جستجوی پیشرفته
بازدید
6487
آخرین بروزرسانی: 1400/09/13
خلاصه پرسش
کدو حلوایی توسط بوته به عمل می‌آید، پس چرا در قرآن از عبارت «درخت کدو» استفاده شده است؟
پرسش
قرآن کریم در داستان حضرت یونس(ع) می‌فرماید: «وَ أَنْبَتْنا عَلَیْهِ شَجَرَةً مِنْ یَقْطِین». مگر کدو هم درخت دارد؟ «شجر» که ساقه و تنه دارد؛ اما کدو بوته دارد؟
پاسخ اجمالی

قرآن کریم در داستان یونس پیامبر(ع) می‌فرماید پس از آن‌که خداوند او را از شکم ماهی بیرون انداخت؛ چون اندامش خسته و ناتوان بود، و آفتاب ساحل او را آزار مى‏داد، پوششى لطیف لازم بود تا بدنش در زیر آن بیارامد، قرآن در این‌جا مى‌فرماید: «وَ أَنْبَتْنا عَلَیْهِ شَجَرَةً مِنْ یَقْطِینٍ»؛[1] و بر فراز سرش بوته کدویى رویانیدیم.

آنچه در مورد واژه‌ی «یقطین» می‌توان گفت این است که، اولا: در میان مفسران اتفاق نظر وجود ندارد که مراد از یقطین، کدو باشد؛ چرا که «ابن عباس» می‌گوید: «یقطین» هر گیاهى است که ساقه نداشته باشد و بر روى زمین روئیده ‌شود.[2]

صاحب تفسیر روض الجنان نیز به نقل از عبداللّه بن عبّاس، حسن و مقاتل می‌گوید: هر درختى را که ساقه ندارد و برگ‌‌هایش پهن باشد و در زمستان از بین برود؛ مانند کدو، خیار، هندوانه و خربزه و... یقطین می‌گویند.[3] و نیز گفته شده است که به درخت زیتون و موز هم یقطین می‌گویند.[4]

ثانیا: در زبان عرب هم به نباتاتى که داراى ساقه و شاخه است و هم بدون ساقه و شاخه، «شجره» گفته می‌شود.[5] به تعبیر دیگر، «شجره» اعم از درخت و گیاه است و نباید واژه‌ی شجره در آیه را لزوما به درخت دارای ساقه و شاخه ترجمه کرد.

شاهد این مطلب، حدیثى از پیامبر اسلام(ص) است که شخصى به آن‌حضرت عرض کرد: «إنک لتحب القرع»؟ شما کدو را دوست دارید؟ فرمود: «أجل هی شجرة أخى یونس»؛[6] آرى آن گیاه برادرم یونس است.

بنابر این، با فرض پذیرش این‌که مراد از «یقطین» در آیه، همان کدو حلوایی باشد، اطلاق شجر بر آن مانعی ندارد.

گفتنی است، بر اساس آنچه را که برخی از مفسران گفته‌اند، به نظر می‏رسد که رویش آن بوته تنها برای سایه افکندن بر یونس(ع) نبود، بلکه بیمارى او را نیز درمان می‏کرد؛ زیرا طبیعت میوه آن بوته - که همان کدو باشد- سرد است و چنان‌که گویند براى پیکر ملتهب و برافروخته سودمند است.[7] ضمن آن‌که مگس را از اطراف خود دور می‌کند.[8]


[1]. صافات ، 146.

[2]. بلخی، مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، تحقیق، شحاته، عبدالله محمود، ج 3، ص 621، بیروت، دار إحیاء التراث، چاپ اول، 1423ق؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج 8، ص 716، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش. ج‏8، ص: 716

[3]. ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، تحقیق، یاحقی، محمد جعفر، ناصح، محمد مهدی، ج 16، ص 240، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، 1408ق.

[4]. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج 3، ص 420، تهران، دانشگاه تهران، مدیریت حوزه علمیه قم، چاپ اول، 1377ش.

[5]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 6، ص 120، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.

[6]. ‏زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 4، ص 62، بیروت، دار الکتاب العربی، بیروت، چاپ سوم، 1407ق.

[7]. مدرسی، سید محمدتقی، تفسیر هدایت، گروه مترجمان، ج 11، ص 27، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی چاپ اول، 1377ش.

[8]. کاشانی، ملا فتح الله، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین ج 8، ص 22، تهران، کتابفروشی محمد حسن علمی، 1336ش؛ طبری، ابو جعفر محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 23، ص 65، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، 1412ق.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها