جستجوی پیشرفته
بازدید
25355
آخرین بروزرسانی: 1398/05/02
خلاصه پرسش
درباره امام زمان گفته شده است: «یأتی بقضاء جدید»؛ منظور از قضاء جدید چیست؟
پرسش
درباره امام زمان گفته شده است: «یأتی بقضاء جدید»؛ منظور از قضاء جدید چیست؟
پاسخ اجمالی
در مورد امام زمان و عرضه دینی جدید توسط ایشان احادیثی وجود دارد در حالی که ظاهر چنین مسئله‌ای با تعالیم دینی قرآن و عترت سازگار نیست. در درجه اول باید گفت اساساً واژه دین جدید وجود ندارد، بلکه منظور از قضای جدید، قضاوت جدید است. ضمن آن‌که دلایل مسلمی وجود دارد که عرضه دین جدیدی غیر از اسلام در آن محکوم است. همچنین از نام حضرت هم هدایت‌گری او مشخص است که نسبت به دین اسلام است. بدین دلیل منظور از دین جدید این است که در زمان غیبت، بدعت‌هایی در دین گذاشته می‌شود و احکامی از اسلام و قرآن بر طبق میل مردم تفسیر می‌شود و حدود و احکام چنان فراموش می‌شوند که گویا اصلاً از اسلام نبودند. وقتی که حضرت مهدی ظهور کردند، بدعت‌ها را ابطال می‌کنند و احکام خدا را به همان گونه‌ای که صادر شده بود، ظاهر می‌سازند. حدود اسلامی را بدون سهل انگاری اجرا می‌کنند و معلوم است که برای مردم چنین برنامه‌ای تازگی دارد.
 
پاسخ تفصیلی
احادیثی در مورد امام مهدی(عج) وجود دارد که دلالت بر عرضه دین جدیدی از جانب آن‌حضرت می‌کند. بعضی از آن روایات عبارت‌اند از:
امام باقر(ع) فرمود: «یَقُومُ الْقَائِمُ بِأَمْرٍ جَدِیدٍ وَ کِتَابٍ جَدِیدٍ وَ قَضَاءٍ جَدِیدٍ...»؛[1] امام قائم که قیام کند امرى نو و کتابى نو و قضاوتى نو خواهد داشت.
امام صادق(ع) فرمود:
«قَالَ یَصْنَعُ مَا صَنَعَ رَسُولُ اللَّهِ یَهْدِمُ‏ مَا کَانَ قَبْلَهُ کَمَا هَدَمَ رَسُولُ اللَّهِ أَمْرَ الْجَاهِلِیَّةِ وَ یَسْتَأْنِفُ الْإِسْلَامَ جَدِیداً»؛[2] همان‌کاری را که رسول خدا(ص) انجام داد، مهدی(عج) انجام می‌دهد. بدعت‌های موجود را خراب می‌کند، چنان‌که رسول خدا اساس جاهلیت را منهدم نمود، آن‌گاه اسلام را از نو بنا می‌کند.
«إِذَا قَامَ‏ الْقَائِمُ جَاءَ بِأَمْرٍ جَدِیدٍ کَمَا دَعَا رَسُولُ اللَّهِ فِی بُدُوِّ الْإِسْلَامِ إِلَى‏ أَمْرٍ جَدِیدٍ»؛[3] هنگامی که قائم(ع) ظهور کرد با امر جدید خواهد آمد، چنان‌که رسول خدا(ص) در آغاز اسلام مردم را به امر جدید دعوت می‌کرد.
همه این احادیث در نگاه اولیه و ظاهری دلالت بر آوردن دینی جدید توسط ولی عصر(عج) دارند. با توجه به این مطلب بسیاری از اصول و اعتقادات مکتب تشیّع زیر سؤال می‌رود و به ناچار باید تفسیری مناسب با اصول اعتقادی تشیع عرضه شود.
برای پاسخ گفتن به شبهه مذکور نیاز است به مقدماتی اشاره شود که عبارت‌اند از:
الف. اگر در منابع حدیثی جست‌وجویی داشته باشیم، اساساً واژه‌ای تحت عنوان دین جدید پیدا نخواهیم کرد، ولی متأسفانه در برخی از کتاب‌هایی که در مورد امام زمان(عج) نوشته شده در ترجمه فارسی بعضی از احادیث به این مطلب اشاره شده است که حضرت با دین جدید می‌آید. در حالی که این ترجمه صحیح نیست؛ چون مقصود از عبارت «یستأنف الاسلام جدیدا» ؛ یعنی بازسازی اسلام نه آوردن دین جدیدی غیر از اسلام.
ب. بر فرض که مراد از این قضا و امر جدید، دین جدید باشد، باز هم باید گفت: امام زمان(عج) هرگز دین جدید و تازه‌ای غیر از اسلام پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) نخواهد آورد و دین در نزد خدا تنها یکی است، همان‌طور که قرآن کریم می‌فرماید: «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ».[4]
شاهد این مطلب صراحت قرآن در زمینه ختم نبوّت در آیه 40 سوره احزاب،[5] و روایتی است که صریحاً مسئله خاتمیت پیامبر اسلام را ثابت می‌کند،[6] همچنین طبق احادیث متعدد دیگری؛ حضرت مهدی(عج) با همان روش پیامبر اسلام و کتاب و سنت و آئین او بر می‌خیزد؛[7] لذا روشن می‌شود که برنامه امام زمان(عج) و رفتارش ترویج و بسط اسلام و تجدید عظمت قرآن است.
ج. اساساً حضرت مهدی هدایت کننده است؛ یعنی همان دین حضرت محمد(ص) را بسط و گسترش می‌دهد؛ لذا حکمت‌ اصلى نامیده شدن امام زمان(ع)، به مهدى آن است که آن‌حضرت مردم را به آنچه که از آن دور شده‌اند؛ یعنى احکام واقعى اسلام هدایت خواهد کرد. شاهدش این حدیث است: «إِذَا قَامَ الْقَائِمُ (ع) دَعَا النَّاسَ إِلَی الْإِسْلَامِ جَدِیداً وَ هَدَاهُمْ إِلَی أَمْرٍ قَدْ دَثَرَ وَ ضَلَّ عَنْهُ الْجُمْهُورُ وَ إِنَّمَا سُمِّیَ الْقَائِمُ مَهْدِیّاً لِأَنَّهُ یُهْدَی إِلَی أَمْرٍ مَضْلُولٍ عَنْهُ وَ سُمِّیَ الْقَائِمَ لِقِیَامِهِ بِالْحَقِّ»؛[8] وقتی قائم ما قیام کرد مردم را از نو به سوی اسلام دعوت می‌نماید و به سوی چیزی که کهنه شده و عموم مردم از آن دور افتاده‌اند، هدایت می‌کند. آن‌جناب، مهدی نامیده شده؛ چون به چیزی که مردم از آن دور شده‌اند هدایت می‌شود و قائم نامیده شده چون برای به پا داشتن حق قیام می‌کند.
د. حال‌که روشن شد سیره عملی امام زمان جز رفتار پیامبر نیست، و اساساً مهدی بودن او هم به همین معنا است، لازم است به این مواردی اشاره کنیم که چرا مهدی بودن حضرت موجب توهّم عرضه دین جدید می‌شود. برای این مطلب دلایل متعددی وجود دارد که عبارت‌اند از:
یک. مطابق برخى روایات، بخشى از احکام به جهت نبود شرایط و مقتضیات در عصر معصومان بیان نشده و تنها علمش نزد اهل بیت(ع) باقى مانده است و در عصر ظهور آن احکام بیان خواهد شد.
دو. بخشى از احکام به جهت از بین رفتن کتاب‌ها و احادیث تلف شده و به دست ما نرسیده است که قطعاً نزد امام زمان(ع) موجود است و در عصر ظهور آنها را بیان کرده و به اجرا خواهد گذاشت.
سه. در عصر غیبت به جهت دورى از امام معصوم، علما و فقها مأمور به گرفتن احکام از ادله‌اى هستند که برخی از آنها ظنّى است و در نتیجه احکامى که استخراج مى‌شود احکام ظاهرى است نه واقعى، اگر چه در عصر غیبت مأمور به عمل به آنها هستیم، ولى در عصر ظهور توسط امام زمان(ع) احکام واقعى عرضه مى‌شود.
چهار. در طول تاریخ اسلام برخى از احکام بنا به مصالحی کمتر به آنها عمل شده و یا اصلاً در جامعه بیان نشده است؛ که به طور حتم این‌گونه احکام در عصر ظهور به اجرا در خواهد آمد.
پنج. تا عصر ظهور دیدگاه و سطح فکر و تعقل مردم بسیار بالا رفته و آمادگى و قابلیت‌هایى فوق العاده در فهم معارف دینى خواهند یافت که در نتیجه احتیاج به پاسخ‌گویى با انحای مختلف به این خواسته‌ها است.[9]
نتیجه‌گیری:
بنابراین، اگر ابهامی در احادیث دسته اول وجود داشت با توضیحاتی که بیان شد، بر طرف می‌شود. در مجموع باید احادیث را به گونه‌ای ترجمه و تفسیر کرد که شبهه‌ای پیش نیاید؛ بدین بیان که در زمان غیبت، بدعت‌هایی در دین گذاشته می‌شود و احکامی از اسلام و قرآن بر طبق میل مردم تأویل و تفسیر می‌شود و بسیاری از حدود و احکام چنان فراموش می‌شوند که گویا اصلاً از اسلام نبودند. وقتی که حضرت مهدی(ع) ظهور کند، بدعت‌ها را ابطال می‌کند و احکام خدا را به همان گونه‌ای که صادر شده بود، ظاهر می‌سازند. حدود اسلامی را بدون سهل انگاری اجرا می‌کند و معلوم است که برای مردم چنین برنامه‌ای تازگی دارد.
و مردم با دیدن این‌که امام زمان، در تمام زمینه‌‌‌ها به لزوم رعایت احکام خاصى که ریشه‌‌‌هاى وابستگى به دیگران و تأثیرپذیرى از فرهنگ بی‌گانه را قطع مى‌‌‌کند و هرگونه ظلم و ستم و امتیاز طلبى‌‌‌هاى نادرست اجتماعى را از متولیان دروغین امور سلب مى‌‌‌کند و... پافشارى مى‌‌‌نمایند، درحالی‌که این امور را آنها تاکنون به اسم قوانین اسلامى ایجاد و رواج داده بودند، بدیهى است که با مشاهده چنین وضعى حتى برخى از متولیان مراکز مذهبى و فرهنگى نیز به مقابله با آن‌حضرت برخواهند خاست؛ چرا که اولاً: مضمون دعوت آن‌حضرت را به ضرر موقعیت خویش مى‌‌‌بینند، ثانیاً: آنها را مخالف با آنچه که تا آن روز به اسم اسلام مى‌‌‌شناختند ارزیابى مى‌‌‌کنند.
 

[1]. ابن أبی زینب (نعمانی)، محمد بن ابراهیم، الغیبة، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ص 233، نشر صدوق، تهران، چاپ اول، 1397ق.
[2]. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ‏52، ص 352، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[3]. شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ‏2، ص 384، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، 1413ق.
[4]. آل عمران، 19.
[5]. «ما کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِکُمْ وَ لکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِیِّینَ وَ کانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلِیماً»؛ محمد پدر هیچ‌یک از مردان شما نبود، ولى رسول خدا و خاتم و آخرین پیامبران است و خداوند به هر چیز آگاه است.
[6]. ر. ک: الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ‏1، ص 155 – 156؛ «خاتمیت و پایان رسالت»، سؤال 4916؛ «سرّ خاتمیت دین اسلام»، سؤال 386.
[7]. مانند این‌که رسول خدا(ص) در سخنانی می‌فرماید: 1. «یخرج رجل من اهلبیتی و یعمل بسنتی»؛ یکی از اهل بیت من قیام می‌کند و به سنت و روش من عمل می‌کند.(بحار الأنوار، ج ‏51، ص 82) 2. «القائم من ولدی اسمه اسمی و کنیته کنیتی و شمائله شمائلی و سنته سنتی یقیم الناس علی طاعتی و شریعتی و یدعوهم الی کتاب ربی»؛ قائم از فرزندان من، همنام و هم کنیه من است، شمایل و رفتارش، شمایل و رفتار من است و مردم را به اطلاعت من و دین من وادار می‌نماید و به قرآن دعوتشان می‌کند.(شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج ‏2، ص 411، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ دوم، 1395ق). 3. «و ان الثانی عشر من ولدی یغیب حتی لا یری و یأتی علی امین بزمن لا یبقی من الاسلام الا اسمه و لا یبقی من القرآن الا اسمه فحینئذ یأذن الله تبارک و تعالی بالخروج فیظهر الله الاسلام به ویجدده»؛ دوازدهمی از فرزندانم به طوری غایب می‌شود که اصلاً دیده نمی‌شود. زمانی خواهد آمد که از اسلام جز اسمی و از قرآن جز رسم و اثری باقی نمی‌ماند، در آن هنگام خدا به وی اجازه نهضت می‌دهد و به وسیله او اسلام را تقویت کرده، تجدیدش می‌کند. (بحار الأنوار، ج ‏36، ص 284).
[8]. بحار الأنوار، ج ‏51، ص 30.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها

  • تعداد فرزندان حضرت علی (ع)، و نام ایشان و نام مادران آنان چه بوده است؟
    793397 معصومین 1387/06/05
    شیخ مفید در کتاب ارشاد تعداد آنها را 27 تن از دختر و پسر دانسته و پس از آن گفته است: عده‏ای از علمای شیعه گویند که فاطمه پس از وفات پیامبر (ص) جنینی که پیامبر او را محسن نامیده بود سقط کرد. بنابر قول این عده، فرزندان آن حضرت ...
  • معنای ذکر «لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم» چیست و این ذکر چه آثار و برکاتی دارد؟
    757138 حدیث 1396/06/14
    «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»؛ یعنی هیچ نیرو و توانى جز از سوى خداوند بلندمرتبه و بزرگ نیست‏. واژه «حول» در لغت به معنای حرکت و جنبش،[1] و «قوّة» به معنای استطاعت و توانایی است.[2] بنابر ...
  • آیا خداوند به نفرینی که از دل شکسته باشد، توجه می کند؟ یا فقط دعاهای مثبت را اجابت می کند؟
    680935 Practical 1390/07/12
    نفرین در آموزه های دینی ما مسئله ای شناخته شده است، چنان که در آیات و روایات آمده است: "بریده باد هر دو دست ابو لهب"؛ "از نفرین مظلوم بترسید که نفرین مظلوم به آسمان می رود". و... . منتها همان گونه که دعا برای استجابت، نیازمند شرایط است، ...
  • حکم زنا با زن شوهردار چیست؟
    659345 Laws and Jurisprudence 1387/05/23
    زنا خصوصا با زن شوهر دار یکی از گناهان بسیار زشت و بزرگ به شمار می آید ولی بزرگی خداوند و وسعت مهربانی او به حدی است، که اگر گنهکاری که مرتکب چنین عمل زشت و شنیعی شده واقعا از کردۀ خود پشیمان باشد و ...
  • عقیقه و احکام و شرایط آن چیست؟
    648885 Practical 1391/02/11
    عقیقه عبارت است از: کشتن گوسفند یا هر حیوانی که صلاحیّت قربانی کردن داشته باشد، در روز هفتم ولادت فرزند، جهت حفظ فرزند از بلاها. پرداخت قیمت آن کفایت از عقیقه نمی‌کند. بهتر است عقیقه و فرزندی که برایش عقیقه می‌شود، از حیث جنسیت مساوی باشند، ولی ...
  • آیا کاشت ناخن مانع غسل و وضو است؟
    600828 Laws and Jurisprudence 1387/12/04
    در غسل و وضو، باید آب به اعضای بدن برسد و ایجاد مانعی در بدن که رفع آن مشکل یا غیر ممکن است، جایز نیست، مگر در صورتی که ضرورتی آن را اقتضا کند و یا غرض عقلائی مشروعی در این امر وجود داشته باشد.در هر حال، اگر مانعی ...
  • فضیلت و آداب و شرایط نماز جمعه چیست؟ و به چه صورت خوانده می‌شود؟
    580189 نماز جمعه 1389/09/10
    در مورد جایگاه و فضیلتش نماز جمعه همین بس که سوره‌ای از قرآن به نامش می‌باشد.نماز جمعه یک از عباداتی است که به جماعت خوانده می‌شود. این نماز دو خطبه دارد که با حمد و ثنای الهی شروع می‌شود و امام جمعه در این خطبه‌ها باید مردم را به تقوای ...
  • آیا ارتباط انسان با جن ممکن است؟
    565023 جن 1386/02/01
    قرآن مجید وجود جن را تصدیق کرده و ویژگی‌‏های زیر را برای او برمی‌شمارد:جن موجودی است که از آتش آفریده شد، بر خلاف انسان که از خاک آفریده شده است.[1]دارای علم، ادراک، تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال ...
  • اصول و فروع دین را نام برده و مختصراً توضیح دهید؟
    564300 Laws and Jurisprudence 1387/09/23
     دسته بندی اصول دین و فروع دین به این شکلی که در میان ما متداول است از احادیث و روایات ائمه (ع) اخذ نشده است؛ بلکه دانشمندان علوم دینی معارف دینی را به این صورت دسته بندی کردند. تاریخ بحث ها در باره به نیمه دوم قرن اول هجری باز ...
  • طبق فتوای رهبر، نماز مغرب و عشا چه زمانی قضا می شود؟
    559870 Laws and Jurisprudence 1385/10/20
    پاسخ دفتر مقام معظم رهبری: آخر وقت نماز مغرب و عشا نصف شب شرعى است (15/11 ساعت بعد از  ظهر شرعی) و احتیاط آن است که اگر تا آن موقع نماز را نخوانده است، تا طلوع فجر به قصد ما فى‌الذمّه[1] به­جا ­آورد و پس از آن نماز قضا مى‌شود