جستجوی پیشرفته
بازدید
14580
آخرین بروزرسانی: 1393/09/18
خلاصه پرسش
چرا در علم منطق از تقسیمات کلمه، هم در اقسام مفرد و هم در اقسام مرکب بحث می‌شود؟
پرسش
از آن‌جایی که «امر» از اقسام مرکب تام انشایی است، چگونه - به طور مثال - مرحوم مظفر برای مثال‌های نوع کلمه از اقسام لفظ مفرد، فعل امر «اکتب» را مثال می‌زند؟ لفظ «اکتب» مفرد است یا مرکب؟
پاسخ اجمالی
لفظ به اعتبارات گوناگون دارای تقسیمات متعدد می‌باشد که به یک اعتبار به مفرد و مرکب و خود مفرد به کلمه(فعل)، اسم و حرف و همچنین، مرکب نیز به مرکب تام و ناقص و مرکب تام نیز به خبری و انشایی تقسیم می‌شود.
این‌که در برخی کتاب‌های منطق، در بحث اقسام مفرد به «اُکتُب»(فعل امر) و نیز در بحث مرکب تام انشایی نیز به اوامر، نواهی و...، مثال زده شده؛ تعارض و تضادی وجود ندارد؛ زیرا الفاظی مانند اُکتُب، از دو حیثیت و نگاه قابل بررسی هستند که از یک نگاه بر آنها مفرد اطلاق می‌شود و از نگاه دیگر به آنها مرکب گفته می‌شود.
 
پاسخ تفصیلی
لفظ به طور کلی[1] بر دو قسم است:
1. مفرد
نزد منطق‌دانان؛ مفرد عبارت از لفظی است که بسیط باشد؛ یعنی دارای اجزا نباشد، مانند «ب» در جمله «کَتَبتُ بالقَلَم»، یا مانند «قِ» که فعل امر از ماده «وقی» «یقی» می‌باشد. و یا این‌که دارای اجزا باشد ولی  جزء لفظ، دلالت بر جزء معنا نداشته باشد، مانند «محمد» که دارای چهار جزء است ولی هر یک از اجزایش بر یکی از اجزای معنایش مانند سر، گردن، دست و... دلالت ندارند بلکه مجموع لفظ بر مجموع معنا دلالت دارد. همچنین لفظ «عبدالله» زمانی که اسم برای شخصی قرار گیرد هر چند بر حسب ظاهر از دو جزء و چند حروف تشکیل یافته ولی از لفظ «عبد» و «الله» به تنهایی و به طور مجزا نه معنای لغویشان اراده می‌شود نه بخشی از معنای اسمی آنها مانند دست و پا یا گوش و چشم و...، بلکه همانند لفظ میم و حاء در محمد هستند که بر جزئی از معنا دلالت نمی‌کردند. البته اگر «عبدالله» به معنای بنده خدا باشد در چنین مواردی مرکب خواهد بود و صفت است نه اسم.[2]
مفرد نیز دارای اقسامی است:
الف. «کلمه» که در علم نحو؛ از آن به «فعل» تعبیر می‌کنند و عبارت است از: لفظ مفردی که با حروف و ماده‌اش بر معنای مستقل در ذات خودش دلالت می‌کند و با هیئتش بر نسبت آن معنا به فاعل در یک زمان خاص؛ مانند «ذَهَبَ» به معنای «رفت»، «یَذهَبُ» به معنای «می‌رود» و «اِذهَب» به معنای «برو». «ذهب» به معنای وقوع یک کار در زمان گذشته است و «یذهب» به معنای وقوع یک کار در زمان آینده و «إذهب» دلالت بر ایجاد کار در زمان حال می‌کند.[3]
ب. « اسم»: لفظ مفردی است که بر یک معنای مستقل دلالت دارد و فاقد هیئتی است که حاکی از نسبت تام زمانی باشد؛[4] مانند محمد، انسان و کاتب.[5]
 ج. «ادات» یا همان حروف در اصطلاح نحویان؛ لفظی است که بر یک معنای غیر مستقل دلالت دارد؛[6] یعنی بر نسبت میان دو چیز که طرفین آن‌را تشکیل می‌دهند دلالت می‌کنند و نسبت نیز همواره غیر مستقل است؛ مانند «فی»(در) که بر نسبت ظرفیت بین دو چیز و «علی»(بر، بر روی) که بر نسبت بالایی و استعلا بین دو چیز دلالت دارد.[7]
2. مرکب
به «مرکب»؛ قول نیز گفته می‌شود و آن لفظی است که جزء دارد و آن جزء در همان حال که جزء لفظ است بر قسمتی از معنای لفظ دلالت می‌کند؛ مانند «شراب، ضرر دارد»، این عبارت از سه جزء تشکیل شده است و هر کدام از این اجزا بر قسمتی از معنا دلالت می‌کنند؛ مثلاً «شراب» دلالت دارد بر مایع خاص و «ضرر» دلالت دارد بر صفت و حالت خاص.[8]
مرکب نیز دارای اقسامی است:
الف. مرکب تام: آن است که متکلم می‌تواند بر آن سکوت کند؛[9] یعنی به گونه‌ای است که متکلم می‌تواند در انتقال مقصود به شنونده به آن بسنده کند و شنونده نیز در انتظار افزودن لفظ دیگری بسر نمی‌برد؛ مانند «صبر، شجاعت است».
خود مرکب تام بر دو قسم است:
1. تام خبری؛ یعنی با قطع نظر از لفظ، دارای حقیقت ثابتی است و لفظ تنها حاکی و بیانگر آن حقیقت می‌باشد؛ مانند هنگامی که پدیده‌ای مثل بارش باران در گذشته اتفاق افتاده یا در آینده روی می‌دهد و ما از آن خبر می‌دهیم و مثلاً می‌گوییم: «باران بارید» و یا «فردا باران می‌بارد»، چنین عباراتی را خبر قضیه یا قول می‌نامند و لزومی ندارد خبر با نسبت واقعی مطابق باشد بلکه گاهی با آن مطابق است که در این صورت صادق و راست خواهد بود و گاهی با آن مطابق نیست که در این صورت کذب و دروغ می‌باشد.[10]
2. تام انشایی؛ یعنی نسبت تامی که در جمله است و با قطع نظر از لفظ، حقیقت ثابتی ندارد و در واقع این لفظ با قصد و اراده متکلم نسبت را تحقق می‌بخشد و آن‌را به وجود می‌آورد و به بیان روشن‌تر؛ متکلم معنا را به سبب لفظ مرکب ایجاد می‌کند.[11] بنابراین، در پسِ کلام، نسبتی که حقیقت ثابتی داشته باشد وجود ندارد تا گاهی کلام با آن نسبت مطابق باشد و گاهی مطابق نباشد چنین مرکبی را انشاء می‌نامند؛ مانند اوامر، نواهی، استفهام، ندا، تمنی، تعجب، عقد و ایقاع.[12]
ب. مرکب ناقص: مرکب ناقص آن است که سکوت بر آن صحیح نیست و شنونده منتظر می‌ماند که متکلم سخن خود را با افزودن لفظ یا الفاظی به پایان برساند؛[13] مانند «ارزش هر انسانی...».[14]
الفاظی مانند اُکتُب، اِذهَب، ضَرَبَ، یَضرِبُ و سایر افعال، از دو حیثیت و نگاه قابل بررسی هستند که از یک نگاه بر آنها مفرد اطلاق می‌شود و از نگاه و حیثیت دیگر به آنها مرکب اطلاق می‌شود و چون حیثیت متعدد شده تعارض و تضادی نیز بین دو اطلاق به وجود نمی‌آید.
توضیح: با توجه به تعریف مفرد که گفتیم؛ اجزای لفظ بر اجزای معنا دلالت نداشته بلکه مجموع لفظ بر مجموع معنا دلالت دارد، بر الفاظی مانند «اُکتُب» که اجزای لفظ؛ یعنی «الف»، «کاف»، «تاء» و «باء» بر اجزای معنا دلالت ندارند،[15] بلکه مجموع آن بر مجموع معنا دلالت دارد، مفرد اطلاق می‌شوند، اما همین «اکتب» را اگر همراه با هیئت آن، که بر وزن «اُفعُل» است در نظر بگیریم مرکب می‌شود از ماده و هیئت که ماده‌اش بر اصل معنا و هیئتش بر زمان تحقق و ایجاد معنا دلالت دارد و به این اعتبار بر آن مرکب اطلاق می‌کنیم و همچنین در سایر افعال.
 

[1]. با قطع نظر از این‌که یکی است یا چند تا.
[2]. مظفر، محمد رضا، المنطق، ترجمه و اضافات: شیروانی، علی، پاورقی: غرویان، محسن و فیاضی، غلامرضا، ج 1، ص 84، قم، انتشارات دارالعلم، چاپ دوم، 1373ش.
[3]. «هو اللفظ المفرد الدال بمادته علی معنی مستقل فی نفسه و بهیئته علی نسبة ذالک المعنی الی فاعل لا بعینه نسبة تامة زمانیة مانند کتب، یکتب، اکتب»؛ همان، ص 87.
[4]. «با قید تام از خارج شدن اسم فاعل، اسم مفعول، اسم زمان و... که بر نسبت ناقص زمانی دلالت دارند از تعریف اسم جلوگیری کرده است».
[5]. ترجمه المنطق، ص 88.
[6]. «اللفظ المفرد الدال علی معنی غیر مستقل فی نفسه»؛ ترجمه المنطق، ص 88.
[7]. ترجمه المنطق، ص 88.
[8]. همان، ص 84.
[9]. ما یصح للمتکلم السکوت علیه.
[10]. ترجمه المنطق، ص 85.
[11]. المرکب التام الذی لا یصح ان نصفه بصدق و لا کذب.
[12]. ترجمه المنطق، ص 85 – 86.
[13]. ما لایصح السکوت علیه.
[14]. ترجمه المنطق، ص 84.
[15]. «اُکتُب» به معنای «بنویس» است و روشن است که «الف» در «اکتب» بر «بای» در «بنویس» و یا «کاف» در «اکتب» بر «نون» در «بنویس» و...، دلالت ندارند بلکه مجموع لفظ بر مجموع معنا دلالت می‌کند.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها

  • تعداد فرزندان حضرت علی (ع)، و نام ایشان و نام مادران آنان چه بوده است؟
    793397 معصومین 1387/06/05
    شیخ مفید در کتاب ارشاد تعداد آنها را 27 تن از دختر و پسر دانسته و پس از آن گفته است: عده‏ای از علمای شیعه گویند که فاطمه پس از وفات پیامبر (ص) جنینی که پیامبر او را محسن نامیده بود سقط کرد. بنابر قول این عده، فرزندان آن حضرت ...
  • معنای ذکر «لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم» چیست و این ذکر چه آثار و برکاتی دارد؟
    757138 حدیث 1396/06/14
    «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»؛ یعنی هیچ نیرو و توانى جز از سوى خداوند بلندمرتبه و بزرگ نیست‏. واژه «حول» در لغت به معنای حرکت و جنبش،[1] و «قوّة» به معنای استطاعت و توانایی است.[2] بنابر ...
  • آیا خداوند به نفرینی که از دل شکسته باشد، توجه می کند؟ یا فقط دعاهای مثبت را اجابت می کند؟
    680935 Practical 1390/07/12
    نفرین در آموزه های دینی ما مسئله ای شناخته شده است، چنان که در آیات و روایات آمده است: "بریده باد هر دو دست ابو لهب"؛ "از نفرین مظلوم بترسید که نفرین مظلوم به آسمان می رود". و... . منتها همان گونه که دعا برای استجابت، نیازمند شرایط است، ...
  • حکم زنا با زن شوهردار چیست؟
    659345 Laws and Jurisprudence 1387/05/23
    زنا خصوصا با زن شوهر دار یکی از گناهان بسیار زشت و بزرگ به شمار می آید ولی بزرگی خداوند و وسعت مهربانی او به حدی است، که اگر گنهکاری که مرتکب چنین عمل زشت و شنیعی شده واقعا از کردۀ خود پشیمان باشد و ...
  • عقیقه و احکام و شرایط آن چیست؟
    648885 Practical 1391/02/11
    عقیقه عبارت است از: کشتن گوسفند یا هر حیوانی که صلاحیّت قربانی کردن داشته باشد، در روز هفتم ولادت فرزند، جهت حفظ فرزند از بلاها. پرداخت قیمت آن کفایت از عقیقه نمی‌کند. بهتر است عقیقه و فرزندی که برایش عقیقه می‌شود، از حیث جنسیت مساوی باشند، ولی ...
  • آیا کاشت ناخن مانع غسل و وضو است؟
    600828 Laws and Jurisprudence 1387/12/04
    در غسل و وضو، باید آب به اعضای بدن برسد و ایجاد مانعی در بدن که رفع آن مشکل یا غیر ممکن است، جایز نیست، مگر در صورتی که ضرورتی آن را اقتضا کند و یا غرض عقلائی مشروعی در این امر وجود داشته باشد.در هر حال، اگر مانعی ...
  • فضیلت و آداب و شرایط نماز جمعه چیست؟ و به چه صورت خوانده می‌شود؟
    580189 نماز جمعه 1389/09/10
    در مورد جایگاه و فضیلتش نماز جمعه همین بس که سوره‌ای از قرآن به نامش می‌باشد.نماز جمعه یک از عباداتی است که به جماعت خوانده می‌شود. این نماز دو خطبه دارد که با حمد و ثنای الهی شروع می‌شود و امام جمعه در این خطبه‌ها باید مردم را به تقوای ...
  • آیا ارتباط انسان با جن ممکن است؟
    565023 جن 1386/02/01
    قرآن مجید وجود جن را تصدیق کرده و ویژگی‌‏های زیر را برای او برمی‌شمارد:جن موجودی است که از آتش آفریده شد، بر خلاف انسان که از خاک آفریده شده است.[1]دارای علم، ادراک، تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال ...
  • اصول و فروع دین را نام برده و مختصراً توضیح دهید؟
    564300 Laws and Jurisprudence 1387/09/23
     دسته بندی اصول دین و فروع دین به این شکلی که در میان ما متداول است از احادیث و روایات ائمه (ع) اخذ نشده است؛ بلکه دانشمندان علوم دینی معارف دینی را به این صورت دسته بندی کردند. تاریخ بحث ها در باره به نیمه دوم قرن اول هجری باز ...
  • طبق فتوای رهبر، نماز مغرب و عشا چه زمانی قضا می شود؟
    559870 Laws and Jurisprudence 1385/10/20
    پاسخ دفتر مقام معظم رهبری: آخر وقت نماز مغرب و عشا نصف شب شرعى است (15/11 ساعت بعد از  ظهر شرعی) و احتیاط آن است که اگر تا آن موقع نماز را نخوانده است، تا طلوع فجر به قصد ما فى‌الذمّه[1] به­جا ­آورد و پس از آن نماز قضا مى‌شود