جستجوی پیشرفته
بازدید
48329
آخرین بروزرسانی: 1387/06/09
خلاصه پرسش
معنا و آثار نماز چیست؟
پرسش
معنای لغوی و مفهوم صلاة (نماز) و آثار خواندن نماز چیست؟
پاسخ اجمالی

«صلاة» در لغت به معانی دعا و افروختن آتش و ... و در اصطلاح اعمال مخصوصی است که با تکبیر شروع شده و با سلام به پایان می پذیرد و نماز را از آن جهت « صلاة » گفته اند که برخی از اجزاءش را دعا تشکیل می دهد و یا به خاطر این که موجب این می شود که انسان از آتش افروخته الاهی در امان باشد.

نماز سدى در برابر گناهان و بازدارنده از زشتی ها، وسیله ای برای شستشوى گناهان، درهم شکنده خود بینى و کبر، پاکسازى کننده محیط زندگى از هر گونه آلودگی ظاهری و باطنی،  درس آموز نسبت به رعایت حقوق دیگران، تقویت کننده روح انضباط در انسان و...، است.ر

پاسخ تفصیلی

صلاة در لغت به معنای آتش افروختن ،دعا ، تبریک و تمجید است.[1] و در اصطلاح ، عبادت مخصوص مسلمانان است که دارای اجزاء، اعمال، شرایط و احکام و فلسفه خاصی است .

گروهی از دانشمندان گفته‏اند اصل صلاة از- صلاء- است و معناى صلّى الرّجل؛ یعنى او با این عبادت از نفس و جان خویش "صلاء" را که همان آتش افروخته خدایى است دور و برطرف کرد.‏[2] روح و فلسفه نماز همان یاد خدا است، البته ذکرى که مقدمه فکر، و فکرى که انگیزه عمل بوده باشد، چنان که در حدیثى از امام صادق (ع) آمده است که در تفسیر جمله « وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ »[3] فرمود: "یاد خدا کردن به هنگام انجام حلال و حرام" ؛یعنى به یاد خدا بیفتد که به سراغ حلال برود و از حرام چشم بپوشد.

نماز یکی از عبادت های بزرگ اسلام است که تاثیرات بسیار مهمی در تربیت فرد و جامعه دارد.

ما در این جا به برخی از این آثار اشاره می کنیم:‏

1- نماز وسیله شستشوى از گناهان است، در حدیثى مى‏خوانیم: پیامبر (ص) از یاران خود سؤال کرد:

" اگر بر در خانه یکى از شما نهرى از آب صاف و پاکیزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد، آیا چیزى از آلودگى و کثافت در بدن او مى‏ماند؟".

در پاسخ عرض کردند: نه، فرمود:" نماز درست همانند این آب جارى است، هر زمان که انسان نمازى مى‏خواند گناهانى که در میان دو نماز انجام شده است از میان مى‏رود".

2- نماز سدى در برابر گناهان آینده است، چرا که روح ایمان را در انسان تقویت مى‏کند، و نهال تقوى را در دل پرورش مى‏دهد، و مى‏دانیم" ایمان" و" تقوى" نیرومندترین سد در برابر گناه است، و این همان چیزى است که خدا در باره آن فرمود: «آن چه از کتاب به سوى تو وحى شده است بخوان، و نماز را برپا دار، که نماز از کار زشت و ناپسند بازمى‏دارد، و قطعاً یاد خدا بالاتر است، و خدا مى‏داند چه مى‏کنید.»[4]

3- نماز، غفلت‏زدا است، بزرگترین مصیبت براى رهروان راه حق آن است که هدف آفرینش خود را فراموش کنند و غرق در زندگى مادى و لذائذ زود گذر کردند، اما نماز به حکم این که در فواصل مختلف، و در هر شبانه روز پنج بار انجام مى‏شود، مرتبا به انسان اخطار مى‏کند، هشدار مى‏دهد، هدف آفرینش او را خاطر نشان مى‏سازد، موقعیت او را در جهان به او گوشزد مى‏کند و این نعمت بزرگى است که انسان وسیله‏اى در اختیار داشته باشد که در هر شبانه روز چند مرتبه قویاً به او بیدار باش گوید.

4- نماز خودبینى و کبر را در هم مى‏شکند، چرا که انسان در هر شبانه روز هفده رکعت و در هر رکعت دو بار در برابر خدا پیشانى بر خاک مى‏گذارد، خود را ذره کوچکى در برابر عظمت او مى‏بیند، بلکه صفرى در برابر بى‏نهایت. پرده‏هاى غرور و خود خواهى را کنار مى‏زند، تکبر و برترى جویى را در هم مى‏کوبد.

به همین دلیل على (ع) در آن حدیث معروفى که فلسفه‏هاى عبادات اسلامى در آن منعکس شده است بعد از ایمان، نخستین عبادت را که نماز است با همین هدف تبیین مى‏کند مى‏فرماید: "خداوند ایمان را براى پاکسازى انسان ها از شرک واجب کرده است و نماز را براى پاکسازى از کبر" .

5- نماز وسیله پرورش، فضائل اخلاق و تکامل معنوى انسان است، چرا که انسان را از جهان محدود ماده و چهار دیوار عالم طبیعت بیرون مى‏برد، به ملکوت آسمان ها دعوت مى‏کند، و با فرشتگان همصدا و همراز مى‏سازد، خود را بدون نیاز به هیچ واسطه در برابر خدا مى‏بیند و با او به گفتگو برمى‏خیزد.

6- نماز به سائر اعمال انسان ارزش و روح مى‏دهد- چرا که نماز روح اخلاص را زنده مى‏کند، زیرا نماز مجموعه‏اى است از نیت خالص و گفتار پاک و اعمال خالصانه، تکرار این مجموع در شبانه روز بذر سایر اعمال نیک را در جان انسان مى‏پاشد و روح اخلاص را تقویت مى‏کند.

لذا در حدیث معروفى مى‏خوانیم که امام على (ع) در وصایاى خود بعد از آن که فرق مبارکش با شمشیر ابن ملجم جنایتکار شکافته شد فرمود: "خدا را خدا را در باره نماز؛ چرا که ستون دین شما است".[5]

همان طور که اگر عمود خیمه در هم بشکند یا سقوط کند هر قدر طناب ها و میخ هاى اطراف محکم باشد اثرى ندارد، همچنین هنگامى که نماز که ستون دین است آسیب ببیند یا از میان برود اعمال دیگر اثر خود را از دست خواهند داد.

در حدیثى از امام صادق (ع) مى‏خوانیم: "نخستین چیزى که در قیامت از بندگان حساب مى‏شود نماز است اگر مقبول افتاد سائر اعمالشان قبول مى‏شود،[6] و اگر مردود شد سائر اعمال نیز مردود مى‏شود." [7] شاید دلیل این سخن آن باشد که نماز رمز ارتباط خلق و خالق است، اگر به طور صحیح انجام گردد قصد قربت و اخلاص که وسیله قبولى سائر اعمال است در او زنده مى‏شود، و گرنه بقیه اعمال او آلوده مى‏گردد و از درجه اعتبار ساقط مى‏شود.

7- نماز انسان را به بهداشت و پاکسازى محیط زندگى از هر گونه آلودگی ظاهری و باطنی امر مى‏کند، چرا که مى‏دانیم مکان نمازگزار، لباس نمازگزار، فرشى که بر آن نماز مى‏خواند، آبى که با آن وضو مى‏گیرد و غسل مى‏کند، محلى که در آن غسل و وضو انجام مى‏شود باید از هر گونه نجاست و کثافت و غصب و تجاوز به حقوق دیگران پاک باشد کسى که آلوده به تجاوز و ظلم، ربا، غصب، کم‏فروشى، رشوه خوارى و کسب اموال حرام باشد چگونه مى‏تواند مقدمات نماز را فراهم سازد؟ در کتب فقهى و منابع حدیث، امور زیادى به عنوان موانع قبول نماز ذکر شده است از جمله مساله شرب خمر است که در روایات آمده:" نماز شرابخوار تا چهل روز مقبول نخواهد شد مگر این که توبه کند".[8]

پیدا است که فراهم کردن این شرایط قبولى تا چه حد سازنده است.

8- رعایت شرائط کمال نماز ، عامل مؤثر دیگر براى ترک بسیارى از گناهان است. مثلاً تکرار نماز در پنج نوبت در شبانه روز خود دعوتى است به بهره مند شدن نمازگزار از همه آثار نماز در زمان های متعدد.

9- نماز روح انضباط را در انسان تقویت مى‏کند، چرا که دقیقا باید در اوقات معینى انجام گیرد که تأخیر و تقدیم آن هر دو موجب بطلان نماز، است همچنین آداب و احکام دیگر در مورد نیت و قیام و قعود و رکوع و سجود و مانند آن که رعایت آنها، پذیرش انضباط را در برنامه‏هاى زندگى کاملاً آسان مى‏سازد.

همه اینها فوائدى است که در نماز، قطع نظر از مساله جماعت وجود دارد و اگر ویژگى جماعت را بر آن بیفزائیم، برکات بى شمار اجتماعی دیگری علاوه بر آن چه گفته شد خواهد داشت .

امام على بن موسى الرضا (ع) در پاسخ نامه‏اى که از فلسفه نماز در آن سؤال شده بود چنین فرمود:"

علت تشریع نماز این است که توجه و اقرار به ربوبیت پروردگار است، و مبارزه با شرک و بت پرستى، و قیام در پیشگاه پروردگار در نهایت خضوع و نهایت تواضع، و اعتراف به گناهان و تقاضاى بخشش از معاصى گذشته، و نهادن پیشانى بر زمین همه روز براى تعظیم پروردگار".[9]

و نیز هدف این است که انسان همواره هشیار و متذکر باشد، گرد و غبار فراموشکارى بر دل او ننشیند، مست و مغرور نشود، خاشع و خاضع باشد، طالب و علاقمند افزونى در مواهب دین و دنیا گردد.

علاوه بر این که مداومت ذکر خداوند در شب و روز که در پرتو نماز حاصل مى‏گردد، سبب مى‏شود که انسان مولا و مدبر و خالق خود را فراموش نکند، روح سرکشى و طغیانگرى بر او غلبه ننماید.

و همین توجه به خداوند و قیام در برابر او، انسان را از معاصى باز مى‏دارد و از انواع فساد جلوگیرى مى‏کند .[10]

روح نماز

اگر رکوع و سجود و قرائت و تسبیح را جسم نماز بدانیم، حضور قلب و توجه درونى به حقیقت نماز و کسى که با او راز و نیاز مى‏کنیم روح نماز است.

خشوع نیز در واقع چیزى جز حضور قلب توأم با تواضع و ادب و احترام نیست و به این ترتیب روشن مى‏شود که مؤمنان تنها به نماز به عنوان یک کالبد بى روح نمى‏نگرند بلکه تمامى توجه آنها به باطن و حقیقت نماز است.[11]

بنابراین کسانی که اهل نماز نیستند یا اهل نماز بوده و آن را کنار زده اند مواهب بسیاری را از دست داده اندکه جبران آنها ار راه دیگر ممکن نیست برای درک آن مواهب باید هرچه زودتر با نماز ارتباط پیدا کنند.



[1] - راغب اصفهانى، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن،، ص 190 و 191، دارالعلم‏، الدار الشامیة - دمشق‏ بیروت، چاپ اول، 1412 ق.

[2] - راغب اصفهانى، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، همان.

[3] - العنکبوت، 45.

[4] - العنکبوت، 45.

[5] تهذیب‏ الأحکام، ج 9، ص 176، حدیث4، "اللَّه اللَّه فى الصلاة فانها عمود دینکم".

[6] الکافی، ج 3، ص 268، حدیث 4.

[7] وسائل‏الشیعة، ج 4، ص 34.

[8] الکافی، ج 6، ص 400، حدیث 1.

[9] وسائل‏الشیعة، ج 4، ص 9.

[10] - مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 16، ص 291 - 296، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374 ش. لازم به ذکر است که برای اطلاع از منبع و مرجع روایات نقل شده.

[11] - همان، ج 14، ص 204 و 205 .

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها