جستجوی پیشرفته
بازدید
33429
آخرین بروزرسانی: 1400/05/12
خلاصه پرسش
راه پیش‌گیری و نجات از عشق‌های غیر الهی و افراطی چیست؟
پرسش
گاهی اوقات دوستی انسان با یکی از رفقایش تبدیل به شیدایی و عاشقی می‌شود و با اندک دقتی می‌توان فهمید که این دوستی الهی نیست و یکی از عمده‌ترین دلایل آن ظاهر زیبای طرف مقابل است و کار به جایی می‌رسد که طاقت دوری او را ندارد و حتی مدت زیادی از روز خود را به او فکر می‌کند. به نظر شما چگونه می‌توان این دوستی را کنار گذاشت و یا تعدیل کرد و در آینده چگونه از آن جلوگیری به عمل آورد؟
پاسخ اجمالی

انسان موجود اجتماعی است و در زندگی خویش نیازمند ارتباط و دوستی با دیگران است؛ اما باید با انتخاب دوست شایسته و رعایت اعتدال در ابراز دوستی‌ها و رعایت حدود و احکام الهی و پرهیز از افراط و تفریط‌ها سعادت دنیا و آخرت خود را تأمین نماید.

عشق اوج علاقه و محبت به شخص یا چیزی است و بر سه قسم است:

  1. عشق حقیقی: عشقی که در جان آدمی نهفته و مبدأ و غایت آن، خداوند است، از آن با تعابیری مانند "عشق اکبر" نیز یاد می‌شود.
  2. عشق مجازی: عشق مجازی عبارت است از: عشق به مظاهر و آفریده‌های پروردگار؛ نظیر عشق به انسان و کمالات او، از این عشق به عنوان "عشق اصغر" نیز یاد می‌شود.
  3. عشق کاذب و دروغین که دارای منشأ جنسی و شهوانی است، موجب تسلط نفس اماره و تقویت آن و حکومت شهوت بر قوۀ عاقله و در نتیجه، تباهی و هلاکت انسان است.

راه پیشگیری یا نجات از دوستی‌های افراطی و عشق‌های کاذب و غیر الهی را می‌توان در موارد زیر برشمرد:

الف) دقت در اصل انتخاب دوست و رعایت موازین شرعی(هم‌جنس و غیر هم‌جنس) در چنین انتخاب‌هایی.

ب) توجه به پیامدهای منفی دوستی‌های افراطی.

ج) تقویت عشق حقیقی که اگر چنین عشقی در انسان حاصل شود، خودبخود عشق‌های کاذب رخت برمی‌بندند.

پاسخ تفصیلی

در پاسخ به این سؤال سه نکته حائز اهمیت است:

  1. جایگاه و اهمیت انتخاب دوست

 هر انسانى به دلیل داشتن روحیۀ اجتماعی، در دوران زندگی خویش، همواره نیازمند رفاقت و دوستی با دیگران است. از آن‌جا که جوانان در آستانۀ ورود به زندگی اجتماعی قرار دارند، انتخاب همنشین و دوست شایسته برای ایشان از اهمیت بیشتری برخوردار است. اما باید توجه داشت که بسیاری از انحراف‌های اخلاقی و بزهکاری‌های اجتماعی از طریق دوستان ناباب، دامنگیر افراد می‌شود، از این رو داشتن دوستان خوب و شایسته و معاشرت با ایشان، می‌تواند در رشد و شکوفایی استعدادها و شخصیت جوانان و تقویت ابعاد انسانی و ارزش‌های اخلاقی و معنوی ایشان مؤثر باشد.

به عبارت دیگر، دوستی‌ها در صورتی‌که بر پایه و اصول منطقی و بر اساس دستورات و توصیه‌های نورانی قرآن و اهل‌بیت(ع) انتخاب و در چهارچوب شرع مقدس و به دور از افراط و تفریط‌ها تداوم یابد می‌تواند برای انسان یک فرصت طلایی و سرنوشت‌ساز باشد. و در غیر این‌صورت، فرجام خوبی نخواهد داشت.

خداوند در قرآن می‌فرماید:

"و (قیامت) روزی است که ظالم دست حسرت به دندان گرفته، می‌گوید: ای کاش من در دنیا با رسول خدا راه دوستی و اطاعت پیش می‌گرفتم. وای بر من، ای کاش که فلان (کافر و فاسق) را دوست خود نمی‌گرفتم که رفاقت او از پیروی قرآن و رسول حق، مرا محروم ساخت و گمراه گردانید ...".[1]

پیامبراکرم(ص) نیز در بیان جایگاه دوستی می‌فرماید: "انسان بر دین دوستش خواهد بود، بنابر این هر یک از شما دقت کند که با چه کسی دوست می‌شود".[2]

از این‌رو دقت در گزینش دوست و همنشین خوب، ضامن سعادت اخلاقی انسان در دنیا و فرجام نیک در آخرت است.

  1. رعایت حدود و اعتدال در دوستی‌ها

نکته‌ی بسیار مهم در دوستی، اعتدال در ابراز دوستی و رعایت حدود و احکام الهی و پرهیز از افراط و تفریط‌ها است.

زیرا گاهی اوقات دوستی‌ها از حد اعتدال خود خارج شده و به عشق و شیدایی‌های انحرافی تبدیل می‌شود. برای این‌که حد و مرز دوستی مطلوب از دوستی‌های غیر مطلوب و افراطی مشخص شود، ضروری است در مورد عشق و اقسام آن توضیحاتی داده شود.

در کتب لغت،"عشق" به معناى "دوستى شدید" آمده است.[3]، [4] عشق از ماده‌ی «عَشَقَ» به معنای «پیچک» است و پیچک، گیاهی است که به درختان دیگر می‌پیچد.[5] علاقه به شخص یا چیزی وقتی به اوج شدت برسد، به طوری که وجود انسان را مسخر کند و حاکم مطلق بر وجود او گردد، عشق نامیده می‌شود. و بر سه قسم است:

  1. عشق حقیقی: در فرهنگ اسلامی عشق حقیقی همان پرستش الهی است و به تعبیر امام علی(ع): "خوشا به حال کسی که عاشق عبادت شود و آن‌را قلباً دوست بدارد و با تن خود انجام دهد".[6]

علامه طباطبائی(ره) در تعریف عشق می‌گوید: "عشق یعنی قرار گرفتن موجودی کمال‌جو(انسان) در جاذبۀ کمال مطلق(خداوند متعال)، یعنی پروردگاری جمیل و بی‌نیاز، ... و معشوقی که همه رو به سوی او دارند و او را می‌طلبند".[7] بنابر این، عشق حقیقی، عشق به زیبایی یا «خیر مطلق» است که عالی‌ترین مرتبه عشق است. عشقی است که در جان آدمی نهفته و مبدأ و غایت آن، خداوند است. از عشق حقیقی با تعابیری؛ مانند "عشق اکبر" و "محبت اول یا سوم" نیز یاد می‌شود.[8]

  1. عشق مجازی: عارفان و فیلسوفان در برابر عشق حقیقی، دو نوع دیگر برای عشق تعریف کرده‌اند که عبارت است از: عشق مجازی و عشق کاذب.

عشق مجازی عبارت است از: عشق به مظاهر و آفریده‌های ذات پروردگار، نظیر عشق به انسان و کمالات او، به عنوان مجموعه‌ای از لطایف عالم هستی و آینه‌ای از صفات حق که از این عشق به "عشق اصغر" نیز یاد می‌شود. با این وجود، توقف و ماندگاری در این عشق، اگرچه بهتر از نداشتن عشق است، ولی نتایج عشق حقیقی و راستین را ندارد.[9] عشق مجازی پاک و عفیف؛ مانند نردبان، پل و یا مسیر ورودی به عالم عشق حقیقی است.

عشق کاذب(دروغین) عشقی است که دارای منشأ جنسی و شهوانی است. در این عشق، عاشق محو صورت ظاهری معشوق و رنگ و روی او است. این نوع عشق -که به جفا، نام عشق بر آن نهاده‌اند- موجب تسلط نفس اماره و تقویت آن و حکومت شهوت بر قوۀ عاقله و در نتیجه، تباهی و هلاکت انسان است. عشق دروغین جز طغیان شهوت نیست، عشقی است که از مبادی جنسی و حیوانی سرچشمه می‌گیرد.[10]

استاد مطهری درباره‌ی چنین عشقی می‌گوید:

"جوانی که از دیدن رویی زیبا و مویی مجعّد به خود می‌لرزد و از لمس دستی ظریف به خود می‌پیچد، باید بداند، جز جریان مادی و حیوانی در کار نیست. این‌گونه عشق‌‎ها به سرعت می‌آید و به سرعت می‌رود، قابل اعتماد و توصیه نیست، خطرناک است و فضیلت‌کش و تنها با کمک عفاف و تسلیم نشدن در برابر آن است که آدمی سود می‌برد".[11]

از این‌رو انسان باید از این نوع عشق‌ها و محبت‌های کاذب و دروغین که منشأ حیوانی دارند پرهیز نماید؛ زیرا این عشق‌ها نهایتاً به خشونت، جنایت، گرفتاری و وبال و جدایی و حسرت می‌انجامد. و راه نجات از عشق کاذب همانا تقویت عشق حقیقی در انسان است، که اگر چنین عشقی در انسان حاصل شود، خودبخود عشق‌های کاذب رخت برمی‌بندند و انسان می‌فهمد که غیر خدا ارزش عشق ورزیدن را ندارد، و به جای خال و خط و ابرو باید به سراغ زیبای حقیقی، یعنی آن‌که اینها را خلق کرده است، رفت.

انسان برای دست‌یابی به عشق حقیقی باید زمینه‌های لازم را در خود فراهم نماید که اگر این زمینه‌ها ایجاد نشود، بدیهی است که انسان گرایشی نیز به خدا نخواهد داشت.

  1. راه‌های پیشگیری و خلاصی از عشق‌های غیر الهی

برای جلوگیری از ایجاد دوستی‌های افراطی و عشق‌های کاذب و غیر الهی، نکاتی باید مورد توجه قرار گیرد:

3-1. در انتخاب دوست نهایت دقت را داشته باشیم: افرادی را دوست برگزینیم که از جهات مختلف اعتقادی، اخلاقی، علمی و ... خودساخته و بر ما مقدم باشند. رسول اکرم(ص) در این باره می‌فرماید:

"دیدن او، شما را به یاد خدا اندازد، گفتار او بر دانش شما بیفزاید و کردار او شما را به یاد آخرت بیندازد".[12]

امام حسن مجتبی(ع) به فرزند خود فرمود: "پسرم! با احدى برادرى و دوستى مکن، مگر بدانى به چه جاهایى می‌رود و با چه افرادى نشست و برخاست می‌کند و چون خوب بر احوالش آگاهى یافتى و روش او را پسندیدی، با او دوستى کن. دوستى تو برای این باشد که او را از لغزش‌ها بازدارى و در تنگ‌دستى به او یارى رسانی".[13]

به عبارت دیگر؛ در انتخاب دوست موازین شرعی (هم‌جنس و غیر هم‌جنس) را مورد لحاظ قرار دهیم و حدود دوستی را رعایت کنیم. بعضی از این حدود عبارت‌اند از:

الف) دوستی‌ها برای خدا و در راه رضای خدا باشد(چون پایدارند)، نه برای دنیا و ارضای هوا و هوس نفسانی.[14]

ب) اعتدال در دوستی‌ها و پرهیز از افراط و تفریط.[15]

ج) انتخاب نکردن دوستان بدون تحقیق و آزمایش.[16]

د) پرهیز کردن از بیان اسرار شخصی و مهم خود حتی به دوستان نزدیک.[17]

هـ) تحقیق و تفحص بیش از اندازه نکردن در اسرار زندگی شخصی دوستان.

و) دوستی نکردن با کسانی که آشکارا معصیت خدا را می‌کنند و آن‌را برای شما نیز زیبا جلوه می‌دهند.[18]

ز) پرهیز از دوستی با افراد دروغ‌گو، فاسق، بخیل، احمق و نادان، قاطع رحم،[19] بدزبان،[20] جاهل،[21] فرومایه و شرور.[22]

3-2. نگاه واقع‌بینانه به پیامدهای منفی دوستی‌های افراطی؛ زیرا:

الف) بهترین دوستان ما هم ممکن است به انحراف کشیده شوند و اگر نتوانیم از آنها فاصله بگیریم خطر انحراف، دامان ما را هم خواهد گرفت.

ب) زندگی، بستر حوادث بسیاری است که موجب دوری و جدایی دوستان می‌شود، اگر دوستی‌ها افراطی باشد جدایی سخت و ناگوار و در بسیاری موارد همراه با ضربه‌های عاطفی شدید و غیر قابل جبران است.

گاهی در دوستی‌های افراطی، افراد، محرمانه‌ترین اسرار زندگی شخصی خود را به یکدیگر می‌گویند که این امر با گذشت زمان تبعات منفی بسیاری به جای خواهد گذاشت.[23]

ج) گاهی این عشق و علاقۀ افراطی تا آن‌جا پیش می‌رود که به سوء استفادۀ اخلاقی از سوی یک نفر، یا طرفین می‌انجامد، که در هر دو صورت، زیان‌های اخلاقی و عاطفی شدیدی به طرفین وارد می‌گردد.

د) دوستی‌های افراطی، مانع رشد فکری و اجتماعی افراد، به خصوص جوانان و نوجوانان می‌شود؛ زیرا موجب می‌شود روابط آنها با خانواده و دیگر کانون‌های اجتماعی؛ نظیر مدرسه و مسجد کمرنگ شده، از مسائل درسی، عبادی، معنوی و از یاد خدا غافل شوند. [24]

هـ) توجه داشته باشید که هر عشقی جز عشق به الله و معصومان(ع)، کاذب و ناپایدار است.[25]


[1]. فرقان، 27، 28.

[2]. «المرء علی دین خلیله، فلینظر احدکم من یخالل»؛ شیخ طوسی، محمد بن حسن‏، الامالی، ص 518، قم، دارالثقافة، چاپ اول، 1414ق؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 71، ص 192، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.

[3]. «العشق افراط الحب» و یکون فى عفاف؛ ر. ک: ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق، مصحح، میر دامادی، جمال الدین،‏ ج 10، ص 251، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق. و فى الاساس «اشتقاق العشق من العشق...»، ر. ک: واسطی زبیدی، محب الدین سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق، مصحح، شیری، علی، ج 13، ص 334، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ اول، 1414ق.‌

[4]. اقتباس از: عقل "حسابگر"، دل، ایمان و عشق، سؤال 175 (سایت: 937).

[5]. جبران مسعود، الرائد، ترجمه، اترابی نژاد، رضا، ج 2، ص 1190، مشهد، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی. چاپ دوم، 1376ش.

[6]. «أَفْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَةَ فَعَانَقَهَا وَ أَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ وَ بَاشَرَهَا بِجَسَدِه‏»، کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 83، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.

[7]. طباطبائی، سید محمد حسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 410 – 411، قم، دفتر انتشارات اسلامی‏، چاپ پنجم‏، 1417ق.

[8]. ر. ک: پرسشها و پاسخهای دانشجویی، عرفان و تصوف، ج 12، ص231 و 232

[9]. ر. ک: همان.

[10]. ر. ک: همان.

[11]. مطهری، مرتضی، جاذبه و دافعة علی علیه السّلام، ص 56، قم، صدرا.

[12]. "قال (ص): من ذکرکم بالله رؤیته، ..."، الامالی، ص 157؛ بحارالانوار، ج 71، ص 186.

[13]. طبسی، محمد جواد، حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت، ص 176.

[14]. ر. ک: تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، محقق، مصحح، درایتی، مصطفی، ص 422، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1366ش.

[15]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 522، حکمت 274( 268)، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.

[16]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 416.

[17]. همان، ص 421؛ بحارالانوار، ج 71، ص 165.

[18]. ر. ک: بحارالانوار، ج 74، ص 377.

[19]. کافی، ج 2، ص 376 – 377.

[20]. متقی هندی، علاء الدین علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، محقق، بکری حیانی، ج 9، ص 43، ح 24844، بیروت، صفوة السقا، مؤسسة الرسالة، چاپ پنجم، 1401ق.

[21]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 432.

[22]. همان، ص 417.

[23]. نهج البلاغة، ص 522، حکمت 268.

[24]. فصلنامۀ پژوهشی صباح، شماره 7 و 8، 1382، ص 24-26.

[25]. اقتباس از: عشق و عقل انسان، سؤال 1822 (سایت: 2935).

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها