جستجوی پیشرفته
بازدید
22906
آخرین بروزرسانی: 1387/09/30
خلاصه پرسش
ادله ایمان حضرت ابوطالب (ع) کدامند؟
پرسش
حدیث زیر برای اثبات ایمان ابوطالب به عنوان دلیل در مکتب ما مطرح است:
از امام زین العابدین (ع) راجع به ایمان سؤال شده است ایشان چنین فرموده اند:
خداوند متعال به پیامبر (ص) دستور داد که مسلمانان رابطه زوجیت را با کفار قطع کنند. و فاطمه بنت اسد با این که مسلمان بود وی تا زمان مرگ ابوطالب زوجه وی باقی ماند.
قرآن کریم در سوره ممتحنه می فرماید:
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هنگامی که زنان باایمان به عنوان هجرت نزد شما آیند، آنها را آزمایش کنید -خداوند به ایمانشان آگاهتر است- هرگاه آنان را مؤمن یافتید، آنها را به سوی کفار بازنگردانید؛ نه آنها برای کفار حلالند و نه کفار برای آنها حلال .
و هم چنین می فرماید:
و با زنان مشرک و بت‌پرست، تا ایمان نیاورده‌اند، ازدواج نکنید! اگر چه جز به ازدواج با کنیزان، دسترسی نداشته باشید؛ زیرا کنیز باایمان، از زن آزاد بت‌پرست، بهتر است؛ هر چند (زیبایی، یا ثروت، یا موقعیت او) شما را به شگفتی آورد. و زنان خود را به ازدواج مردان بت‌پرست، تا ایمان نیاورده‌اند، در نیاورید! (اگر چه ناچار شوید آنها را به همسری غلامان باایمان درآورید؛ زیرا) یک غلام باایمان، از یک مرد آزاد بت‌پرست، بهتر است؛ هر چند (مال و موقعیت و زیبایی او،) شما را به شگفتی آورد.
بر اساس این آیات حرمت ازدواج با مردان مشرک در مدینه تشریع شده است پس برای ایمان ابوطالب که در دوران مکه از دنیا رفته است روایت فوق چگونه می تواند دلیل باشد؟
پاسخ اجمالی

حدیثی که در سؤال آمده، مرفوعه است و از حیث سند اعتباری ندارد اما باید توجه داشت که برای اثبات ایمان ابوطالب نیازی به خصوص این روایت نداریم؛ زیرا ادلّه فراوانی بر ایمان ابوطالب وجود دارد که ما را از استناد به این روایت بی نیاز می کند. از جمله این ادله که اشکالی بر آن وارد نیست، گفتار و کردار خود او است و همچنین سخن و گواهی دیگران درباره ایشان و ستایش پیامبر(ص) و ائمّه معصومین(ع) از آن حضرت و نیز تلاش و فداکاری آن حضرت تا پای جان در راه حفظ و دفاع از پیامبر و آیین مقدس اسلام .

ما معتقدیم هر کس تعصب را کنار گذاشته و بیطرفانه سطور طلایى تاریخ را درباره ابوطالب مطالعه کند با ابن ابى الحدید شارح نهج البلاغه هم صدا شده و مى‏گوید: هر گاه ابوطالب و فرزند برومندش نبود هرگز دین و مکتب اسلام به جاى نمی ماند و قد راست نمى‏کرد ابوطالب در مکه بیارى پیامبر شتافت و على (ع) در یثرب (مدینه) در راه حمایت از اسلام در گرداب مرگ فرو رفت!".

پاسخ تفصیلی

طرز تفکّر و عقیده هر شخص را از راه های متعددی می توان به دست آورد از جمله :

1- بررسی آثار علمی و ادبی که از او به یادگار مانده است. ما از میان ذخایر علمی و ادبی حضرت ابوطالب و قصائد طولانی وی، قطعاتی چند انتخاب نمودیم که بر ایمان حضرت ابوطالب دلالت دارد و مضمونش چنین است: "اشخاص شریف و فهمیده بدانند که محمد(ص) بسان موسی و مسیح پیامبر است، همان نور آسمانی را که آن دو در اختیار داشتند او نیز دارد و تمام پیامبران به فرمان خداوند، مردم را راهنمایی و از گناه باز می دارند، سران قریش! تصوّر کرده اید که می توانید بر او دست بیابید در صورتی که آرزویی را در سر می پرورانید که کمتر از خواب های آشفته نیست، او پیامبر است وحی از ناحیه خداوند بر او نازل می گردد"[1] ایشان در بخش دیگری از اشعار خود سروده اند: "قریش آیا نمی دانید که ما او (محمد) را مانند موسی پیامبر یافته ایم و نام و نشان او در کتاب های آسمانی قید گردیده است و بندگان خدا محبّت مخصوصی به وی دارند و نباید درباره کسی که خدا محبّت او را در دل ها به ودیعت گذارده ستم کرد."[2]

همچنیین در جای دیگر آورده اند: "اى برادرزاده تا ابوطالب در میان خاک نخوابیده و لحد را بستر نساخته هرگز دشمنان به تو دست نخواهند یافت" به آن چه مأموری آشکار کن، از هیچ کس مترس و بشارت ده و چشمانی را روشن ساز، مرا به آیین خود خواندی و می دانم تو پند دهنده من هستی و در دعوت خود امین و درستکاری، حقّا که کیش محمد(ص) از بهترین آئین ها است."[3]

دلالت این اشعار و کلمات بر ایمان راسخ حضرت ابوطالب (ع) واضح و غیر قابل انکار است.

2- طرز رفتار و کردار او در میان جامعه:

 حضرت ابوطالب شخصیتی است که در طول زندگی خود حتی برای یک لحظه  راضی نشد برادر زاده عزیزش آزرده و دلشکسته شود و علیرغم تمام مشکلات و عدم امکانات زحمت بردن او را به شام همراه خود پذیرفت.

اعتقاد او به فرزند برادر تا آن جایی است که او را همراه خود به مصلّی برده و خدا را به مقام او قسم داد و باران رحمت طلبید.

وی در راه حفظ پیامبر(ص) لحظه ای از پای ننشست و سه سال آوارگی و زندگی پر مشقت در شکاف کوه و اعماق درّه (شعب ابیطالب )را بر ریاست و سیادت مکّه ترجیح داد تا آن جا که این آوارگی سه ساله او را فرسوده و بیمارکرد و چند روز پس از نقض محاصره اقتصادی بدرود حیات گفت.

ایمان او به پیامبر(ص) یه قدری قرص و محکم بود که راضی بود تمام فرزندان گرامی خود کشته شوند ولی او زنده بماند، وقتی آیه شریفه "و انذر عشیرتک الاقربین" نازل شد و پیامبر تمام اعمام و خویشاوندان خود را دور خود جمع کرد و آئین اسلام را به آنها معرفی کرد، ابوطالب به او گفت: "برادر زاده عزیزم قیام کن! تو والا مقامی !حزب تو از گرامی ترین حزب هاست! تو فرزند مرد بزرگی هستی!، هر گاه زبانی تو را آزار دهد، زبان های تیزی به دفاع از تو بر می خیزد و شمشیرهای برّنده آنها را می رباید به خدا سوگند، اعراب مانند کودک نسبت به مادرش در پیشگاه تو خاضع خواهند شد."[4]

3- عقیده دوستان و نزدیکان بی غرضش در حقّ او:

الف: وقتی امام علی(ع) خبر ارتحال ابوطالب را به پیامبر(ص) داد وی سخت گریست و به علی(ع) دستور غسل و کفن و دفن را صادر نمود و از خدا برای او طلب مغفرت کرد.[5] در حالی که غسل و کفن و دفن میّت مسلمان واجب بوده و انسان کافر غسل و کفن و دفن ندارد.[6] و هیچ مسلمانی حق ندارد برای کافر از خداوند طلب مغفرت نماید[7].

ب: امام باقر(ع) می فرماید: ایمان ابوطالب بر ایمان بسیاری از مردم ترجیح دارد و امیر مؤمنان دستور می داد از طرف وی حج به جا آورند.[8]

ج:امام صادق(ع) فرمود: حضرت ابوطالب(ع) همانند اصحاب کهف است که در دل ایمان داشتند و تظاهر به شرک می کردند از این جهت دو بار مأجور خواهند بود.[9]

این روایت دلیل بر آن است که در مقاطعی از عمر خود، برای حفظ اسلام و جان پیامبر ایمان خود را کتمان نموده است اما این کتمان نه تنها هیچ خدشه ای به ایمان او وارد نمی سازد که نشانه درجه والای ایمان و اجرمضاعف او در پیشگاه خداوند است.

د: علماء امامیّه، زیدیه به پیروی از اهل بیت(ع) همگی اتّفاق دارند که ابوطالب یکی از افراد برجسته اسلام بوده و روزی که جان از بدنش خارج گردید، دلی مالامال از ایمان و اخلاص به اسلام و مسلمانان داشت و در این باره کتاب ها و رساله های زیادی نوشته اند.[10]

ر: بسیاری از علمای بزرگ اهل سنّت مثل علّامه برزنجی،شیخ ابراهیم حنبلی و ابن جوزی  و... و نیز همه علمای بزرگ شیعه مثل امین الاسلام طبرسی، محمد باقر مجلسی، علاّمه شیخ ابو جعفر،ابن فتال نیشابوری، سید عبد الله شبر، محقق راوندی، شیخ صدوق، علامه کراجکی، سید بن طاووس، سید مرتضی و ...به ایمان ابوطالب شهادت داده و تصریح کرده اند.[11]

اما دو آیه ای که در متن سؤال به آن اشاره شده و آنها را مرتبط به روایت امام سجاد (ع) دانسته اند باید گفت که معلوم نیست روایت مربوط به این دو آیه باشد؛ زیرا آن حضرت می فرماید: "راستى در شگفتم که چرا برخى مى‏پندارند که ابوطالب کافر بوده است! آیا نمى‏دانند که با این عقیده بر پیامبر و ابوطالب طعنه مى‏زنند؟ مگر نه این است که در چندین آیه از آیات قرآن از این موضوع منع شده است که زن بعد از اسلام آوردن در قید زوجیت کافر خود نماند و این مسلم است که فاطمه بنت اسد از پیشگامان در اسلام است و تا پایان عمر ابوطالب همسرش بود[12]" و بر فرض که این روایت مربوط به این آیات(مدنی) باشد[13] دلالت این روایت بر ایمان حضرت ابوطالب مشکل می شود اما با توجه به  این که این حدیث مرفوعه است و از حیث سند اعتباری ندارد این مشکل حل می شود و همانگونه که ملاحظه شد برای اثبات ایمان ابوطالب نیازی به خصوص این روایت نداریم.

بررسی حدیث از حیث سند

حدیثی که از امام سجاد (ع) نقل شده از چند جهت ضعیف است:

1- هیچ منبع معتبر حدیثی شیعه مثل کتب اربعه و غیره آن را نقل نکرده اند و تنها کتاب "إیمان أبی طالب"[14] این روایت را نقل نموده است.

2- راوی این حدیث ابو علی موضح است که در کتب تراجم و رجال از او یاد نشده است تنها در کتاب "اعیان الشیعه" سید محسن امین، این طور معرفی شده است:

فی الریاض اسمه عمر بن الحسین بن عبد الله بن محمد الصوفی بن‏ یحیى بن عبد الله بن محمد بن عمر بن أمیر المؤمنین علی (ع) العمری العلوی الکوفی المعروف بالموضح[15].

3- همان طور که ملاحظه می شود او با هفت واسطه به امیرالمؤمنین (ع) می رسد که محمد بن عمر بن أمیر المؤمنین پسر عمو و هم طبقه امام سجاد محسوب می شود از این رو موضح که با پنج واسطه به محمد بن عمر بن أمیر المؤمنین می رسد نمی تواند از امام سجاد به طور مستقیم روایت کند.

با توجه به ادله ای که بیان شد اگر در هر چیز تردید کنیم در این حقیقت هیچ کس نمی تواند تردید کند که ابوطالب از حامیان درجه اول اسلام و پیامبر بود حمایت او از پیامبر و اسلام به حدى بود که هرگز نمى‏توان آن را با علایق و پیوندهاى خویشاوندى و تعصبات قبیله‏اى تفسیر کرد.

نمونه بارز آن داستان شعب ابوطالب است همان که گفتیم همه مورخان نوشته‏اند هنگامى که قریش پیامبر و مسلمان ها را در یک محاصره اقتصادى و اجتماعى و سیاسى شدید قرار دادند و روابط خود را با آنها قطع کردند ابوطالب یگانه حامى و مدافع حضرت سه سال از همه کارهاى خود دست کشید و بنى هاشم را به دره‏اى که در میان‏ کوه‏هاى مکه قرار داشت و به شعب ابوطالب معروف بود برد و آنجا سکنى گزید.

فداکارى را به جایى رسانید که اضافه بر ساختن برج هاى مخصوصى به خاطر جلوگیرى از حمله قریش هر شب پیامبر را از خوابگاه خود بلند مى‏کرد و جایگاه دیگرى براى استراحت او تهیه مى‏نمود و فرزند دلبندش على (ع) را به جاى او مى‏خوابانید[16] ما معتقدیم هر کس تعصب را کنار گذاشته و بیطرفانه سطور طلایى تاریخ را درباره ابوطالب مطالعه کند با ابن ابى الحدید شارح نهج البلاغه هم صدا شده و مى‏گوید:

و لو لا ابوطالب و ابنه             لما مثل الدین شخصا و قاما

فذاک بمکة آوى و حامى             و هذا بیثرب جس الحماما[17]

یعنی :"ر گاه ابوطالب و فرزند برومندش نبود هرگز دین و مکتب اسلام به جاى نمی ماند و قد راست نمى‏کرد ابوطالب در مکه بیارى پیامبر شتافت و على (ع) در یثرب (مدینه) در راه حمایت از اسلام در گرداب مرگ فرو رفت!"

براى اطلاع بیشتر از ایمان ابوطالب که در تمام دوران حیاتش حامى پیامبر (ص) و مدافع او بود و سر بر فرمانش داشت و روایات و شواهدى که در مورد ایمان جناب ابوطالب وجود دارد به ترجمه المیزان، ج ‏7، ص 80 و تفسیر نمونه ج 5 ، ص 191 - 198 و الغدیر جلد 8 مراجعه فرمائید.



[1] سبحانی، جعفر، فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، ص163 ،نشر مشعر، 1378، به نقل از دیوان ابو طالب ص32، و سیره ابن هشام ج 1 ص 373.

[2] همان

[3] همان، به نقل از تاریخ ابن کثیر، ج 2 ص 42؛ تفسیر نمونه، ج ‏5، ص 195.

[4] همان به نقل از سید بن طاووس، الطرائف، ص 85.

[5] همان

[6] مکی عاملی، محمد بن جمال الدین، اللمعه الدمشقیه، ص20، مؤسسه دار الفکر، 1374؛ امام خمینی(ره)، تحریر الوسیله، ج 1 ص65، دار العلم، 1374؛ توضیح المسائل سیزده مرجع،ج 1 ص313، مسئله 542، دفتر تبلیغات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1383.

[7] توبه، 113، پیامبر و کسانى را که ایمان آورده‏اند نرسد و شرعا جایز و عقلا صحیح نباشد که براى مشرکان آمرزش بخواهند هر چند خویشان (آنها) باشند، پس از آن که برایشان آشکار شده که آنان اهل دوزخند.

[8] ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 14،ص 76.

[9] سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، ج 1 ص 377، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی،1377، به نقل از اصول کافی ص244.

[10] مردانی، خیر الله، پرتویی از سیمای تابناک ابو طالب، ص136، نشر راه قران،1384، به نقل از وسائل الشیعه، ج11،ص480.

 [11]مؤلف :طباطبائی، محمد حسین، مترجم:موسوی همدانی، محمد باقر، تفسیر المیزان، ج 2 ص 308، دفتر انتشارات اسلامی، بی تا؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج24 ص 35، دار المکتب الاسلامیّه، 1371.

[12] کتاب الحجه، درجات الرفیعه، به نقل از الغدیر جلد 8 به نقل از تفسیر نمونه، ج ‏5، ص 197،إیمان‏أبی‏طالب‏للفخار ص : 123، و بالإسناد عن أبی علی الموضح قال تواترت الأخبار بهذه الروایة و بغیرها عن علی بن الحسین ع أنه سئل عن أبی طالب أ کان مؤمنا فقال ع نعم فقیل له إن هاهنا قوما یزعمون أنه کافر فقال ع وا عجبا کل العجب أ یطعنون على أبی طالب أو على رسول الله ص و قد نهاه الله تعالى أن یقر مؤمنة مع کافر فی غیر آیة من القرآن و لا یشک أحد أن فاطمة بنت أسد... .

[13] علامه معتقد است که این آیات در مدینه نازل شده اند. نک: ترجمه المیزان، ج ‏2، ص 308.

[14] فخار بن معد موسوى، إیمان أبی طالب، یک جلد، انتشارات سیدالشهداء (ع) قم، 1410 هجرى قمرى

[15] امین، سید محسن أعیان‏الشیعة، ج ‏2، ص 387، در 11 جلد.

[16] الغدیر جلد 8 تفسیر نمونه، ج ‏5، ص 198.

[17] همان.

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها

  • تعداد فرزندان حضرت علی (ع)، و نام ایشان و نام مادران آنان چه بوده است؟
    793397 معصومین 1387/06/05
    شیخ مفید در کتاب ارشاد تعداد آنها را 27 تن از دختر و پسر دانسته و پس از آن گفته است: عده‏ای از علمای شیعه گویند که فاطمه پس از وفات پیامبر (ص) جنینی که پیامبر او را محسن نامیده بود سقط کرد. بنابر قول این عده، فرزندان آن حضرت ...
  • معنای ذکر «لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم» چیست و این ذکر چه آثار و برکاتی دارد؟
    757138 حدیث 1396/06/14
    «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»؛ یعنی هیچ نیرو و توانى جز از سوى خداوند بلندمرتبه و بزرگ نیست‏. واژه «حول» در لغت به معنای حرکت و جنبش،[1] و «قوّة» به معنای استطاعت و توانایی است.[2] بنابر ...
  • آیا خداوند به نفرینی که از دل شکسته باشد، توجه می کند؟ یا فقط دعاهای مثبت را اجابت می کند؟
    680935 Practical 1390/07/12
    نفرین در آموزه های دینی ما مسئله ای شناخته شده است، چنان که در آیات و روایات آمده است: "بریده باد هر دو دست ابو لهب"؛ "از نفرین مظلوم بترسید که نفرین مظلوم به آسمان می رود". و... . منتها همان گونه که دعا برای استجابت، نیازمند شرایط است، ...
  • حکم زنا با زن شوهردار چیست؟
    659345 Laws and Jurisprudence 1387/05/23
    زنا خصوصا با زن شوهر دار یکی از گناهان بسیار زشت و بزرگ به شمار می آید ولی بزرگی خداوند و وسعت مهربانی او به حدی است، که اگر گنهکاری که مرتکب چنین عمل زشت و شنیعی شده واقعا از کردۀ خود پشیمان باشد و ...
  • عقیقه و احکام و شرایط آن چیست؟
    648885 Practical 1391/02/11
    عقیقه عبارت است از: کشتن گوسفند یا هر حیوانی که صلاحیّت قربانی کردن داشته باشد، در روز هفتم ولادت فرزند، جهت حفظ فرزند از بلاها. پرداخت قیمت آن کفایت از عقیقه نمی‌کند. بهتر است عقیقه و فرزندی که برایش عقیقه می‌شود، از حیث جنسیت مساوی باشند، ولی ...
  • آیا کاشت ناخن مانع غسل و وضو است؟
    600828 Laws and Jurisprudence 1387/12/04
    در غسل و وضو، باید آب به اعضای بدن برسد و ایجاد مانعی در بدن که رفع آن مشکل یا غیر ممکن است، جایز نیست، مگر در صورتی که ضرورتی آن را اقتضا کند و یا غرض عقلائی مشروعی در این امر وجود داشته باشد.در هر حال، اگر مانعی ...
  • فضیلت و آداب و شرایط نماز جمعه چیست؟ و به چه صورت خوانده می‌شود؟
    580189 نماز جمعه 1389/09/10
    در مورد جایگاه و فضیلتش نماز جمعه همین بس که سوره‌ای از قرآن به نامش می‌باشد.نماز جمعه یک از عباداتی است که به جماعت خوانده می‌شود. این نماز دو خطبه دارد که با حمد و ثنای الهی شروع می‌شود و امام جمعه در این خطبه‌ها باید مردم را به تقوای ...
  • آیا ارتباط انسان با جن ممکن است؟
    565023 جن 1386/02/01
    قرآن مجید وجود جن را تصدیق کرده و ویژگی‌‏های زیر را برای او برمی‌شمارد:جن موجودی است که از آتش آفریده شد، بر خلاف انسان که از خاک آفریده شده است.[1]دارای علم، ادراک، تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال ...
  • اصول و فروع دین را نام برده و مختصراً توضیح دهید؟
    564300 Laws and Jurisprudence 1387/09/23
     دسته بندی اصول دین و فروع دین به این شکلی که در میان ما متداول است از احادیث و روایات ائمه (ع) اخذ نشده است؛ بلکه دانشمندان علوم دینی معارف دینی را به این صورت دسته بندی کردند. تاریخ بحث ها در باره به نیمه دوم قرن اول هجری باز ...
  • طبق فتوای رهبر، نماز مغرب و عشا چه زمانی قضا می شود؟
    559870 Laws and Jurisprudence 1385/10/20
    پاسخ دفتر مقام معظم رهبری: آخر وقت نماز مغرب و عشا نصف شب شرعى است (15/11 ساعت بعد از  ظهر شرعی) و احتیاط آن است که اگر تا آن موقع نماز را نخوانده است، تا طلوع فجر به قصد ما فى‌الذمّه[1] به­جا ­آورد و پس از آن نماز قضا مى‌شود