جستجوی پیشرفته
بازدید
9484
خلاصه پرسش
آیا روش فلسفی برد و کارایی اش بیشتر از روش دینی است؟
پرسش
آیا روش فلسفی برد و کارایی اش بیشتر از روش دینی است که -به عنوان مثال- در مورد مسئله خدا شناسی، دین در مورد پرسش های فلسفی در مورد خدا پاسخ گو نیست، با توجه به این که فلسفه صرفاً با ابزار عقل سر و کار دارد (که دین با نقل است)؟
پاسخ اجمالی

دین مجموعه عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتی است که برای اداره فرد و جامعه انسانی و پرورش انسان ها از طریق وحی و عقل در اختیار آنان قرار گرفته است. بنابر این، دین مقابل عقل نیست، بلکه دین حقیقت جامع و کاملی است که عقل نیز یکی از راه های فهم دین و وسیله کشف حقایق آن است. دین در مورد مباحث عقلی اکتفا به کلیات و صرف امضای حجیت عقل نکرده است، بلکه به جزئیات و بیان براهین عقلی نیز پرداخته است. به بیان دیگر، بخش مهم معارف دین به زبان عقلی بیان شده است؛ یعنی هر چند ظاهر آن نقل است ولی محتوای آن براهین عقلی است. نکته دیگر این که فلسفه هر چند در صورتی که به معنای درست بکار رود، می تواند به عنوان ابزار خوبی در خدمت دین قرار گیرد، و مانند بسیاری از علوم دیگر به اغراض دین کمک کند، ولی باید توجه داشت در عین حال دارای کاستی هایی است که هیچ گاه نمی تواند جای دین قرار گیرد؛ زیرا اولاً: به هیچ فلسفه ای اعتماد مطلق نمی توان کرد؛ چراکه در تمام فلسفه های رایج خطا و اشتباه وجود دارد. ثانیاً: زبان دین زبان همگانی است و برای همگان قابل فهم است؛ دین با زبان فطرت با مردم صحبت می کند، اما زبان فلسفی فقط می تواند مخاطبان خاص را جذب کند. البته، نکتۀ جالب و هنر دین این است که در عین حال که با زبان همگانی معارف ارزش مند را عرضه می کند و از تعبیرات ساده استفاده می کند، ولی به گونه ای است که ژرف اندیشان عمیق ترین فهم را از دل همان تعبیرات ساده بیرون می آورند. ثالثاً: هدف دین تزکیه نفوس و بیرون بردن بشر از ظلمت جهل و گمراهی به سوی نور هدایت و معرفت است، اما هدف فلسفه اقناع بعد عقلی انسان است.

پاسخ تفصیلی

برای پاسخ این سؤال ابتدا تعریفی از فلسفه و دین ارائه می کنیم، سپس به رابطۀ این دو می پردازیم:

فلسفه چیست؟

حکیمان چند تعریف از فلسفه بیان کردند:

  1. فلسفه علمی است که موضوع آن موجود مطلق است و از احوال موجود مطلق بحث می کند.[1]
  2. فلسفه استکمال نفس انسانی است به واسطه شناخت حقیقت موجودات.[2]
  3. فلسفه عبارت است از بحث های برهانی که غرض آن اثبات وجود حقیقی اشیاء، تشخیص علل و چگونگی مرتبه وجود آنها است.[3]

دین چیست؟

«دین مجموعۀ عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتی است که برای اداره فرد و جامعه انسانی و پرورش انسان ها از طریق وحی و عقل در اختیار آنان قرار گرفته است».[4] بنابر این، دین اولاً: منحصر در نقل نیست. ثانیاً: دین مقابل عقل نیست، بلکه دین حقیقت جامع و کاملی است که عقل نیز یکی از راه های فهم دین و وسیله کشف حقایق آن است. دین در مورد مباحث عقلی اکتفا به کلیات و صرف امضای حجیت عقل نکرده است، بلکه به جزئیات و بیان براهین عقلی نیز پرداخته است. به بیان دیگر، بخش مهم معارف دین به زبان عقلی بیان شده است؛ یعنی هر چند ظاهر آن نقل است، ولی محتوای آن براهین عقلی است،[5] چنان که امام علی(ع) در فلسفه ضرورت ارسال پیامبران می فرماید: پیامبران آمدند تا گنجینه های عقل را شکوفا سازند.[6]

رابطه دین و فلسفه

در مورد رابطه دین و فلسفه باید گفت: فلسفه در صورتی که به معنای درست بکار رود؛ یعنی استدلال های عقلی و برهانی، روش مند و صحیح بکار گرفته شود، می تواند به عنوان ابزار در خدمت دین قرار گیرد و مانند بسیاری از علوم دیگر به اغراض دین کمک کند. البته، از آن جا که موضوع فلسفه (موجود مطلق)کلی است و از وجود حقیقی اشیاء، علل و چگونگی مرتبه وجود آنها بحث می کند و محور مباحث اساسی دین (بخش اعتقادات) نیز جهان هستی و علل آن است، رابطۀ دین و فلسفه تنگاتنگ تر از علوم دیگر است؛ زیرا هر یک از آنها در زمینۀ خاص می توانند به اغراض دین کمک کنند، ولی فلسفه در گستره بیشتری می تواند در خدمت دین باشد. از سوی دیگر، از آن جا که روش و متد فلسفه استدلال و اعتماد به براهین عقلی است، در مباحث دینی نیز عقل در کنار نقل می تواند کاشف حقیقت دین باشد.[7] ولی در عین حال باید توجه داشت که فلسفه دارای کاستی هایی است:

  1. منظور از این که عقل می تواند کاشف از حقیقت دین باشد، عقل ناب و درست است، نه بافته ذهنی که به نام مباحث عقلی عرضه گردد؛ به عبارت دیگر، عقل خالص مصون از اشتباه است، نه عاقل و فیلسوف؛ از این رو نمی توان حکما، متکلمان، فقها و ... را با پیامبران مقایسه کرد.[8] به همین جهت به هیچ فلسفه ای نمی توان اعتماد مطلق کرد و آن را عاری از اشتباه دانست؛ زیرا در تمام فلسفه های رایج، خطا و اشتباه وجود دارد.
  2. زبان فلسفی هر چند می تواند به عنوان ابزار در اختیار دین قرار گیرد، ولی هیچ گاه نمی تواند جای زبان دین را بگیرد؛ زیرا اولاً: زبان فلسفی -در صورتی که درست فهمیده شود- فقط می تواند مخاطبان خاص را جذب کند؛ اما زبان دین زبان همگانی است و برای همگان قابل فهم است؛ زیرا دین با فرهنگ انسانی سر و کار دارد نه با لهجه، زبان، فرهنگ بومی خاص؛ مخاطب دین فرهنگ مشترک همه انسان ها یعنی فطرت انسانی است؛ دین نیز با زبان فطرت با مردم صحبت می کند.[9] البته نکتۀ جالب و هنر دین این است که در عین حال که با زبان همگانی معارف ارزش مند را عرضه می کند و از تعبیرات ساده استفاده می کند، ولی به گونه ای است که ژرف اندیشان عمیق ترین فهم را از دل همان تعبیرات ساده بیرون می آورند؛ مثلا قرآن کریم جهان خلقت را «آیه» و «نشانه» خدا معرفی می کند. معنای کلمه «آیه» به قدری ساده است که همه مردم آن را به راحتی درک می کنند، ولی حکیم و عارف وقتی در آن دقت می کند از او مفهوم «تجلی» و «ظهور» که ژرف ترین اندیشه در هستی شناسی است، به دست می آورد.[10] به همین جهت امام صادق (ع) می فرماید: کتاب خدا مشتمل بر چهار مرتبه است: عبارت، اشاره، لطایف و حقایق؛ عبارت آن برای عموم است، اشاره برای خواص، لطایف برای اولیا و حقایق از آن انبیا است.[11]  

ثانیاً: هدف دین نیز تزکیه نفوس و بیرون بردن بشر از ظلمت جهل و گمراهی به سوی نور هدایت و معرفت است؛[12] به همین جهت تمام آموزه های دین آمیخته با موعظه و اخلاق است حتی هنگامی که مسائل آداب معاشرت زندگی عادی را بیان می کند در کنار آن مسئله تقوا و تزکیه را نیز تذکر می دهد.[13] اما هدف فلسفه اقناع بعد عقلی انسان است.

ثالثاً: یکی از اساسی ترین فرق زبان دین با زبان فلسفه و علوم این است که دین معارفی را در اختیار بشر قرار می دهد که انسان بدون استمداد از نور وحی توان دست یابی به آن را ندارد.[14]  دین پرده از اسرار نهان هستی و عالم غیب برمی دارد.[15] گاهی انسان چیزی را به حسب فکر عادی خیر می داند، ولی دین با اشراف کاملی که به باطن دارد، اعلام می کند که یافته شما شر است، نه خیر.[16]

 


[1] صدرالمتألهین، اسفار، ج 1، ص 24و 25، انتشارات مصطفوی، قم، بی تا.

[2] جوادی آملی، عبدالله، رحیق مختوم، ج 1، ص 119، 120، نشر اسراء، قم، چاپ دوم، 1382ش.

[3] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 6، ص 26، انتشارات صدرا، قم، چاپ چهارم، 1380ش.

[4] جوادی آملی، عبدالله، دین شناسی، ص27، اسراء، قم، چاپ دوم، 1382.

[6]نهج البلاغة، خ 1.

[7] دین شناسی، ص 99، 126، 130و 131.

[8] همان، ص 127.

[9] همان، ص 77 - 103.

[10] طباطبائی، سید محمد حسین، شیعه در اسلام، به کوشش خسرو شاهی، سید هادی، ص 99، بوستان کتاب، قم، چاپ پنجم، 1388ش.

[11] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 75، ص 278، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1409ق.

[12] «هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي‏ ضَلالٍ مُبين‏»، جمعه، 2؛ «الر كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلى‏ صِراطِ الْعَزيزِ الْحَميد»، ابراهیم، 1.

 [13] «فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فيها أَحَداً فَلا تَدْخُلُوها حَتَّى يُؤْذَنَ لَكُمْ وَ إِنْ قيلَ لَكُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْكى‏ لَكُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَليم‏»، نور، 28؛ «يا بَني‏ آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُواري سَوْآتِكُمْ وَ ريشاً وَ لِباسُ التَّقْوى‏ ذلِكَ خَيْرٌ ذلِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ»، اعراف، 26.

[14] «كَما أَرْسَلْنا فيكُمْ رَسُولاً مِنْكُمْ يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِنا وَ يُزَكِّيكُمْ وَ يُعَلِّمُكُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ»، بقره، 151.

[15] دین شناسی، ص 106 و 107.

[16] «كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»، بقره، 216.

 

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

  • چرا خداوند در قرآن مسائلی را بیان می کند و بعد هم خود خدا می‌فرماید علم آن نزد من است و کسی نمی‌فهمد!؟
    8554 تفسیر 1391/06/15
    بیان این‌گونه مطالب اگر چه به صورت مشروح و مبسوط در قرآن نیامده است، اما همین مقدار هم در مجموع آثار و فوایدی دارد؛ مانند: 1. بیان اصل وجود روح: این آیه وجود روح را تأیید می‌کند و انسان را-در مقابل مادی‌گرایان که منکر چنین ...
  • واجب شدن نفقه‌ی همسر بر شوهر چه شرایطی دارد؟
    16389 نفقه 1386/03/26
    نفقه‌ی همسر با شرایط زیر بر شوهر واجب می‌شود:عقد دایم باشد.همسر قابلیت برای امور زناشویی داشته باشد.(همسری که در سنین کودکی است و قابلیت برای امور زناشویی نداشته باشد نفقه‌اش واجب نیست).زن در مواردی که اطاعت از مرد واجب است (مثل تمکین در مسائل زناشویی)، مطیع ...
  • «اصالة اللزوم» یا «قاعده لزوم» چیست و در چه مواردی کاربرد دارد؟
    1106 1402/06/12
    اصالة اللزوم(قاعده لزوم) قاعده‌ای از قواعد فقهى است که در معاملات و «هنگام شک در لزوم یا جواز عقد» مورد استفاده قرار می‌‏گیرد. این اصل یا قاعده فقهى، کمتر در کلمات فقها به صورت مستقل مورد بحث و بررسى قرار گرفته، ولى معمولا در ابتداى بحث معاملات - به خصوص ...
  • انصار چه کسانی بودند؟
    38247 تاريخ بزرگان 1388/12/03
    "انصار" جمع ناصر، از ریشه "نصر" به معنای یاوران است. در صدر اسلام به ساکنانمسلمانمدینهو اطرافآن، به ویژه افراد دو قبیلهاوسوخزرج،انصار گفته می‌شد؛ چرا که آنان به یاریپیامبر اسلام (ص)ومسلمانان مهاجر مکیو نقاط دیگر پرداختهبودند و در نشر ...
  • آیا انجام عمل حج با غسل مستحب جایز است؟
    9973 Laws and Jurisprudence 1388/08/03
    در ابتدا باید متذکر شد؛ هر طهارتی (وضو، تیمم، غسل مستحب،..) که برای نماز کفایت کند، برای اعمالی از حج که باید همراه طهارت باشد کفایت می کند. بنابراین ابتداءً باید چند بحث را مطرح کرد: 1- آیا با غسل واجب می توان اعمالی مانند نماز یا اعمال حج ...
  • چرا نیروهای یزید در همان لحظات اول امام حسین(ع) را شهید نکردند؟
    13695 حوادث روز عاشورا 1391/02/28
    1. اگرچه در جنگ‌ها معمولاً نیروهای مهاجم برای ضربه زدن به طرف مقابل، از هر حیله و وسیله‌ای کمک می‌گیرند، تا دشمن را از پای در آورند، اما در تمام زمان‌ها حتی در بدوی ترین قبیله‌ها که بویی از تمدن و فرهنگ نبرده بودند، جنگ و نبرد دارای ...
  • آیا «أصالة»(به فتح) صحیح است یا «إصالة»(به کسر)؟ تفاوت میان اصالة الحقیقه با تبادر چیست؟
    9721 مبانی فقهی و اصولی 1393/06/04
    «أصالة» -به فتح- مصدر ثلاثی مجرّد از ماده «أصُلَ»، «یَأصُل» است.[1] اما کلمه «إصالة» -به کسر- که در سخن فارسی‌زبانان شایع است، در لغت عرب وجود ندارد. بنابراین، تعبیر «أصالة الحقیقة» -با حرکت فتحه-، صحیح است. أصالة الحقیقة قاعده «أصالة الحقیقة» در اصطلاح یکی ...
  • «تأنّی» در آموزه‌های اسلامی به چه معنا است؟
    10811 آرامش و اطمینان 1392/04/24
    «تأنّی» در لغت به معنای درنگ کردن و آهستگی در انجام عمل، نیز وقار و متانت آمده است.[1] در زبان دین هم احادیثی که در آنها واژۀ «تأنّی» و مشتقات آن آمده، همین معنا را می‌رساند؛ مانند: ۱. «التَّأَنِّی‏ حَزْمٌ»؛ تأنّى در کارها دور ...
  • علت حسادت قابیل به هابیل چه بوده است؟
    56657 تفسیر 1391/02/28
    داستان هابیل و قابیل؛ پسران آدم (ع) از جمله داستان های معروف در نزد پیروان ادیان الاهی است. این داستان در تورات و قرآن کریم ذکر شده است که هر کدام قسمت هایی از این داستان را نقل کرده اند. آنچه را ...
  • حکم پرورش قورباغه و جلبک و فروش آن به غیر مسلمانان چیست؟
    21481 Laws and Jurisprudence 1388/01/17
    سؤال شما به دفاتر مراجع ارسال گردید و تا کنون جواب های زیر دریافت گردید:دفتر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی):فی نفسه اشکال ندارد ولی فروش آنها برای استفاده های غذایی انسان، جایز نیست هرچند خریدار خوردن آن را حلال بداند.دفتر حضرت آیت الله العظمی ...

پربازدیدترین ها