شکسته باشد، توجه می‌کند؟ یا فقط دعاهای مثبت را اجابت می‌کند؟
    686893 Practical 1390/07/12
    نفرین در آموزه‌های دینی ما مسئله‌ای شناخته شده است، چنان‌که در آیات و روایات آمده است:«بریده باد هر دو دست ابولهب»؛ «از نفرین مظلوم بترسید که نفرین مظلوم به آسمان می‌رود». و... .منتها همان‌گونه که دعا برای استجابت، نیازمند شرایط است، و هر دعایی از هر فردی قرین اجابت نیست، ...
  • حکم زنا با زن شوهردار چیست؟
    661818 Laws and Jurisprudence 1387/05/23
    زنا خصوصا با زن شوهر دار یکی از گناهان بسیار زشت و بزرگ به شمار می آید ولی بزرگی خداوند و وسعت مهربانی او به حدی است، که اگر گنهکاری که مرتکب چنین عمل زشت و شنیعی شده واقعا از کردۀ خود پشیمان باشد و ...
  • عقیقه و احکام و شرایط آن چیست؟
    650340 Practical 1391/02/11
    عقیقه عبارت است از: کشتن گوسفند یا هر حیوانی که صلاحیّت قربانی کردن داشته باشد، در روز هفتم ولادت فرزند، جهت حفظ فرزند از بلاها. پرداخت قیمت آن کفایت از عقیقه نمی‌کند. بهتر است عقیقه و فرزندی که برایش عقیقه می‌شود، از حیث جنسیت مساوی باشند، ولی ...
  • آیا کاشت ناخن مانع غسل و وضو است؟
    604299 Laws and Jurisprudence 1387/12/04
    در غسل و وضو، باید آب به اعضای بدن برسد و ایجاد مانعی در بدن که رفع آن مشکل یا غیر ممکن است، جایز نیست، مگر در صورتی که ضرورتی آن را اقتضا کند و یا غرض عقلائی مشروعی در این امر وجود داشته باشد.در هر حال، اگر مانعی ...
  • فضیلت و آداب و شرایط نماز جمعه چیست؟ و به چه صورت خوانده می‌شود؟
    580812 نماز جمعه 1389/09/10
    در مورد جایگاه و فضیلتش نماز جمعه همین بس که سوره‌ای از قرآن به نامش می‌باشد.نماز جمعه یک از عباداتی است که به جماعت خوانده می‌شود. این نماز دو خطبه دارد که با حمد و ثنای الهی شروع می‌شود و امام جمعه در این خطبه‌ها باید مردم را به تقوای ...
  • طبق فتوای رهبر، نماز مغرب و عشا چه زمانی قضا می شود؟
    579012 Laws and Jurisprudence 1385/10/20
    پاسخ دفتر مقام معظم رهبری: آخر وقت نماز مغرب و عشا نصف شب شرعى است (15/11 ساعت بعد از  ظهر شرعی) و احتیاط آن است که اگر تا آن موقع نماز را نخوانده است، تا طلوع فجر به قصد ما فى‌الذمّه[1] به­جا ­آورد و پس از آن نماز قضا مى‌شود
  • اصول و فروع دین را نام برده و مختصراً توضیح دهید؟
    565039 Laws and Jurisprudence 1387/09/23
     دسته بندی اصول دین و فروع دین به این شکلی که در میان ما متداول است از احادیث و روایات ائمه (ع) اخذ نشده است؛ بلکه دانشمندان علوم دینی معارف دینی را به این صورت دسته بندی کردند. تاریخ بحث ها در باره به نیمه دوم قرن اول هجری باز ...
  • آیا گفتن اذان و اقامه در نماز واجب است، و آیا می‌توان با یک اذان و اقامه، چند نماز خواند؟
    560313 وضو، اذان و نماز 1388/11/13
    برخی از فقهای گذشته، مثل ابن عقیل و ابن جنید، اذان و اقامه را واجب می‌دانند.[1] اما اکثر مراجع معظم تقلید در احکام اذان و اقامه می‌فرمایند: برای مرد و زن مستحب است پیش از نمازهای یومیّه(نمازهای واجبی که در هر روز خوانده می‌شود) اذان و ...