جستجوی پیشرفته
بازدید
4504
آخرین بروزرسانی: 1398/02/16
خلاصه پرسش
گاه در زندگی با دشواری‌هایی برخورد می‌کنیم که فرصت هرگونه تفکّر را از ما سلب میکند. چگونه می‌توانیم در آن هنگام به یاد خدا بوده و ویژگی دائم الذکر بودن را حفظ کنیم؟
پرسش
این حدیث «کمال در این است که انسان خواسته‌هایش را در مسیر الهی قرار دهد و نیرویش را در جهت رضایت حضرتش صرف کند»، از کیست؟ و چگونه ممکن است انسان در لحظه‌هایی که فرصت برای فکر کردن نیست خواسته‌ها و نیروهایش را با رضای الهی پیش ببرد؟
پاسخ اجمالی
همواره به یاد خدا بودن از ویژگیهای بندگان خوب پروردگار است و در دعاهای فراوانی مشاهده میکنیم که دوام ذکر از خدا خواسته شده و نیز روایات بسیاری توصیه میکند که انسان خواستههای خویش را در جهت رضای الهی قرار داده و نیرو و توان خویش را در آن راه صرف نماید:[1]
1. امام علی(ع) در دعای کمیل به خدا عرض میکنند: «... یَا رَبِّ قَوِّ عَلَى‏ خِدْمَتِکَ‏ جَوَارِحِی‏ وَ اشْدُدْ عَلَى الْعَزِیمَةِ جَوَانِحِی وَ هَبْ لِیَ الْجِدَّ فِی خَشْیَتِکَ وَ الدَّوَامَ فِی الِاتِّصَالِ بِخِدْمَتِک‏...»؛[2] خدایا برای خدمت به خودت، به اعضای بدنم نیرو بده و دلم را براى حرکت به سوی خودت محکم گردان، و جدّیت و تلاشی را به من هدیه کن که در مقابل تو احساس خشیت کرده و پیوسته در خدمتت باشم ... .
2. امام زین العابدین(ع) در ضمن دعایی فرمودند: «پروردگارا ... مرا در مرضات خویش به گونهای به کار گیر که به دلیل ترس از مخلوقات تو، چیزی از امر دینت را ترک ننمایم».[3]
به عبارتی «کمال در این است که انسان خواستههایش را در مسیر الهی قرار دهد و نیرویش را در جهت رضایت حضرتش صرف کند».[4]
اما در خصوص این پرسش که چگونه ممکن است در لحظاتی که فرصت فکر کردن از انسان سلب میشود، خواستهها را با رضای الهی پیش ببریم؛ باید گفت:
1. علم و اشتیاق از مبادی عمل به شمار میروند و اینگونه نیست که بدون فرصت برای فکر کردن و انتخاب و نیز میل و گرایش پیداکردن، عملی را انجام دهیم؛ هرچند ممکن است این فرایند در مدتی بسیار اندک محقق شود. به همین جهت، انسان میتواند برای رضایت دیگران عملی را انجام دهد و قوای خویش را در راستای مرضیات آنها به کار بندد.
2. در مواردی انسان با عنایات الهی، به صورت نیمه خودآگاه آنگونه که رضایت او است عمل مینماید و اینگونه نیست که نیاز به فکر کردن و... باشد. در تبیین روایت «... فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ‏ کُنْتُ‏ سَمْعَهُ‏ الَّذِی‏ یَسْمَعُ‏ بِهِ‏ وَ بَصَرَهُ الَّذِی یُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِی یَنْطِقُ بِه‏ ...»، چنین بیان شده است که عارف هنگامی که از شهوات خالی گردد، محبت حق تعالی بر روح و عقل و مشاعر او تجلی مینماید به گونهای که حق تعالی متصرف در عقل و قلب و قوای او شده و امور او را به آنچه مرضی او است و میپسندد، تدبیر مینماید. در نتیجه انسان به مشیت الهی آنچه را محبوب او است اراده میکند.[5]
به عبارت دیگر، انسان در مواقعی که نیمه هوشیار است، بر اساس روش و رویکرد مستمری که برای او به صورت عادت و ملکه درآمده رفتار میکند. اکنون اگر فردی همواره و در حالت هوشیاری، به یاد خدا و به دنبال رضایت او باشد، در شرایط دشواری که فرصت تفکر ندارد نیز به یاد خدا خواهد بود؛ زیرا یاد خدا با روح او آمیخته شده و بر این اساس نیازی به تمرکز و تفکّر مجدّد ندارد. مانند رانندهای که همواره در مسیر مشخصی رفت و آمد میکند که او بعد از مدتی بدون آنکه نیاز به تمرکز ذهنی داشته باشد، حتی در شرایط بسیار ویژه و دشوار به صورت خودکار مسیر مورد نظر را به صورت صحیح خواهد پیمود.
 

[3]. على بن الحسین(ع) امام چهارم، الصحیفة السجادیة، ص262، قم، دفتر نشر الهادى، اول، 1376ش.
[4]. این عبارت اگرچه سخنی صحیح است، اما آنرا به عنوان حدیث نیافتیم.
[5]. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج‏10، ص 393- 394، تهران، دار الکتب الإسلامیة، دوم، 1404ق.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها