
لطفا صبرکنید
15457
- اشتراک گذاری
آنچه در اسلام برای دوستی در مرحلۀ اول مطرح بوده و مهم است، ویژگیهای ظاهری و مادّی دوست و رفیق نیست؛ بلکه ویژگیهای معنوی اهمیت دارد. هر چند برخی از ویژگیهای ظاهری و مادّی در برخی موارد باید رعایت شود؛ مانند دوستی با کسی که انسان را در جامعه در معرض تهمت قرار میدهد.
برخی از این ویژگیهای دوست خوب عبارتاند از: ایمان، برآوردن نیازهای مادی و معنوی، تذکّر عیبها به دوست خود و... .
دوست، همدم تنهاییهاى انسان، شریک غمها و شادیها، بازوى یاریرسان در نیازمندیها، تکیهگاه انسان در مشکلات و گرفتاریها و مشاور خیرخواه در لحظات تردید و ابهام است؛ اما از آنجا که دوست هر کسی، یکی از مواردی است که مبناى قضاوت دیگران نسبت به اخلاق و شخصیت انسان است، و تأثیرپذیری انسان از دوستان، در سنین مختلف، بسیار است؛ از اینرو، دقّت در گزینش دوست، به سلامت اخلاقى و رفتارى انسان کمک میکند.
به فرمودۀ امام علی(ع): «دوست، مانند وصلۀ جامه است، پس آنرا همشکل و همسان خود برگزین».[1]
ارتباط قلبی و درونى میان انسانها، به پیوندهاى اجتماعى و بیرونى میانجامد. روابط اجتماعی نیز، در روحیات و اخلاق افراد، اثر میگذارد. آنان که به تعالی فکر و سلامت اخلاق و تهذیب نفس و تکامل شخصیت خویش علاقهمند هستند، ناگزیر باید در انتخاب دوست، معیارهاى مکتبى را لحاظ کنند و به آنچه از دوست میگیرند، اهتمام ورزند. بنابراین، آنچه در اسلام برای گزینش دوست در مرحلۀ اول مهم است، ویژگیهای ظاهری و مادّی دوست و رفیق نیست؛ بلکه ویژگیهای معنوی است.
در اینجا، بر اساس آموزههای قرآن و روایات، نمونههایی از ویژگیهای اخلاق و معنوی دوست و رفیق بیان میشود:
- ایمان، بهترین زیر بنای دوستی است: یگانه چیزى که اصالت و استوارى دارد، ایمان به اعتقادات و اصول دینی است. اگر رفاقت و دوستى انسان، با دیگران، به جهت پیوندشان با خدا باشد، گسسته نمیشود؛ زیرا بر پایهای محکم بنا شده و این ویژگى آیین جاویدان اسلام است که زیربناى همه چیز را ایمان قرار داده است. و در این مکتب اصیل و ارزنده، دوستى و دشمنیهایى که بر پایه ایمان استوار است و فقط براى خدا باشد، نیرومندترین ارتباط بین آفرینندۀ جهان و آفریدگان به شمار میآید.
قرآن کریم در این رابطه آیات گوناگونی دارد که در ضمن آنها، مردم و مؤمنان را از برقرار کردن پیوند دوستی و مودّت با کافران، مشرکان و منافقین بر حذر میدارد؛ مانند:
«افراد با ایمان نباید به جاى مؤمنان، کافران را دوست و سرپرست خود انتخاب کنند و هر کس چنین کند، هیچ رابطهاى با خدا ندارد (و پیوند او به کلّى از خدا گسسته میشود) مگر اینکه از آنها بپرهیزد...».[2]
- یک دوست شایسته باید عاقل و اهل خردمندی باشد: عقل و خرد، نیرویی است که انسان به وسیلۀ آن حقایق عالم را درک میکند. از آنجا که عقل، مشعل فروزان زندگی است و سعادت آدمی در سایه تدبیر و اندیشه است، دین اسلام یکی از شرایط رفاقت و دوستی را مسئله عقل و خرد دانسته و تأکید نموده که با صاحبان عقل و اندیشمندان با وفا دوستی داشته باشد.
در روایتی از امام علی(ع) میخوانیم: «منعی ندارد که با شخص خردمند همنشین شوى، اگر چه کرم (جوانمردى وجود و بخشش) او را نپسندى [و از این ناحیه سودی از او نبرى]، ولى از خرد او سود ببر، و از اخلاق بدش بپرهیز، و هیچگاه همنشینى با شخص کریم را از دست مده، اگر چه از خرد او سودى نبرى، ولى با خرد خود از کرم او سود ببر، و بگریز هر چه میتوانى از همنشینى با شخص پست و بیخرد [که نه کریم است و نه عاقل]».[3]
حضرتش همچنین میفرماید: «همنشینی با دوست عاقل، سبب زنده بودن روح است».[4]
اما رفیق و دوست جاهل مانند زهری است که وجودش هر لحظه جسم و جان را آزار میرساند.
امام صادق(ع) فرمود: «کسى که از همنشینى و دوستی با احمق پرهیز نکند، تحت تأثیر کارهاى احمقانه وى واقع میشود و خیلى زود به اخلاق ناپسندش متخلّق میگردد».[5]
- یک دوست شایسته، دوستی است که عیبهای ما را به ما هدیه دهد: در اسلام آنگونه از دوستیها ارزشمند است که اشعۀ تابناک آن بر شئون زندگى فردى و اجتماعى فرد پرتو افکند، و دستیابى به تکامل را رهنمون سازد. کسى که عیبهای انسان را میبیند و به او براى اصلاح آن، تذکّر نمیدهد، یک دوست شایسته نیست؛ بلکه دوست خوب، در نگاه روایات، دوستی است که چون آینه، عیبها را به ما نشان دهد تا ما به اصلاح آنها بپردازیم؛ چرا که او به درستی و سعادت دوست خویش علاقهمند است و به انگیزۀ خیرخواهى، عیب او را بر وى ارائه میکند و او را آگاه میسازد که تا او خود را اصلاح نماید.
در قرآن کریم آمده است:
«مردان و زنان باایمان، ولىّ (و یار و یاور) یکدیگرند، امر به معروف، و نهى از منکر میکنند نماز را برپا میدارند و زکات را میپردازند و خدا و رسولش را اطاعت میکنند بزودى خدا آنان را مورد رحمت خویش قرار میدهد خداوند توانا و حکیم است».[6]
امام صادق(ع) فرمود: «بهترین برادرانم آن کسى است که عیبها و نقائصم را به من هدیه کند».[7]
- یک دوست خوب، در راه برطرف کردن نیازمندیهای مادی و معنوی برادر دینی خود قدم برداشته و تا بتواند آنرا بر آورده میکند:
امام حسن مجتبی(ع) در این باره، چنین سفارش فرموده است: با کسى همنشینى و دوستى کن که:
- هرگاه با او همنشین شدى، مایۀ آراستگى تو باشد.
- 2. هر گاه خدمت او کردى، [آبروى] تو را حفظ کند.
- هرگاه از او یارى خواستى کمک کند.
- 4. اگر سخن [حق و درستی] گفتى، تو را تصدیق کند.
- 5. اگر [بر دشمن] حمله بردى، [قدرت] تو را تقویت کند.
- اگر دستت را به فضل و نیکی دراز کردى، او هم دست، پیش آورد [و تو را یاری نماید].
- اگر در تو، [و زندگیت] رخنهاى پدید آمد، آنرا برطرف سازد.
- اگر از تو نیکى دید، آنرا در شمار و حساب آورد.
- 9. اگر چیزى از او خواستی، به تو بدهد.
- 10. اگر تو ساکت بودی [و چیزی نخواستی] او آغاز کند [و نیازت را برطرف سازد].[8]
اینها برخی از ویژگیهای مهمّی بود که یک دوست و رفیق باید داشته باشد؛ اما در دوستیابی باید به معیارها و ویژگیهای اجتماعی توجه داشت و نگاه عرف یک جامعه نیز باید در همنشینی و معاشرت در قالب رفاقت و دوستی در نظر گرفته شود؛ در اینجا به برخی از این امور اشاره میشود:
یک. سنّ دو رفیق و دوست: دربارۀ سنّ دو رفیق باید دو نکته را در نظر داشت:
- اگر سنّ کسی که میخواهد با او دوست شود، بزرگتر از او است میتواند از تجربیات و معنویات او به عنوان یک برادر دینی و دوست بزرگتر استفاده کرده و احترام او را نگهدارد، و برخی از رفتارهایی که با همسالان خود دارد، با او نداشته باشد. پس نباید کاری را در این معاشرت و دوستی انجام دهد که مردم او را در این همنشینی سرزنش نمایند.
- آنچه در بالا گفته شد ممکن است دربارۀ دو فردی که از جهت سنّی هم کفو و همسان هستند، نیز باید رعایت شود؛ زیرا جایگاه افراد مهم بوده و احترام آنها باید حفظ شود.
دو. باید در اجتماع سابقۀ کسی که با او طرح دوستی ریخته میشود، در نظر گرفته شود؛ برای نمونه، شخصی که از جهت اجتماعی جایگاه مثبت و آبرومندی دارد، با کسی که در جامعه دارای شخصیّت مثبت و آبرومندی نبوده، دوستی و رفاقت ننماید؛ اگر چه در هدایت برخی از انسانها باید محبت داشت و مهربانی کرد، ولی رسالت هدایت دیگران و امر به معروف و نهی از منکر وابسته به عنوان خاصّ رفاقت و دوستی نیست.
سه. در مواردی که دوستی دو نفر به حدّی باشد که جامعه نگاهی ابهام آمیز به آن داشته باشد، باید از آن دوری کرد و خود را در معرض تهمت قرار ندهد؛ چنانچه امام علی(ع) میفرماید:
«از مکانهاى تهمت آمیز، و جاهایى که مردم به آن بدگمانند بپرهیز؛ زیرا همنشین بد انسان را گول میزند».[9]
[1]. تمیمى آمدى، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم، ص 423، قم، دفتر تبلیغات اسلامى، 1366ش.
[2]. آل عمران، 28.
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 638، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1365ش.
[4]. غرر الحکم، ص 429، ح 9771.
[5]. محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج 8، ص 336، قم، مؤسسه آل البیت (ع)، 1408ق.
[6]. توبه، 71.
[7]. کافی، ج 2، ص 639.
[8]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 44، ص 139، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1404ق.
[9]. حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 12، ص 36، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، 1409ق.