
لطفا صبرکنید
47809
- اشتراک گذاری
شادی واقعی از دیدگاه یک فرد با ایمان زمانی متصور است که او را یک گام به خدایش نزدیکتر کند. با این وجود، انسانها به دلیل حس فطری تنوعطلبی خویش میتوانند از لذتهای مجاز دنیوی بهرهمند شوند و از آن شادمان باشند. این شادیها میتواند زمینهای برای افزایش نشاط معنوی افراد با ایمان نیز ارزیابی شود.
از طرفی، باید دانست که برخی شادیهای سطحی و ظاهری که ناشی از رفتارهای غیر منطقی و غیر اخلاقی است، مورد پذیرش اسلام نیست.
به این نکته نیز باید توجه داشت که این یک اصل منطقی و پذیرفته شده در تمام نظامهای متمدن است که نباید به بهانۀ شادبودن هر رفتار غیر مجازی را مرتکب شد، با این تفاوت که شاید محدودۀ رفتارهای مجاز و غیر مجاز دارای برخی تفاوتها باشد.
در تحلیل و بررسی موضوع شادی و نشاط، نخست باید دانست که معنای «شادی» چیست؟! تا بتوان در این زمینه نظر درست را ارائه نمود.
در این زمینه میتوان گفت که خود «شادی» را نمیتوان امری مادی برشمرد. به عبارت دیگر؛ امور شادیآور میتوانند هم مادی و هم معنوی باشند؛ اما خود «شادی» همواره امری معنوی و واکنش توأم با رضایت انسان در مقابل اتفاقات پیرامونی است. مشابه همین موضوع در ارتباط با مفهوم «غم» نیز وجود دارد. و در نهایت این انسانها هستند که بسته به نوع نگرش خود از برخی امور شاد میشوند و از مسائل دیگری غمگین میشوند؛ و به همین دلیل است که یک اتفاق میتواند برای فردی شادیآور و برای دیگری غمناک باشد. به عنوان نمونه به مراسم خرافی «چهارشنبه سوری» در کشور خودمان اشاره میکنیم:
صدای انفجارها و شعلهور شدن آتش در کوچه و خیابانها شاید برای بسیاری شادیآور باشد؛ اما به یقین در مقابل، افراد بیماری و ضعیفی نیز وجود دارند که این رفتارها آنان را آزرده خاطر میکند.
با توجه به آنچه گفته شد، و با بیان این نکته که هرگونه شادی که در آن حرامی رخ ندهد، از دیدگاه اسلام مجاز است، به بررسی موضعگیری این دین مقدس نسبت به شادی پرداخته و آنرا در سه رده (شادیهای واقعی، شادیهای حلال و شادیهای حرام) دستهبندی میکنیم:
- شادی واقعی: از آنجا که یکی از مبانی اصولی دین اسلام، اعتقاد به معاد و زندگی جاوید است، و مرگ در این دیدگاه، نیستی و نابودی نیست؛ بلکه پلی برای عبور از دنیای کوچک و محدود به جهانی بینهایت است، شادی زمانی مفهوم واقعی خود را مییابد که انسان آنرا در زندگی جاوید خویش نیز تأثیرگذار بداند. به همین دلیل انجام هر کردار نیکی -بدون آنکه انسان باایمان را به عجب و خودپسندی وادارد- بر شادی درونی او خواهد افزود. احساس شادی و لذتی که یک مؤمن از انفاق، روزه، نماز، حج و... در خود مییابد، به هیچ وجه قابل مقایسه با شادیهای زودگذر مادی نیست. و به تعبیر دیگر، شیرینی ارتباط با خدا به گونهای است که هر شادی و لذت دیگری را تحت الشعاع خود قرار میدهد، تا جایی که اندوه فراق دوست نیز خود شادی آفرین است و به گفتۀ حافظ شیرازی:
چون غمت را نتوان یافت مگر در دل شاد ما بامید غمت خاطر شادی طلبیم
قرآن کریم در این موضوع میفرماید:
«قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِکَ فَلْیَفْرَحُوا هُوَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُون»؛[1] ای پیامبر! به مؤمنان بگو که به دلیل قرار گرفتن در دایرۀ فضل و رحمت پروردگار شاد باشند و چنین توفیقی از هر آنچه تا کنون به دست آوردهاند بهتر است.
و به همین دلیل است که در مناجات زیبایی از امام سجاد(ع) میخوانیم:
«إلهی من ذا الذی ذاق حلاوة محبتک فرام منک بدلا»؛[2] چه کسی شیرینی محبّت تو را چشیده و با اینحال به دنبال جایگزین دیگری است؟!
- شادی دنیایی حلال: با تمام آنچه گفته شد و با آنکه شیرینی ارتباط با خدا را نمیتوان با هیچ شادی دیگری مقایسه کرد؛ اما روح تنوعطلب انسان علاقهمند است که شادیهای دیگری را نیز -نه به عنوان جایگزین- تجربه کند و نمیتوان او را از این بابت مورد سرزنش قرار داد.
این حس تنوعطلبی نیز از ویژگیهای انسان -به عنوان اشرف مخلوقات- است، و به خودی خود نمیتواند نقطۀ قوت و یا ضعفی برای او به شمار آید. آنچه این تنوعطلبی را به نکتهای مثبت و یا منفی در زندگی انسان تبدیل میکند، برگرفته از چگونگی مدیریت او بر این حس خدادادی است.
اسلام، مؤمنان زیرک و باهوش را افرادی میداند که حتی در صورت اندوهناک بودن نیز با گشادهرویی و چهرهای متبسم با دیگران برخورد میکنند و از اینراه انرژی مثبت و شادیآفرین را به جامعه تزریق مینمایند.[3]
حافظا چون غم و شادی جهان در گذر است بهتر آنست که من خاطر خود خوش دارم
با این وجود چگونه میتوان یک جامعۀ دینی را جامعهای غمزده و اندوهناک برشمرد؟! شادیهای حلال بسیاری وجود دارند که اسلام نه تنها با آنها به مبارزه برنخاسته؛ بلکه در بسیاری موارد، آنها را تأیید کرده است؛ مانند شادیهای ناشی از:
1-2. پیشرفت تحصیلی و اجتماعی خود و دیگر افراد وابسته،
2-2. کشف یک پدیدۀ علمی جدید،
3-2. سیر و سفر و بهرهبرداری از مناظر زیبای طبیعی،
4-2. ورزش و هنری که علاوه بر سرگرمی، جسم و روان انسان را پرورش میدهد.
5-2. بهرهبرداری از انواع خوراکها و پوشاکها،
6-2. انتخاب دوستان فراوان و تشکیل انجمنها و گروههای مختلف اجتماعی،
7-2. سر و سامان گرفتن یک زوج و تشکیل خانوادهای جدید،
و ده ها و صدها مورد دیگر!
روایتی از امام صادق(ع) بر این نکته تأکید دارد که شادیهای حلال دنیایی میتواند کمکی برای رسیدن به شادیهای معنوی باشد. ایشان به نقل از اندرزهای حکیمانۀ آل داوود میفرماید:
یک مسلمان اندیشمند سزاوار است که در حال انجام یکی از این سه کار مشاهده شود: یا در حال فعالیت اقتصادی و تأمین معاش بوده، یا برای آخرت خویش توشه برداشته و یا به شادیهایی که حرام نیستند بپردازد. و نیز هر مسلمان سزاوار است که بخشی از فرصتهای خود را با پروردگار خویش خلوت کند و بخشی دیگر را با دوستانی بگذراند که او را به یاد آخرتش بیندازند و باقی ماندۀ فرصت خویش را نیز به شادیهای حلال بپردازد که این شادیها کمکی برای او در انجام دو فعالیت قبلی خواهند بود.[4]
گفتنی است؛ افرادی که در درجات بالای ارتباط معنوی با پروردگار هستند، ممکن است در دورههای زمانی خاصی برخی شادی و لذتهای حلال را نیز برای خود روا ندانند؛ اما این به معنای حرمت عمومی چنین مواردی نخواهد بود؛ بلکه برای دستهای از افراد، شاید با کمی چشمپوشی و اگر یاد خدا به همراه آن باشد، بتوان این دسته از شادیها را نیز از گروه اول دانست.
- شادی حرام: در آیاتی از قرآن میخوانیم:
«إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْفَرِحین»"؛[5] پروردگار افراد شاد را دوست ندارد!
«وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُم»؛[6] و تا بدانچه خدا به شما داده شاد نشوید!
آیا این آیات را میتوان به معنای نفی هرگونه شادی از دیدگاه اسلام دانست؟!
با توجه به آنچه گذشت میتوان با قاطعیت به این پرسش جواب منفی داد؛ زیرا از دیدگاه اسلام تنها شادیهایی غیر مجازند که آثار سوء فردی و اجتماعی را به دنبال داشته باشند.
به این نکته باید توجه داشت که این اصلی منطقی و پذیرفته شده در تمام نظامهای متمدن است که نباید به بهانۀ شادبودن هر رفتار غیر مجازی را مرتکب شد، با این تفاوت که شاید محدودۀ رفتارهای مجاز و غیر مجاز دارای برخی تفاوتها باشد.
شادیهای برگرفته از انواع ارتباطات جنسی نابود کنندۀ بنیاد خانواده و اجتماع؛ شادیهای ناشی از فقدان بخشهایی از سیستم هوشیاری بدن به دلیل مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر؛ شادی ناشی از اذیت و آزار دیگران در روابط اجتماعی(رانندگی نامناسب، تجاوز به حریم خصوصی دیگران، تخریب اموال عمومی و ...)؛ شادی ناشی از اسراف و تبذیر و استفادۀ نادرست از نعمتهای خدادادی؛ شادی ناشی از تکبر و فخرفروشی به دیگران از بابت ثروت یا مقام اجتماعی؛ شادی فرار از جهاد[7] و شادی منافقانۀ ناشی از شکست ظاهری افراد با ایمان،[8] و ... از جمله مواردی هستند که مورد تأیید اسلام نبوده و بسیاری از آنها از سوی دیگر جوامع بشری نیز امری ناپسند به شمار میآیند.
انسان بیرحمی که کودک بی گناه را مورد ضرب و جرح قرار میدهد و با شنیدن هر نالهای از کودک، فریاد قهقهه سر داده و به شادی میپردازد، در وجدان تمام ما محکوم است؛ چون زشتی کردار او را به راحتی درک میکنیم؛ اما در بسیاری از موارد که زشتی گناهان دیگر مانند نمونۀ اشاره شده برای همگان واضح نیست، پذیرش ممنوعیت شادی ناشی از آنها شاید کمی دشوار به نظر آید، ولی باید دانست که در ورای ممنوعیت هر لذت و شادی حرام، منطقی قوی نهفته است که با تدبر کافی میتوان بدان دست یافت.
برخی از میان انواع شادیها، تنها آن بخش از شادی مقطعی که حتی در میان نخبگان موجود در جوامع غیر دینی نیز از ارزش چندانی برخوردار نیست را برجسته کرده و به غلط میخواهند این باور را به جامعه القا کنند که اسلام با هرگونه شادی مخالف است.
بر خلاف ایدۀ اسلامی که شادی و غم متعادل را مورد پذیرش قرار داده است، چنین افرادی برای کسب شادی دست به انجام اعمال نامتعارف زده و به جای آنکه واقعا شاد باشند، به عبارت عامیانه «الکی خوش» هستند و هنگام غمها نیز به دلیل باور نداشتن به معاد دچار افسردگیهای شدید شده و به رفتارهای نامتعادل دیگری مانند خودکشی میزنند! عملی که از نظر اسلام در هر شرایطی حرام است؛ چون از دیدگاه اسلام، غمها نیز مانند شادیها نباید انسان را از خدا و عمل به دستورات او باز دارند.
اکنون شادی مؤمنان واقعی را با این افراد مقایسه کنید و بگویید این کجا و آن کجا؟! اگر کمی واقع نگر باشیم به راحتی خواهیم دریافت که تنها شادیهای غیر اخلاقی از طرف اسلام ممنوع شده و انواع شادیهای معنوی و طبیعی نه تنها روا است؛ بلکه در بسیاری موارد لازم و واجب است. و آنجا که سخن از بازخواست انسانها به دلیل شاد بودن است، جایی است که این شادی به ناحق باشد:
«ذلِکُمْ بِما کُنْتُمْ تَفْرَحُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَ بِما کُنْتُمْ تَمْرَحُون»؛[9] گرفتاری شما به کیفر الهی بدان دلیل است که شما به ناحق در زمین به شادی و گردنکشی میپرداختید.
یک انسان با ایمان میتواند شادی دنیا و آخرت را با هم داشته باشد، چنانچه در روایت آمده است که فرد روزهدار دو شادی دارد، یکی هنگام افطار که از خوردنیها و آشامیدنیها استفاده میکند و دیگری هنگام ملاقات با پروردگار که از پاداش روزه بهرهمند میشود.[10]
[1]. یونس، 58.
[2]. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 91، ص 148، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1404ق.
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 226، ح 1، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1365ش.
[4]. همان، ج 5، ص 87، ح 1.
[5]. قصص، 76.
[6]. حدید، 23.
[9]. غافر، 75.
[10]. شیخ صدوق، فضائل الأشهر الثلاثة، ص 134، قم، مکتبة الداوری، بیتا.