جستجوی پیشرفته
بازدید
73144
آخرین بروزرسانی: 1391/08/21
خلاصه پرسش
غیرت چیست؟ آیا می توان از آموزه های دینی غیرت را به دست آورد؟
پرسش
غیرت چیست؟ آیا می توان از آموزه های دینی غیرت را به دست آورد؟
پاسخ اجمالی

علمای اخلاق در تعریف غیرت چنین آورده اند: غیرت و حمیّت، یعنی تلاش در نگهداری آنچه حفظش ضروری است. این صفت در قالب مطلوبش، از شجاعت، بزرگ منشی و قوت نفس انسان سرچشمه می‏گیرد.

غیرت را می توان در دو قسم بررسی کرد:

الف. غیرت انسانی: نفس انسانی به سبب امیال و خود خواهی ها، تلاش می کند از اموری دفاع کند و آنها را از گزند دیگران و گاه رقیبانش حفظ نماید؛ این حفظ و دفاع، معنای غیرت است. این غیرت به حسب نوع تربیت، آموزش، سلیقه، محیط و ... در انسان ها متفاوت است، گاه به صورت مثبت و گاه به صورت منفی بروز پیدا می کند. از مصادیق بارز این غیرت، غیرت ملی و غیرت نژادی است.

ب. غیرت دینی: غیرت دینی، به این معنا است که انسان مسلمان نسبت به کیان اسلام و آنچه بدان مربوط می شود حسّاس باشد، با تمام توان در اثبات و اجرای آن بکوشد و از کوچک ترین خدشه و تعرّضی نسبت به آن جلوگیری کند. بر این اساس، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، سفارش به حق‌ و صبر، تعلیم و تعلّم و... می تواند در راستای غیرت دینی قرار گیرد. نماد و اسوه این غیرت، پیامبر(ص) و اهل بیت (ع) هستند که تمام دغدغه شان برپایی و استواری دین الاهی بوده است.

پاسخ تفصیلی

علمای اخلاق در تعریف غیرتی که مورد تأیید آنها است، چنین آورده اند: غیرت و حمیّت؛ یعنی تلاش در نگهداری آنچه حفظش ضروری است. این صفت در قالب مطلوبش، از شجاعت، بزرگ منشی و قوت نفس انسان سرچشمه می ‏گیرد و یکی از «ملکه»های شریفه نفسانی ‏است.[1] اصل غیرت به دور از افراط و تفریط ها و کجروی ها، از جمله صفاتی است که موجب مباهات بوده و در احادیث، از خداوند نیز به عنوان غیرتمند یاد شده است.[2]

اصطلاح غیرت، معنای عامی است که در مصادیق مختلف نمود پیدا می کند.

به صورت کلی غیرت، نمود خاصی در نفس انسانی دارد که از خودخواهی های او (گاه مثبت و گاه منفی) و دوست داشتن خویشتن سرچشمه می گیرد و گاهی نیز دین، نمایان کننده و تأکید کننده غیرت است.[3]

1. غیرت های انسانی

نفس انسانی به سبب امیال و خود خواهی ها، تلاش می کند از اموری دفاع کند و آنها را از گزند دیگران حفظ نماید؛ این حفظ و دفاع، معنای غیرت است. این غیرت به حسب نوع تربیت، آموزش، سلیقه، محیط و ... در انسان ها متفاوت است و گاه به صورت مثبت و گاه به صورت منفی بروز پیدا می کند. از جمله این غیرت ها غیرت ملّی است که انسان را مجاب می کند از مملکت و کشور خود در مقابل اجانب دفاع کند. مورد دیگر، غیرت نژادی است؛ گاهی انسان ها، نژاد خود را برتر دانسته و به اذیت و آزار اقوام و نژاد های دیگر می پردازند و به جهت صفتی که در کسب آن، تلاش و لیاقتی به خرج نداده اند، بر آن می بالند و بر دیگران می کوبند و چون نازی ها کشورها را نابود می کنند و چون رژیم آپارتاید سیاه پوستان افریقا را از حقوق اولیه انسانی دور می کنند و همچون مهاجران اولیه امریکا، سرخپوستان امریکا را آواره کرده و به خاک و خون می کشند. اینها نمادهای نژاد پرستی در دنیاست که امروزه بر کمتر کسی قبحش پنهان است. در مقابل، انسان های بسیاری بوده اند که در راستای همین غیرت انسانی به کار های بزرگی دست زدند و تلاش کردند ظلم و بی عدالتی را از بین ببرند و زندگی خود را وقف این کار کردند. اگر چه بسیاری از آنها دیندار نبوده اند اما به جهت انجام کارهای بشر دوستانه و ظلم ستیزانه، و وقف زندگیشان برای رسیدن به اهداف انسانی، قابل تقدیر و تحسین هستند.

در نهایت باید بیان داشت که غیرت انسانی موارد مثبت و منفی بسیاری را دارد. به همین جهت دین نیز در بعضی موارد غیرت انسانی را تصدیق می کند و گاهی آن را از انسانیت دور دانسته و بر آن خط بطلان می کشد.

2. غیرت دینی  

غیرت دینی، به این معناست که انسان مسلمان اهمیت خاصی نسبت به کیان اسلام و آنچه بدان مربوط می شود داشته باشد، با تمام توان در اثبات و اجرای آن بکوشد و از کوچک ترین خدشه و تعرّضی نسبت به آن جلوگیری کند. بر این اساس، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، سفارش به حق‌ و صبر، تعلیم و تعلّم و... می تواند در راستای غیرت دینی قرار گیرد، چرا که هر یک از موارد یاد شده از یک سو، در تحکیم احکام اسلام مؤثر است و از سوی دیگر، با ضدّ  احکام اسلامی سرستیز دارد. نماد و اسوه این غیرت، پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) هستند که تمام دغدغه شان برپائی دین الهی بوده است. این غیرت در تمام ادیان آسمانی یافت می شود که متاسفانه در مقام عمل، با افراط و تفریط های گسترده ای همراه بوده است. مسلمانان نیز از این قاعده مستثنا نیستند و در همان سال های نخستین تا به امروز، این افراط و تفریط ها، موجب تنش ها و صدمه های بسیاری شده است.

در همین راستا، قرآن مجید با لحن تحریک آمیزی تلاش می کند غیرت مسلمانان را برافروزد تا از اسلام و مسلمانان بی یاور دفاع کنند: «شما را چه شده که در راه خدا و مردان و زنان و کودکان مستضعف نمی جنگید».[4]

امام علی (ع) نیز هنگام لشکرکشی سپاه معاویه به اراضی مسلمانان و قتل و غارت مردم مسلمان و غیر مسلمان، خطاب به کوفیان می فرماید:

«شگفتا! به خدا که هماهنگى این مردم در باطل خویش، و پراکندگى شما در حقّ خود، دل را مى‏میراند، و اندوه را تازه مى‏گرداند. وای بر شما (که چقدر بی غیرتید) ... شما را غارت می کنند و شما ننگى ندارید».[5]

واقعه عاشورا نیز نماد دیگری از غیرت دینی است. امام حسین (ع) به این حقیقت اصیل پی برده و با اهدای جان خود در این راستا تلاش کرد دین خداوند را زنده کند. در واقع علت برجستگی و ارزش مندی واقعه کربلا، به همین جهت است که امام برای خداوند از هر چه داشت گذشت و حاضر به شهادت مردان و اسارت زنان خانواده خود شد. از همین غیرت دینی است که خانواده امام نیز حاضر به تحمل اسارت، درد و رنج های بسیار شدند و در آخر حضرت زینب می گوید: «چیزی جز زیبائی ندیدم».[6]

یکی از مصادیق غیرت که مورد تأیید دین و انسانیت است، دفاع از ناموس است که از آن به عنوان غیرت ناموسی یاد می شود و امروزه یکی از بازرترین و پر بحث ترین موارد غیرت در جامعه انسانی و اسلامی است که متأسفانه دچار افراط و تفریط های بسیاری نیز شده است. لذا بر آن شدیم تا به صورت جداگانه تأملی در این نوع از غیرت داشته باشیم.

غیرت ناموسی

امروزه إفراط و تفریط های بسیاری در معنای غیرت ناموسی لحاظ شده که با معنای اصیل و اسلامی این لفظ متفاوت است. البته این غیرت تنها برای دینداران نیست، بلکه هر انسانی نسبت به ناموس خود حساس است و انسانیت هر انسانی به اصل این غیرت حکم می کند.

غیرت ناموسی از زمان های قدیم وجود داشته است. در تمدّن های باستان، غیرت در خانواده های متموّل و قدرتمند بروز بیشتری داشت و کسی را یارای دست اندازی به ناموس بزرگان نبود و به همین جهت حجابی نیز برای آنها وجود داشت؛ از این باب در سنگ تراشه هایی که از آن دوران باقی مانده، تصویر زنان به صورت با حجاب نیز آمده است.[7] در بعضی جوامع، بعد از مرگ شوهر زنانشان را نیز با آنها دفن می کردند تا بعد از مرگ شوهر، کسی را یارای دست درازی به زن نباشد و... . حتی امروزه نیز هر چند محدود، اما مشاهده می شود که با مرگ شوهر، همسر او را به عقد برادر شوهر در می آورند تا دختر با خانواده دیگر ازدواج نکند، حال چه این دو یکدیگر را بخواهند و به هم بخورند یا خیر و بد اینکه این را نشان غیرتمندی خود نیز می دانند.

در مقابل اینان، بی غیرتی و بی عفتی در جوامع و خانواده هایی که خود را متمدن نیز می دانند به اوج رسیده و از غیرت گاه تنها نامی بر جا مانده و حتی گاهی شعار بی غیرتی را سر می دهند. خانواده به عنوان یک مفهوم مقدس، برای بسیاری بی ارزش شده و خوی حیوانی، غلبه چشمگیری بر خوی انسانی گرفته و با نام آزادی انسان، هرزگی را رواج و نابودی انسانیت را سبب می شوند.

البته در محیط های مذهبی نیز گاه این بی غیرتی ها، سر درآورده و خودنمایی می کند و بد اینکه بر این بی غیرتی، نماد دین می زنند و آن را مطابق دین می دانند و خواسته های دین را براساس خواسته های نفسانی، تفسیر و تحلیل می کنند.

اما آنچه دین از ما خواسته رهایی از افراط و تفریط ها است. از یک جهت نباید بی حجابی و بی غیرتی را رواج داد که این موجب بی حیایی و نابودی غیرت انسانی و دینی است که امام علی (ع) در همین زمینه می فرماید:

«ای مردم عراق، خبر دار شدم که زنان شما در خیابان ها به مردان تنه می زنند، آیا حیا نمی کنید؟!».[8]

از جهت دیگر، نباید زن را از حضور در اجتماع دور کرد و او را موجودی کم ارزش و کم اهمیت دانست و در خانه زندانی کرد، بلکه زن نیز می تواند در اجتماع حضور داشته باشد، وارد عرصه علمی و اجتماعی شود، و در جامعه زندگی کند و در عین حال اجازه ندهد که از او سوء استفاده شود.

امام علی (ع) در مورد افراط در غیرت می فرماید: بپرهیزید از غیرتمندی در غیر موضع غیرت (افراطی گری و سخت گیری های نابجا) که همانا این، زن پاک و صحیح را به مریضی و آلودگی فرا می خواند.‏[9] از حدیث دیگری اعتدال به وضوح فهمیده می شود: «شخصی به امام موسی کاظم (ع) عرض کرد: همسرم و همسر ابن مارد برای شرکت در مجلس ختم از خانه خارج شدند و من آنها را از این کار نهی کردم. همسرم به من گفت: اگر این کار حرام است، ما را نهی کن تا ترکش کنیم و اگر حرام نیست پس چرا ما را نهی می کنی ... امام گفتند: از چیزی که حق آنها است از من سؤال می کنی. همانا پدرم امام صادق (ع)، مادرم و ام فروه(همسر دیگر امام صادق) را می فرستاد تا حقوق اهل مدینه را ادا کنند (به مراسمات بروند، به عیادت مریض بروند و ...)».[10]

غیرت معتدل، در حوادث دینی بسیاری نمایان است. یکی از آنها، واقعه کربلا است که غیرت را به وضوح می توان در آن مشاهده کرد. وقتی امام حسین (ع) در حال جنگ بود و دشمن به سمت خیمه امام حمله برد، این گونه به آنها می فرماید: «من با شما مى‏جنگم و شما با من مى‏جنگید، زن ها تقصیرى ندارند، متجاوزان و نادانان و گمراهان خود را از رفتن به سوى خیمه‏ها باز دارید و تا زنده‏ام متعرّض حرم من نشوید».[11] این کلام از غیرت امام بود که در همان حال هم از کار ناجوانمردانه سپاه دشمن برآشفت و اعتراض کرد و تا زنده بود نتوانست تحمّل کند که نامردان به حریم ناموس او نزدیک شوند. از طرف دیگر در زمان اسارت اهل بیت وقتی حضرت زینب لب به سخن می گشاید و سخنرانی هائی را می کند، امام سجاد (ع) با او مخالفت نمی کند و او را از این کار باز نمی دارد.

علاوه بر اینها، گفتارها و کردارهای دیگری نیز هست که اشاره دارد پیامبر و ائمه راه افراط و تفریط در ناموس پرستی را رها کرده و تلاش کرده اند اعتدال را در مورد ناموس خود حفظ کنند و ما نیز با دانستن اصولی که در اسلام مسلّم فرض شده اند و با رهایی از خرافات و امیال نفسانی می توانیم به راه اعتدال برسیم. اسلام در راستای همین غیرت ناموسی، حجاب را به عنوان یک اصل از مسلمانان خواسته و رعایت آن را الزامی می داند. البته درموقعیت ها و فرهنگ های مختلف، حجاب معانی متفاوتی را به خود می گیرد. گاه این حجاب به صورت چادر نمایان می شود و گاه در بعضی محیط ها مانند کشورهای غیر اسلامی، محیط های غیر مذهبی، مصداق دیگری می گیرد و حتی رعایت حجاب با غیر چادر در آن موقعیت ها، بهتر است؛ زیرا هم می توان واجب اسلامی را رعایت کرد و  هم از تک نما شدن پرهیز کرد.

 

[1]. نراقی، مهدی، جامع السعادات، ج ۱، ص 301، اعلمی، بیروت، چاپ چهارم، بی تا.

[2]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 5، ص 535، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.

[3]. البته از آن جائی که دین بر فطرت انسانی بنا شده، می توان گفت که غیرت دینی خود نوعی تاکید بر غیرت انسانی است و وجود مصادیق مشترک، شاهد بر این مطلب است، اما از آنجا که دین سبب بازیابی این موارد در قلب و روح ما شده است، ما قسمی را در قالب غیرت دینی ذکر کرده ایم.

[4]. نساء، 75، «وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلوُنَ فی سَبیلِ اللهِ وَ الْمُستَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ و النِساءِ وَ الْوِلْدانِ».

[5]. نهج البلاغه، خ 27، ص 70.

[6]سید على بن موسى بن طاوس، اللهوف علی قتلی الطفوف، ص 165، انتشارات جهان تهران، 1348 ش.

[7]. مانند سنگ تراشه های موجود در تخت جمشید.

[8]. الکافی، ج ‏5، ص 537.    

[9]. نهج البلاغة، ص 405.

[10]. الکافی، ج ‏3، ص 217.    

[11]. اللهوف، ص 120.

 

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها