جستجوی پیشرفته
بازدید
22173
آخرین بروزرسانی: 1393/05/01
خلاصه پرسش
از دیدگاه اسلام آیا میهمانی رفتن هم مانند میهمانی دادن دارای آدابی است؟
پرسش
در فرهنگ اسلامی چه آدابی برای مهمانى رفتن بیان شده است؟
پاسخ اجمالی
در تعالیم و آموزه‌های اسلامی، سفارش‌هایی بسیاری در ارتباط با میهمانی وجود دارد. برخی از دستورات، پیرامون آداب و وظایف میهمان است. این وظایف گاه جهت حفظ شأن میزبان می‌باشد؛ مانند این‌که دعوتش را بپذیریم، غذایش را بخوریم و گاه جهت شأن خود میهمان است؛ مانند این‌که نباید انتظار تشریفات داشته و شأن کاذبی برای خود در نظر بگیریم و برخی موارد دیگر که در پاسخ تفصیلی ذکر شده است.
 
پاسخ تفصیلی
اصل میهمانی، از جمله اموری است که شرع و عقل مهر تأییدی بر نیک بودن آن زده‌اند. در روایات اسلامی، توصیه‌های بسیاری پیرامون میهمانی وجود دارد تا اندازه‌ای که گفته شده؛ اگر شخصی روزه مستحبی دارد و مؤمنی او را دعوت به غذا کرد، روزه خود را بخورد؛ پیامبر اکرم(ص) فرمود: «اگر برادر مسلمانی غذایی را که با زحمت تهیه کرده و انسان روزه‌دارى را به خوردن آن دعوت کند، چه ایرادی دارد که او هم بپذیرد و افطار نماید».[1]
همچنین پیامبر(ص) به امام علی(ع) سفارش می‌کند که «دعوت به مهمانی را بپذیر، هرچند نیاز باشد مسافتی طولانی راه بروی».[2]
برخی از دستورات، پیرامون آداب و وظایف میهمان است. این وظایف گاه جهت شأن میزبان و گاه جهت شأن میهمان می‌باشد که در ذیل به تعدادی از آنها می‌پردازیم.
1. پذیرش دعوت مؤمن
وقتی انسان از طرف مؤمنی،‌ دعوت می‌شود، باید او را اجابت نماید. پیامبر خدا(ص) می‌فرماید: «به حاضران و غایبان امّتم سفارش می‌کنم که دعوت مسلمان را بپذیرند، اگرچه در فاصله پنج میلى[3] باشد؛ زیرا این کار، جزو دین است».[4]
در مقابل نباید در شرایط عادی، دعوت مُشرک و یا منافقی را بپذیرد؛ پیامبر اکرم(ص) فرموده‌اند: «اگر مُشرکى یا منافقى مرا به خوردن شترى هم مهمانى کند، دعوتش را نمی‌پذیرم و این، از دین است. خدای عزّ و جلّ به این عمل من راضی نیست که عطاى مشرکان و منافقان و خوراک آنان را بپذیرم».[5] اما در شرایطی؛ مانند امر به معروف، نشان دادن چهره‌ای مناسب از مسلمانان و... اشکالی در این میهمانی‌ها نخواهد بود.
2. رعایت مسائل دینی و اخروی در میهمانی‌ها
از امام باقر(ع) پرسیده شد: مردى هم‌زمان به ولیمه و تشییع جنازه دعوت می‌شود، شرکت در کدام‌یک برتر است و کدام‌یک را اجابت کند؟ امام(ع) فرمود: «تشییع جنازه را اجابت کند؛ زیرا حضور در تشییع جنازه، مرگ و آخرت را به یاد می‌آورد، و ولیمه را رها کند؛ چرا که آن، دنیا را به یاد می‌آورد».[6] از این روایت این نکته به دست می‌آید که؛ شرکت در میهمانی‌ای که انسان را به یاد خدا و آخرت بیندازد؛ مانند این‌که در آن موعظه و نصیحت باشد بهتر از دیگر میهمانی‌ها است.
3. اجازه گرفتن از صاحب‌خانه برای ورود
خداوند در قرآن می‌فرماید: «اى کسانى که ایمان آورده‌اید! در خانه‌هایى غیر از خانه خود وارد نشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن خانه سلام کنید. این براى شما بهتر است تا شاید متذکّر شوید! و اگر کسى را در آن نیافتید، وارد نشوید تا به شما اجازه داده شود و اگر گفته شد: "بازگردید!" بازگردید این براى شما پاکیزه‌تر است و خداوند به آنچه انجام می‌دهید آگاه است!».[7]

4. پرهیز از تشریفات

آفتی که از قدیم در مجالس میهمانی وجود داشت و امروزه بروز و ظهور بیشتری پیدا کرده، وجود تشریفات و تجملات نابجا است که میهمانی را دچار گناه اسراف می‌کند. میهمانان نه تنها نباید انتظار تشریفات را داشته باشد، بلکه باید با این پدیده برخورد کنند. امام رضا(ع) از پدرانش نقل می‌کند: «مردى، حضرت علی(ع) را دعوت کرد. و آن‌حضرت به او فرمود: پذیرفتم، به شرط آن‌که سه قول به من بدهى. مرد گفت: چه قولى، اى امیر مؤمنان؟! امام علی(ع) فرمود: از بیرون، چیزى براى ما تهیه نکنى، آنچه را در خانه هست، از من دریغ نورزى و خانواده را به زحمت نیندازى. مرد گفت: قبول است. پس امام دعوتش را پذیرفت».[8]

5. تعارف نکردن در خوردن غذای میزبان
امام صادق(ع) می‌فرماید: «هرگاه برادرت به تو گفت: بخور، حتماً بخور، و او را مجبور نکن که قَسَمت بدهد؛ چرا که او با تعارف کردنت به غذا می‌خواهد به تو احترام بگذارد».[9] همچنین آن‌حضرت فرمود: «محبّت شخص به برادرش، از خوب خوردنش از غذاى او دانسته می‌شود. من خوش دارم که شخص میهمان، از غذاى من بخورد و خوب [و به اندازه] بخورد. با این کار، مرا خوشحال می‌کند».[10]
6. پرهیز از زیاد ماندن در مهمانی
پیامبر خدا(ص): «مهمانى، سه روز است و بیشتر از آن، صدقه‌ای است که به میهمان داده می‌شود. هیچ‌یک از شما چندان نزد برادرش نماند که او را به گناه بیندازد. گفته شد: اى پیامبر خدا! چگونه او را به گناه می‌اندازد؟ فرمود: تا جایى که چیزى برایش نماند که براى او خرج کند».[11]
7. پرهیز از میهمانی در صورت دعوت نبودن
پیامبر(ص) فرمود: «اى على! هشت نفرند که اگر خوارشان بشمارند، نباید کسى جز خود را سرزنش کنند: کسى که به مهمانی‌اى برود که به آن، دعوت نشده است...».[12]
«هرگاه یکى از شما به غذایى دعوت شد، فرزندش را هم به دنبال خود راه نیندازد؛ که اگر چنین کند، مرتکب حرام شده و با نافرمانى، وارد [مهمانى] شده است». [13]
البته این روایت ناظر به هنگامی است که فردی به تنهایی دعوت شده باشد.
البته می‌توان در برخی شرایط با هماهنگی قبلی با میزبان، میهمان ناخوانده‌ای را همراه خود کرد. یکى از خانواده‌هاى مدینه، غذایى آماده کرده و پیامبر(ص) و پنج‌تن از یارانش را دعوت نمودند. پیامبر(ص) دعوتشان را پذیرفت. در بین راه، نفر ششمى همراهشان شد. نزدیک محل میهمانی که رسیدند، پیامبر(ص) به فرد تازه وارد فرمود: «اینها تو را دعوت نکرده‌اند. پس بنشین تا آمدنت را به آنها خبر بدهیم و برایت اجازه بگیریم».[14]
قابل توجّه است؛ این روایات، تنها ناظر به رفتار کسانى است که به دنبال باخبر شدن از برپایى یک مهمانى، بدون آن‌که براى حضور در آن محفل دعوت شوند، به صورت مستقل و یا همراه مهمانِ دعوت شده‌اى در آن‌جا حضور می‌یابند. بر این اساس، نکوهش وارد شده در این روایات، رفت و آمدهاى دوستانه‌اى را که بدون دعوت قبلى صورت می‌پذیرند، مانند شب‌نشینی‌های مرسوم در برخی مناطق که بی‌خبر می‌باشد و در عرف موجب اذیت نمی‌گردد را شامل نمی‌شود.
8. پرهیز از میهمانی که برای خدا نیست و تنها ثروتمندان بدان دعوت هستند
امام علی(ع) یکی از حاکمان خود را به جهت حضور در چنین مهمانی‌هایی مذمت می‌کند: «اى پسر حُنَیف! به من خبر رسیده است که مردى از اهل بصره، تو را به مهمانی‌ دعوت کرده و تو به آن شتافته‌اى و خوراک‌هاى رنگارنگ و کاسه‌هاى بزرگ در برابرت نهاده‌اند. گمان نمی‌کردم به مهمانى گروهى بروى که نیازمندشان رانده می‌شود و توانگرشان دعوت می‌گردد...».[15]
پیامبر خدا(ص) فرمود: «بد خوراکى است خوراک ولیمه‌ای که توانگران، از آن اطعام می‌شوند و مستمندان را از آن باز می‌دارند».[16] و «هیچ‌یک از شما بر سفره غذاى قومى که توانگرشان دعوت می‌شود و تهى دستشان دعوت نمی‌شود، نباید حاضر شود».[17]
9.  قناعت به غذای میزبان
امام محمد تقی(ع) از پدران خود نقل می‌کند: «روزى سلمان، ابوذر را به مهمانى فرا خواند. آن‌گاه تکّه نان خشکى از کیسه‌اش درآورد و آن‌را از ظرف آبى که داشت، خیس کرد و جلوى ابوذر گذاشت. ابوذر گفت: اگر قدرى نمک هم با آن بود، چه نان خوش مزه‌اى می‌شد. سلمان برخاست و بیرون رفت و ظرف آبش را گرو گذاشت و نمک گرفت و آورد. ابوذر، نمک بر آن نان می‌پاشید و می‌خورد و می‌گفت: سپاس خدایى را که این قناعت، روزىِ ما کرد. سلمان گفت: اگر قناعتى بود، ظرف آبم به گرو نمی‌رفت!».[18]
صَفوان بن یحیی گوید: عبداللّه بن سنان به خانه‌ام آمد و گفت: آیا در خانه، چیزى براى خوردن دارى؟ گفتم: آرى. سپس یک درهم به پسرم دادم و او را فرستادم که گوشت و تخم مرغ بخرد. عبداللّه گفت: پسرت را کجا فرستادى؟ موضوع را به او گفتم. عبداللّه گفت: او را باز گردان، او را باز گردان! روغن در خانه دارى؟ گفتم: آرى. گفت: همان را بیاور؛ زیرا از امام صادق(ع) شنیده‌ام که می‌فرماید: «هلاک است مردى که آنچه را جلوى برادرش می‌گذارد، ناقابل شمارد! و هلاک است مردى که آنچه را برادرش جلوى او می‌گذارد، ناقابل شمارد».[19]
10. دعا برای میزبان
ابوهیثم بن تیهان، براى پیامبر خدا(ص) غذایى آماده ساخت و ایشان و یارانش را دعوت کرد. وقتی غذا خوردند، پیامبر(ص) فرمود: «برادرتان را پاداش دهید». یاران گفتند: اى پیامبر خدا! پاداش دادن او چگونه است؟ فرمود: «هرگاه به خانه کسى رفتند و غذایش را خوردند و نوشیدنی‌اش را نوشیدند، برایش دعا کنند، این، خود پاداش دادن اوست».[20]
11. نشستن در مکانی که صاحب‌خانه تعارف می‌کند
امام باقر(ع) می‌فرماید: «هرگاه یکى از شما به خانه برادرش وارد شد، هر جایى که صاحب‌خانه می‌گوید، همان‌جا باید بنشیند؛ زیرا صاحب‌خانه، به موقعیّت خانه‌اش نسبت به مهمان، آشناتر است».[21]  ابوخلیفه گوید: من و ابو عُبیده حَذّاء، به حضور امام باقر(ع) رسیدیم. امام به کنیزش فرمود بالشى بیاورد. من گفتم: لازم نیست. همین طورى می‌نشینیم. امام فرمود: «اى ابو خلیفه! عزّت و احترام را رد نکن...».[22]
 

[1]. راوندی کاشانی، فضل الله بن علی، النوادر، محقق و مصحح: صادقی اردستانی، احمد، ص 35، قم، دار الکتاب، چاپ اول، بی‌تا.
[2]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 4، ص 361، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.
[3]. هر میل حدود دو کیلومتر است. . پنج میل حدود ده کیلومتر است.
[4]. الکافی، ج ‏2، ص 151.  
[5]. الکافی، ج ‏6، ص 274.
[6]. ابن حیون، نعمان بن محمد مغربی، دعائم الإسلام، محقق و مصحح: فیضی، آصف،‏ ج 1، ص 221، قم، مؤسسة آل البیت(ع)، چاپ دوم، 1385ق.
[7]. نور، 27 – 28.
[8]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب(ع)، ج 2، ص 146، قم، انتشارات علامه، چاپ اول، 1379ق.
[9]. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 16، ص 243، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1408ق.
[10]. دعائم الإسلام، ج‏ 2، ص 107.
[11]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 6، ص 283، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 24، ص 314، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق.
[12]. شیخ صدوق، الخصال، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 410، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش.
[13]. برقی، ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین،‏ ج 4، ص 411، قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، محقق، مصحح، موسوی خرسان، حسن، ج 9، ص 92، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[14]. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص 22، شریف رضی، چاپ چهارم، 1412ق.
[15]. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق: صبحی صالح، ص 416، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[16]. شیبانی، أحمد بن محمد بن حنبل، مسند أحمد، محقق: شعیب الأرنؤوط، و دیگران، ج 16، ص 259، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421ق.
[17]. ابن أبی جمهور، محمد بن زین الدین، عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، محقق و مصحح: عراقی، مجتبی، ج 4، ص37، قم، دار سید الشهداء للنشر، چاپ اول، 1405ق.
[18]. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق و مصحح: لاجوردی، مهدی، ج 2، ص 53،‌ تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 22، ص 321،‌ بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[19]. مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق و مصحح: رسولی، سید هاشم، ج 22، ص 81، ‌تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1404ق.
[20]. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق: عبد الموجود، عادل احمد، معوض، علی محمد، ج 5، ص 494، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق.
[21]. حمیری، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، ص 69، قم،‌ مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1413ق.
[22]. فرات کوفی، ابوالقاسم، تفسیر فرات، تحقیق، محمودی، محمد کاظم، ص 274، وزارت ارشاد اسلامی، تهران، چاپ اول، 1410ق.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها

  • تعداد فرزندان حضرت علی (ع)، و نام ایشان و نام مادران آنان چه بوده است؟
    793397 معصومین 1387/06/05
    شیخ مفید در کتاب ارشاد تعداد آنها را 27 تن از دختر و پسر دانسته و پس از آن گفته است: عده‏ای از علمای شیعه گویند که فاطمه پس از وفات پیامبر (ص) جنینی که پیامبر او را محسن نامیده بود سقط کرد. بنابر قول این عده، فرزندان آن حضرت ...
  • معنای ذکر «لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم» چیست و این ذکر چه آثار و برکاتی دارد؟
    757138 حدیث 1396/06/14
    «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»؛ یعنی هیچ نیرو و توانى جز از سوى خداوند بلندمرتبه و بزرگ نیست‏. واژه «حول» در لغت به معنای حرکت و جنبش،[1] و «قوّة» به معنای استطاعت و توانایی است.[2] بنابر ...
  • آیا خداوند به نفرینی که از دل شکسته باشد، توجه می کند؟ یا فقط دعاهای مثبت را اجابت می کند؟
    680935 Practical 1390/07/12
    نفرین در آموزه های دینی ما مسئله ای شناخته شده است، چنان که در آیات و روایات آمده است: "بریده باد هر دو دست ابو لهب"؛ "از نفرین مظلوم بترسید که نفرین مظلوم به آسمان می رود". و... . منتها همان گونه که دعا برای استجابت، نیازمند شرایط است، ...
  • حکم زنا با زن شوهردار چیست؟
    659345 Laws and Jurisprudence 1387/05/23
    زنا خصوصا با زن شوهر دار یکی از گناهان بسیار زشت و بزرگ به شمار می آید ولی بزرگی خداوند و وسعت مهربانی او به حدی است، که اگر گنهکاری که مرتکب چنین عمل زشت و شنیعی شده واقعا از کردۀ خود پشیمان باشد و ...
  • عقیقه و احکام و شرایط آن چیست؟
    648885 Practical 1391/02/11
    عقیقه عبارت است از: کشتن گوسفند یا هر حیوانی که صلاحیّت قربانی کردن داشته باشد، در روز هفتم ولادت فرزند، جهت حفظ فرزند از بلاها. پرداخت قیمت آن کفایت از عقیقه نمی‌کند. بهتر است عقیقه و فرزندی که برایش عقیقه می‌شود، از حیث جنسیت مساوی باشند، ولی ...
  • آیا کاشت ناخن مانع غسل و وضو است؟
    600828 Laws and Jurisprudence 1387/12/04
    در غسل و وضو، باید آب به اعضای بدن برسد و ایجاد مانعی در بدن که رفع آن مشکل یا غیر ممکن است، جایز نیست، مگر در صورتی که ضرورتی آن را اقتضا کند و یا غرض عقلائی مشروعی در این امر وجود داشته باشد.در هر حال، اگر مانعی ...
  • فضیلت و آداب و شرایط نماز جمعه چیست؟ و به چه صورت خوانده می‌شود؟
    580189 نماز جمعه 1389/09/10
    در مورد جایگاه و فضیلتش نماز جمعه همین بس که سوره‌ای از قرآن به نامش می‌باشد.نماز جمعه یک از عباداتی است که به جماعت خوانده می‌شود. این نماز دو خطبه دارد که با حمد و ثنای الهی شروع می‌شود و امام جمعه در این خطبه‌ها باید مردم را به تقوای ...
  • آیا ارتباط انسان با جن ممکن است؟
    565023 جن 1386/02/01
    قرآن مجید وجود جن را تصدیق کرده و ویژگی‌‏های زیر را برای او برمی‌شمارد:جن موجودی است که از آتش آفریده شد، بر خلاف انسان که از خاک آفریده شده است.[1]دارای علم، ادراک، تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال ...
  • اصول و فروع دین را نام برده و مختصراً توضیح دهید؟
    564300 Laws and Jurisprudence 1387/09/23
     دسته بندی اصول دین و فروع دین به این شکلی که در میان ما متداول است از احادیث و روایات ائمه (ع) اخذ نشده است؛ بلکه دانشمندان علوم دینی معارف دینی را به این صورت دسته بندی کردند. تاریخ بحث ها در باره به نیمه دوم قرن اول هجری باز ...
  • طبق فتوای رهبر، نماز مغرب و عشا چه زمانی قضا می شود؟
    559870 Laws and Jurisprudence 1385/10/20
    پاسخ دفتر مقام معظم رهبری: آخر وقت نماز مغرب و عشا نصف شب شرعى است (15/11 ساعت بعد از  ظهر شرعی) و احتیاط آن است که اگر تا آن موقع نماز را نخوانده است، تا طلوع فجر به قصد ما فى‌الذمّه[1] به­جا ­آورد و پس از آن نماز قضا مى‌شود