
لطفا صبرکنید
54073
- اشتراک گذاری
ماه ربیع الاول بهار ماهها است؛ با حلول این ماه، ماه پر از حزن و اندوه صفر که ماه مصیبتهای بزرگ اهلبیت رسول خدا(ص) بود به پایان میرسد؛ میلاد رسول خدا(ص) که برترین رحمت الهی است در این ماه است. برای روز اول ربیع الاول که روز هجرت پیامبر(ص) است، در منابع دینی اعمالی؛ مانند روزه و دعا به جهت شکرگزاری ذکر شده است. گفتنی است که وارد نشدن دعا یا نماز به خصوصی به این مناسبت، دلیل بر بدعت و حرمت انجام آن نیست؛ چرا که از نظر اسلام به طور کلی دعا و نماز در همۀ احوال و اوقات مطلوب و مستحب است، بلکه اگر کسی به دروغ ادعا کند که در اسلام وارد شده است که فلان دعای خاص را در فلان وقت خاص بخوانید دروغ و بدعت است.
اما در مورد مژدۀ بهشت دادن پیامبر(ص) به کسی که بشارت ماه ربیع را بدهد، ما در منابع شیعی حدیثی را در این باره پیدا نکردیم.
البته صاحب تفسیر روح البیان حدیثی نقل میکند: "کسی که مرا به اتمام ماه صفر بشارت دهد او را به بهشت بشارت میدهم". و شاید این حدیث همان معنای مورد نظر را میرساند.
ماه ربیع الاول بهار ماهها است؛ با حلول این ماه، ماه پر از حزن و اندوه صفر که ماه مصیبتهای بزرگ اهلبیت رسول خدا(ص) بود به پایان رسیده است؛ اوج مصیبت ماه صفر در دههی سوم آن است؛ با اربعین شروع میشود و به ایام رحلت محمد مصطفی(ص) و شهادت سبط اکبرش، امام حسن مجتبی(ع) و غروب خورشید طوس، امام رضا(ع) ختم میشود. از سوی دیگر در این ماه میلاد رسول خدا(ص) که رحمة للعالمین است، واقع شده است و میتوان ادعا کرد از اول آفرینش زمین رحمتی مانند آن بر زمین فرود نیامده است؛ زیرا برتری این رحمت بر سایر رحمتهای الهی مانند برتری رسول خدا بر سایر مخلوقات است.[1]
اول ربیع الاول به نقل منابع تاریخی روز هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه است.[2] هم از این جهت و هم از جهت اینکه مولودهای با برکتی در آن واقع شده است، بسیار مبارک و میمون است.
سید بن طاووس در کتاب الاقبال بالاعمال در فضیلت این ماه مطالبی آورده و از اتفاقات مبارک این ماه، هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه و سلامت ایشان از نیرنگ دشمنان برای قتل ایشان در شب لیلة المبیت را بر شمرده و نماز شکر را به نشانهی شکرگزاری از خدا در اینروز مناسب میداند. وی از قول شیخ مفید نقل کرده است که روزۀ اینروز به دلیل موفقیت پیامبر(ص) و نجات ایشان از دست دشمنان، مستحب است. و در نهایت دعایی برای اینروز نقل کرده است.[3]
مرحوم جواد آقا ملکی تبریزی در کتاب المراقبات نوشته است: "این ماه همانگونه که از اسمش پیدا است بهار ماهها است، به جهت اینکه آثار رحمت خداوند در آن هویدا است. در این ماه ذخایر برکات خداوند و نورهاى زیبای او بر زمین فرود آمده است؛ زیرا میلاد رسول خدا(ص) در این ماه است و میتوان ادعا کرد از اول آفرینش زمین رحمتى مانند آن بر زمین فرود نیامده است ... بر مسلمان مراقب واجب است با تمام تلاش خود در شکرگزارى این نعمت بزرگ کوشش و سعى کند".[4]
شیخ عباس قمی نیز در مفاتیح الجنان در اعمال ماه ربیع الاول آورده است: " علما گفتهاند مستحب است روز اول براى تشکر نعمت سلامتى رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین(ع) روزه باشند و زیارت آن دو بزرگوار در اینروز مناسب است".[5]
در کتب ادعیه و روایات چیز دیگری در اعمال شب و روز اول ماه ربیع الاول، غیر از آنچه که بیان گردید، یافت نشد؛ اما عدم وجود روایت دربارۀ اعمال خیر و مستحبات در منابع دینی، دلیل بر بدعت بودن انجام آنها نیست؛ زیرا انجام همۀ کارهای خیر از جمله حضور در مسجد، عبادت، دعا و مناجات با خدا در هر زمان مستحب و پسندیده است و انجام آنها با قصد قربت و به امید ثواب هیچ اشکالی ندارد. البته در صورتی که به دروغ عمل خاصی (هر چند پسندیده را) به دین نسبت دهند، بدعت و حرام خواهد بود؛ زیرا بدعت در دین و شرع به معنای "نسبت دادن چیزی به دین در حالی که در واقع جزو دین و شریعت نیست".[6]
اما در مورد مژده بهشت دادن پیامبر به کسی که بشارت ماه ربیع را بدهد، ما در منابع شیعی حدیثی در این باره پیدا نکردیم.
البته در تفسیر روح البیان حدیثی آمده است: "کسی که مرا به اتمام ماه صفر بشارت دهد، او را به بهشت بشارت میدهم".[7] و شاید این حدیث همان معنای مورد نظر را میرساند.
[1]. ملکی تبریزی، میرزا جواد آقا، المراقبات، ترجمه، محدث بندر ریگی، ابراهیم، ص 65، انتشارات اخلاق، 1376ش.
[2]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 8، ص 339، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 55، ص 367، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[3]. سید بن طاووس، الاقبال بالاعمال، ج 3، ص 105، قم، دفتر تبلیغات اسلامی(المکتبة الإعلانات الإسلامیة)، 1377ش.
[4]. المراقبات، ص 65.
[5]. قمی، عباس، مفاتیح الجنان، ص 295.
[6]. ر. ک: «بدعت و احکام آن»، 263.
[7]. «من بشرنى بخروج الصفر بشرته بالجنة». حقى بروسوى، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج 4، ص 325، پاورقی، بیروت، دار الفکر، بیتا.

:
:
: