جستجوی پیشرفته
بازدید
83037
آخرین بروزرسانی: 1400/12/23
خلاصه پرسش
از نظر اسلام برای ازدواج چه معیارهایی ضرورت دارد و چه معیارهایی بهتر است مراعات شود؟ و معنای «کفو» در ازدواج چیست؟
پرسش
چه شرایط و معیارهایی در ازدواج دو نفر لازم بوده، و چه شرایط و معیارهایی بهتر است مراعات شود؟ و معنای کفویت در ازدواج چیست؟
پاسخ اجمالی

در آموزه­‌های اسلامی، علاوه بر ارائۀ راه‌کارهایی؛ مانند توکل بر خداوند، برگزاری دو رکعت نماز و دعا برای درخواست همسری شایسته و ازدواجی موفق، برای پیشگیری از ازدواج‌های ناموفق، توصیه به دقت و توجه کافی برای انتخاب همسر شده و معیارهایی ذکر می‌شود که برخی اصلی بوده و برخی فرعی.

برخی از معیارهای اصلی عبارت‌اند از: ایمان، دوری از گناهانی مانند شرب خمر، برخورداری از حسن خلق و کفو بودن زن و شوهر.

مقصود از کفویت شرعی در ازدواج این است که، زن و مرد، از نظر اسلام و یا ایمان هم‌­سطح و هم‌­طراز یکدیگر بوده و تفاوت زیادی با هم نداشته باشند؛ اگرچه نمی‌توان ادعا کرد که این هم‌طرازی و هم‌سطحی باید از هر دو طرف کامل بوده و در یک مرتبه باشند؛ زیرا ایمان و اسلام در انسان‌ها دارای مراتب قوی و ضعیف است؛ به همین جهت، مفهوم کفو در ازدواج امری نسبی است.

در کتاب‌های فقهی، در کنار کفویت شرعی، کفو بودن عرفی هم ذکر شده، ولی مراعات کفویت عرفى لازم نیست؛ مگر در جایى که دختر رشد فکرى کافى ندارد، و ولىّ(سرپرست) براى او شوهر انتخاب می‌کند.

کفویت عرفی، یعنی این‌که، زن و مرد از نظر شئون اجتماعى با هم متناسب باشند؛ مانند تناسب سنّ، اصالت خانوادگی و ... .

پاسخ تفصیلی

ازدواج، زمینه‌ساز مطلوب‌ترین فرصت، برای تجلّی متعالی‌ترین ارزش‌ها و محبوب‌ترین کانون، در پیش‌گاه خدای متعال است. بر همین اساس، در آموزه‌های اسلامی بر این تأکید شده است که مردم نگاه معنوی و قُدسی به ازدواج داشته باشند. آیات متعدد قرآن شاهدی بر این مدّعا است؛ مانند:

«و از نشانه‌‏هاى او این است که همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد. در این نشانه‌‏هایى است براى گروهى که تفکّر می‌کنند».[1]

همچنین در قرآن کریم از ازدواج به عنوان «میثاق غلیظ»[2]، یعنی، پیمان محکم و مقدّس[3] یاد شده است. پیمانی که وفاداری، اعتماد، هم‌عهدی صادقانه و عشق بی‌پیرایه می‌طلبد؛ لذا تمایلات نفسانی و خودکامگی‌ها و خودمحوری‌های زورمدارانه با اصل این میثاق منافات دارند، و طرفین این پیمان در حفظ و قوام و استحکام آن بایستی رعایت اصول ارزشمند زندگی را داشته باشند.

به همین منظور، ازدواج از جمله انتخاب‌های مهم انسان است که نتیجۀ آن برای تمام عمر، ماندگار خواهد بود. بر این اساس، دقت و دوراندیشی در این گزینش، - البته نه در حدّ وسواس[4] - امری منطقی و دینی است.

در قوانین و دستورات اسلامی، علاوه بر ارائۀ راه‌کارهایی؛ مانند توکل بر خداوند، اقامه دو رکعت نماز و دعا برای طلب همسری شایسته و ازدواجی موفق،[5] برای پیشگیری از ازدواج‌های ناموفق، توصیه به دقت و توجه کافی برای انتخاب همسر نموده و معیارهایی را ذکر می‌کند.

گفتنی است؛ دسته‌ای از این معیارهای اسلامی، جزو معیارها و شرایط اصلی در انتخاب همسر بوده و دسته‌ای دیگر، جزو معیارهای فرعی است.

در این‌جا، به شرح و بررسی برخی از این معیارها در هر دو دسته پرداخته می‌پردازیم.

معیارهای اصلی در انتخاب همسر

الف) باورها و اعتقادات دینی صحیح(ایمان)

بر اساس تعالیم اسلام، ایمان و باورهای صحیح دینی و مذهبی، مهم‌ترین ویژگی لازم برای همسر محسوب می‌شود. این شرط، در همۀ شرایط زمانی و مکانی، برای یک همسر ضروری است.

بنابراین، اگر فردی از ایمان، باورهای دینی و مشترکات اعتقادی در حدّ مناسبی برخوردار نباشد، فاقد شرایط محسوب می‌شود، و انسان را از سعادت دنیوى و اخروى بازمی‌دارد، هر چند ویژگی‌های دیگر را داشته باشد.

در آیات قرآن و روایات به داشتن شرط ایمان در ازدواج تصریح شده است؛ مانند:

«و با زنان مشرک و بت‌‏پرست، تا ایمان نیاورده‏‌اند، ازدواج نکنید! [اگرچه جز به ازدواج با کنیزان، دسترسى نداشته باشید؛ زیرا] کنیز با ایمان، از زن آزاد بت‌‏پرست، بهتر است هر چند [زیبایی، یا ثروت، یا موقعیت او] شما را به شگفتى آورد. و زنان خود را به ازدواج مردان بت‌‏پرست، تا ایمان نیاورده‌‏اند، در نیاورید! [اگرچه ناچار شوید آنها را به همسرى غلامان با ایمان درآورید؛ زیرا] یک غلام با ایمان، از یک مرد آزاد بت‌‏پرست، بهتر است هر چند [مال و موقعیت و زیبایى او،] شما را به شگفتى آورد. آنها به سوى آتش دعوت می‌کنند و خدا به سوى بهشت و مغفرتى به اذن خود می‌خواند،  و آیات خود را براى مردم بیان می‌کند تا شاید متذکر شوند».[6]

پیامبر اسلام(ص) در این‌باره فرمود: «آن‌کس که دختر خود را به ازدواج مرد فاسق درآورد با این عمل از وى قطع رحم کرده است».[7]

امام صادق‌(ع) فرمود: «اگر مردی، با زنی برای زیبایى و یا ثروتش ازدواج کند، از هر دو [زیبایی و ثروت] محروم ماند و اگر براى دین و تقوایش با او ازدواج کند، خداوند مال و جمال هم نصیبش گرداند».[8]

علاوه بر این، وجود ویژگی‌های اعتقادی و اخلاقی، بیش از هر عامل دیگری می‌تواند اعتمادآفرین باشد؛ زیرا برخورداری از کرامت‌های اخلاقی و باورهای دینی نه تنها آدمی را متحول می‌کند، بلکه باعث اطمینان خاطر طرف مقابل می‌شود و همین امر زمینه‌ساز تفاهم اوّلیه زن و شوهر است و تداوم آن در طول زندگی، نقش تعیین‌کننده دارد.

ب) برخورداری از حُسن خلق

در اسلام ویژگی‌های اخلاقی، مانند برخورداری از اخلاق نیکو، از ویژگی‌ها و شرایط لازم برای همسر مناسب به حساب می‌آید. منظور از اخلاق نیکو، در این‌جا، رفتار و تعامل مناسب در زندگی، و سازگاری و مدارا با افراد است. خوش اخلاقی و نیک‌منشی به معنای زینت دادن به کلام، شکر و سپاس‌گذاری، خوش‌زبانی و حقیقت‌گویی، محبت و تشویق، صداقت و... می‌باشد. اساس زندگی زناشویی، سازگاری، تفاهم و همکاری است که این امور فقط در پرتو اخلاق خوب فراهم می‌شود.

انسان آراسته به صفات، عادات، خُلق و خوهای پسندیده، فضایل، کمالات و اعمال و رفتار نیکو بوده و از صفات زشت، بیماری‌های اخلاقی و... دور باشد؛ زیرا تنها عاملی که می‏تواند روح سرکش انسان و غرایز طوفانی و عصیانگر وی را مهار کند و علم و صنعت را در راه آرامش عمومی و زندگی مسالمت‌آمیز به کار اندازد، اخلاق واقعی است که از ایمان حقیقی به خدا سرچشمه می‌گیرد. داشتن اخلاق خوب در زندگی است که باعث نشاط و جوانی طرفین و سایر افراد خانواده می‌شود؛ در روایات آمده است که همسر بداخلاق انسان را به پیری زودرس مبتلا می‌کند.[9]

به همین دلیل، در روایات به صراحت از ازدواج با افراد بدخلق نهی شده است:

در همین راستا رسول اکرم(ص) فرمود: «براى یک مرد پس از قبول اسلام، هیچ سودى بهتر و برتر از ازدواج با یک زن مسلمان درست‌کار نیست. زنى که مرد را با دیدن خود شاد کند، از دستورش اطاعت نماید، و در غیاب شوهر حافظ عفّت خویش و اموال وى باشد».[10]

شخصی از امام رضا(ع) در مورد فردی پرسید و گفت: یکی از بستگانم از دخترم خواستگاری کرده و از جهاتی شایستگی همسری را دارد، ولی بد اخلاق است، چه کنم؟ حضرت در پاسخ فرمود: اگر بد اخلاق است به او زن نده.[11]

ج) دوری از گناهان

برخورداری از تقوا در حدّی که به طور علنی و آشکارا مرتکب گناهانی مانند زنا نشود. در روایات به این معیار و شرط برای انتخاب همسر تأکید شده است؛ مانند:

امام صادق(ع) فرمود: «مردان مسلمان با زنانى که آشکارا و بی‌پروا زنا می‌­دهند ازدواج نکنند، و زنان عفیف و مسلمان مردانى را که علنی زنا می‌کنند به همسرى اختیار نکنند، مگر آن‌که معلوم شود توبه کرده‏‌اند [و واقعاً از اعمال ناشایست و منافى با عفت خویش دست کشیده‌‏اند]».[12]

یکی از گناهانی که باید در ازدواج از آن پاک بود، نوشیدن مشروبات الکلی است. در روایات متعددی تأکید شده است که از ازدواج با کسی که اهل شراب‌خواری است خودداری شود:

امام صادق(ع) به نقل از پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود: «اگر خواستگار شراب‌خوار باشد، به او زن داده نشود».[13]  همچنین فرمود: «بعد از این‌‌که خدا شراب را حرام کرد، اگر کسی شراب‌خواری کند، شایستگی این را ندارد که هنگام خواستگاری به او دختر داده شود».[14]

در روایت دیگری از امام رضا(ع) خطاب به پدر یک دختری آمده است: «مبادا که به شراب‌خوار زن دهی که اگر چنین کنی مثل این است که او را به سمت زنا کردن بُرده‌‌ای».[15]

اثرات این گناه فقط بر شخص شراب‌خوار نیست، بلکه کل خانواده به خصوص فرزندان را تحت تأثیرات منفی قرار می‌‌دهد. لذا بر اجتناب از ازدواج با این افراد تأکید زیادی شده است.

د) کفویّت

بدون شک در زمینۀ انتخاب همسر، «کفویت» یکی از معیارهای اصلی اسلام است.

«کفو» و «کفؤ» در لغت به معنای هم‌طراز و هم‌سنگ و همسان بودن در منزلت و قدر و ارزش‏ است.[16]

در کتاب‌های فقهی برای کفویت در ازدواج میان زن و مرد دو مصداق ذکر شده است:

  1. کفویت شرعی: یعنی کفویتی که در صحت و درستی عقد ازدواج. کفویت شرعی -مانند مسلمان بودن- معتبر و لازم است. و آن عبارت است از: این‌که زن و مرد، از نظر اسلام[17] و یا ایمان[18] هم‌سطح و هم‌طراز یکدیگر بوده و تفاوت زیادی با هم نداشته باشند؛ اگرچه نمی‌توان ادعا کرد که این هم‌طرازی و هم‌سطحی باید از هر دو طرف کامل بوده و به یک مرتبه باشند؛ زیرا ایمان و اسلام در انسان‌ها مراتب قوی و ضعیف دارد؛ به همین جهت، مفهوم کفو در ازدواج امری نسبی است و مناسب نیست اصل ازدواج که یک سنت مهم پیامبران الهی است، به دلیل فراهم نبودن همانندی کامل، ترک شود.

بنابراین، در اعتبار کفویت شرعی، ازدواج مسلمان با کافر غیر کتابى و نیز زن مسلمان حتى با کافر کتابى صحیح نیست.[19] و این مورد اتفاق همۀ فقها است؛ اما در صحّت ازدواج مرد مسلمان با زن کتابى بین فقها دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد، و مشهور میان فقهای متأخّر، حرمت ازدواج دائم با آنان است.[20]

البته، این یک نگاه نخست به کفویت شرعی بوده که لازم و شرط صحت و درستی عقد است.

  1. کفویت عرفی: یعنی، زن و مرد از نظر شئون اجتماعى با هم متناسب باشند.[21] میان زن و مرد بایستى توافق فکری و تناسب روحى و اخلاقى وجود داشته باشد و دو همسر از نظر فرهنگ خانوادگى و روحیات، هم‌‌سطح یکدیگر باشند تا بتوانند به خوبى یکدیگر را درک کنند و کانون زندگی‌شان را گرم و پررونق نگهدارند.

در کتاب‌های فقهی، در کنار کفویت شرعی، کفویت عرفی هم ذکر شده است، ولی مراعات کفویت عرفى لازم نیست؛ مگر در جایى که دختر رشد فکرى کافى ندارد، و ولىّ(سرپرست) براى او شوهر انتخاب می‌کند.[22]

با این‌حال، آنچه دربارۀ معنای کفو بودن در ازدواج، میان کفویت شرعی و عرفی مشترک بوده، عبارت است از: همتایی و هم‌طراز بودن زن و مرد به لحاظ دینی،[23] و دارا بودن شرایط مذهبى و اخلاقى، نه همتایی و هم‌طرازی در مسائل مادّى و مالى.[24]

امام صادق(ع) در بارۀ کفویت در ازدواج می‌فرماید: «کفو و همسانى آن است که مرد، عفیف و پاک‌دامن باشد و توانایى تأمین مخارج خانواده را داشته باشد».[25] «برخی از مؤمنان، ­کفو و همانند و همسان یکدیگرند»؛[26] [یعنى، همسانى که در ازدواج باید رعایت شود هم‌مذهب بودن است].

علاوه بر معیارهایی که از نظر اسلام معیارهای اصلی محسوب می‌‌شوند که به بعضی از آنها اشاره شد، معیارهای دیگری نیز مورد توجه اسلام است که به لحاظ اهمیت در درجه‌ی معیارهای اصلی نیست؛ اما در اسلام توجه خاص به آنها شده، این معیارها، معیارهای فرعی هستند.

معیارهای فرعی در انتخاب همسر

برخی از معیارها و شرایطی که بهتر است در ازدواج دو نفر مورد توجه قرار گرفته و رعایت شود عبارت‌اند از:

الف) اصالت و شرافت خانوادگی

خانواده و مسائل روحی و تربیتی و بینش مذهبی، نقش مهمی در زندگی مشترک دو جوان دارد. هر چه خانواده‌ها از جهت بافت و ترکیب و اعتقاد، به یکدیگر نزدیک‌تر باشند امکان برقراری روابط صحیح و استوار میان زن و شوهر بیشتر است. منظور از اصالت و شرافت خانوادگی شهرت، ثروت و موقعیت اجتماعی نیست، بلکه منظور نجابت، تدین و پاکی است. وقتی کسی در ازدواج با یک فامیل و خانواده وصلت می‌­کند، مسلّم است که بسیاری از صفات اخلاقی، روحی، روانی، عقلی و جسمی آن خانواده و فامیل از راه وراثت، محیط، عادت و تربیت به این فرد منتقل شده که او نیز این خصوصیات را از راه ازدواج به خانواده و فرزندان خود انتقال خواهد داد. بر این اساس، از نظر اسلام ازدواج با خانوادۀ شریف و اصیل و دارای محیطی سالم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است که در سخنان معصومین(ع)، حساسیت این موضوع فهمیده می‌شود.

همان‌گونه که در روایتی می‌خوانیم: روزى رسول اکرم(ص) برپا خاست و به مردم فرمود: «بپرهیزید از گیاهان سبز و خرّمى که در سرگین پرورش یافته است. عرض شد: یا رسول اللَّه! مقصود از این سخن چیست؟ فرمود: مراد، زن زیبا و خوب­‌رویى است که در خانوادۀ بد و محیط فاسد پرورش یافته است».[27]

امام صادق(ع) می‌فرماید: «از خاندان شایسته و با فضیلت همسر بگیرید که نطفه اثر [پنهانى] دارد».[28] یعنى، صفات و حالات والدین از راه نطفه به فرزند می‌رسد. بنابراین ازدواج تنها پیوند دو جوان نیست، بلکه پیوند بین خانواده‌ها است و برای این‌که در این پیوند مصونیت دینی و اعتقادی تأمین شود، باید با افراد سالم و صالح پیوند صورت گیرد. اگرچه در امر انتخاب همسر، اصالت خانوادگی از معیارهای فرعی، محسوب می‌شود؛ اما از نظر اسلام بسیار مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین، نسبت به سایر معیارهای فرعی، از اهمیت بالایی برخوردار است.

ب) زیبایی و جذابیت ظاهری

از نگاه عده‌ای، وجود برخی ویژگی‌ها نظیر زیبایی و جذابیت در زوجین به ویژه در زن، عامل مهمی در ازدواج تلقّی می‌شود، اگرچه حصول میل و علاقه‌ی متقابل و بر طرف شدن نیازهای جنسی، مبتنی بر احساس علاقه و دوستی زن و مرد نسبت به یکدیگر است که اگر در ازدواج این میل و علاقه وجود نداشته باشد، زمینۀ نارضایتی خانوادگی از ابتدا  فراهم می‌شود.

این خصوصیت طبیعی، از نظر اسلام نیز مورد توجه قرار گرفته است؛ اما باید دید تا چه اندازه باید برای آن اهمیت قائل شد؟ بعضی برای زیبایی ظاهری، اصالت قائل‌اند و عوامل دیگر را از لحاظ اهمیت در درجه‌ی دوم می‌دانند، در حالی که وجود زیبایی و جذابیت به تنهایی نمی‌تواند برای تشکیل زندگی کافی باشد؛ زیرا زندگی مشترک، وظایف، مسئولیت‌ها و دشواری‌هایی دارد که با تأکید بر زیبایی نمی‌توان از عهده‌ی آنها بر آمد؛ لذا زیبایی و جذابیت برای پیوند زن و مرد نقطه‌ی شروع مناسبی است، ولی شرط و معیار کافی محسوب نمی‌شود.

از نظر اسلام، زیبایی آن‌گاه دارای ارزش و امتیاز است که همراه با دیانت و سایر کمالات و فضایل معنوی دیگر باشد. در غیر این صورت، صِرف زیبایی و جذابیت ظاهری، بدون صفات شایسته‌ی مورد نظر اسلام ممکن است مایۀ زحمت و گرفتاری همسر را فراهم آورد. همان‌طور که به احادیثی در معیارهای پیشین اشاره شد.

گفتنی است که زیبایی امری نسبی است، و زیبایی و جذابیت مرد و زن باید نسبت به طرف مقابل و اعضای خانواده هر دو طرف در نظر گرفته شود؛ بنابراین ممکن است دو فرد از لحاظ جذابیت ظاهری با هم متناسب باشند، ولی از منظر شخص دیگری یکی از آن دو زیبا نباشد.

ج) تناسب سنی و تحصیلی

در انتخاب همسر توجه به همتایی و تناسب در سن نیز لازم است. تفاوت سن بلوغ جنسی در دختر و پسر، یک امر طبیعی است، پسر حدود چهار سال دیرتر از دختر به بلوغ جنسی می‌رسد؛ از این‏رو، بهتر است که تفاوت سن آنها در امر ازدواج نیز حداقل به همین مقدار باشد(پسر بزرگ‌تر باشد)، ولی الزامی نیست.[29]

 

[1]. روم، 21. «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُون».‏

[2]. نساء، 21. «وَ کَیْفَ تَأْخُذُونَهُ وَ قَدْ أَفْضى‏ بَعْضُکُمْ إِلى‏ بَعْضٍ وَ أَخَذْنَ مِنْکُمْ میثاقاً غَلیظاً»؛ و چگونه آن‌را بازپس می‌‏گیرید، در حالى که شما با یکدیگر تماس و آمیزش کامل داشته‏‌اید؟ و (از این گذشته،) آنها (هنگام ازدواج،) از شما پیمان محکمى گرفته‏‌اند.

[3]. مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 3، ص 323، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.

[4]. برای آگاهی بیشتر، ر. ک: «وسواس در انتخاب همسر»، سؤال 9804 (سایت: 9774).

[5]. مانند این حدیث: امام على(ع) فرمود: «هر کس از شما براى ازدواج تصمیم گرفت، دو رکعت نماز بخواند، بعد سوره‌ی حمد و یاسین را قرائت کند و پس از آن حمد و ثناى الهى را به جاى آورد، و بگوید: خدایا، زن صالح، با مودّت، پر اولاد، سپاس‌گزار، قانع و تسلیم و با غیرت نصیب من گردان، که اگر خوبى کنم سپاس‌گزار باشد، و اگر خدا را فراموش کردم مرا یادآورى کند. آن‌گاه که خانه را ترک می‌‏کنم حافظ زندگى و آبرو باشد، و آن‌گاه که به خانه می‌‏آیم مرا خوشحال و مسرور کند. اگر به او دستور دادم اطاعت کند، و اگر براى او قسم خوردم آن‌را بپذیرد، و اگر نسبت به او عصبانى و خشمناک شدم مرا راضى و خرسند گرداند. اى خداى صاحب جلال و بزرگوارى! چنین زنى را قسمت من گردان؛ زیرا من از آستان پر عظمت تو کمک می‌‏گیرم، و جز آنچه تو قسمت من می‌کنى، چیزى را سراغ ندارم. اگر کسى این نماز و دعا را انجام دهد، خداوند خواسته‌ی او را اجابت می‌‏نماید. و آن‌گاه هم که شب عروسى می‌‏رسد و زن نزد او می‌‏آید، دو رکعت نماز بخواند، سپس دست خود را روى پیشانى زن بگذارد و بگوید: اللّهم بارک لی و فی أهلی و بارک لها فیّ، و ما جمعت بیننا، فاجمع بیننا فی خیر و یمن». مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 100، ص 268، بیروت مؤسسة الوفاء، 1404ق.

[6]. بقره، 221، «وَ لا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکاتِ حَتَّى یُؤْمِنَّ وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْکُمْ وَ لا تُنْکِحُوا الْمُشْرِکینَ حَتَّى یُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکٍ وَ لَوْ أَعْجَبَکُمْ أُولئِکَ یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَ اللَّهُ یَدْعُوا إِلَى الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَ یُبَیِّنُ آیاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ».

[7]. طبرسی، رضى الدین حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص 204، قم، شریف رضى، 1412ق.

[8]. عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعة، ج 20، ص 49- 50، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، 1409ق.

[9]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 3، ص 558، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.

[10]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 5، ص 327، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.

[11]. همان، ص 563.

[12]. مکارم الاخلاق، ص 204.

[13]. «شَارِبُ الْخَمْرِ لَا یُزَوَّجُ إِذَا خَطَب‏»؛ کافی، ج 5، ص 348.

[14]. «مَنْ شَرِبَ الْخَمْرَ بَعْدَ مَا حَرَّمَهَا اللَّهُ عَلَى لِسَانِی فَلَیْسَ بِأَهْلٍ أَنْ یُزَوَّجَ إِذَا خَطَب‏». همان.

[15]. «وَ إِیَّاکَ أَنْ تُزَوِّجَ شَارِبَ الْخَمْرِ فَإِنْ زَوَّجْتَهُ فَکَأَنَّمَا قُدْتَ‏ إِلَى‏ الزِّنَا». الفقه المنسوب للإمام الرضا(علیه السلام)، ص 280، مشهد، مؤسسة آل البیت(علیهم السلام)، چاپ اول، 1406ق.

[16]. راغب اصفهانى، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، صفوان عدنان داودی، ص 718، دمشق بیروت، دارالعلم الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق؛ مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی – فارسی، ص 731، انتشارات اسلامی.

[17]. برخی از فقها معیار اصلی کفویت شرعی را «اسلام» دانسته‌اند؛ مانند حضرت آیت الله العظمی بهجت: «مسلمان کفو مسلمان است و ازدواج آنها اشکال ندارد». بهجت، محمد تقی، استفتائات، ج 4، ص 15، قم، نشر دفتر آیة الله بهجت، چاپ اول، 1428ق.

[18]. برخی از فقها نیز معیار اصلی کفویت شرعی را «ایمان» می‌دانند؛ مانند: حضرت آیت الله العظمی تبریزی: «مؤمن کفو مؤمنه است و سایر جهات مدخلیّت ندارد». تبریزی، جواد بن علی، استفتائات جدید، ج 1، ص 350، قم، چاپ اول.

[19]. نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، محقق، مصحح، قوچانى، عباس، آخوندى‌، علی، ج 30، ص 92، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم.

[20]. جمعى از پژوهشگران زیر نظر هاشمی شاهرودى، سید محمود،‌ فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج 1، ص 484، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بیت(ع)، چاپ اول، 1426ق.‌

[21]. مکارم شیرازی، ناصر، احکام بانوان، محقق، مصحح، علیان‌‌نژادى، ابوالقاسم، ص 142، قم، مدرسه امام على بن ابی‌طالب(ع)، چاپ یازدهم، 1428ق.

[22]. همان، ص 142.

[23]. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج 1، ص 367.

[24]. محقق داماد یزدى، سید مصطفى، بررسی فقهی حقوق خانواده، ص 366، قم، چاپ اول.

[25]. من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 394.

[26]. همان، ص 393.

[27]. کافی، ج 5، ص 332.

[28]. مکارم الاخلاق، ص 197.

[29]. برگرفته از نمایه «انتخاب همسر»، سؤال 2102 (سایت: 2167).

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها