1. نخست باید گفت؛ گاهی در سخنان دانشمندان، سخنان ناهمگونی مشاهده می‌شود؛ از این‌رو در سایت‌هایی، مانند ویکی‌پدیا نیز در خصوص ایمان یا عدم ایمان اینشتین، گزارش‌های مختلفی ارائه شده است.
2. شاید بتوان دلیل این سخنان ناهماهنگ را ضعف در بنیان‌های فلسفی و مبانی دینی موجود در دنیای غرب دانست؛ که ذهن نقاد اندیشمندان نمی‌تواند به آن مبانی فلسفی و دینی قانع گردد.
مثلاً در مورد اینشتین چنین نقل می‌کنند که وی خدای شخصی به گونه‌ای که در کتاب مقدس(تورات و انجیل) آمده را انکار می‌کند، اما خدای نامتشخص و به تعبیر وی خدای «اسپینوزایی» را معتقد است؛[1] پژوهش‌گران اسپینوزا را وحدت وجودی دانسته‌اند؛ زیرا وی تنها به یک جوهر نامحدود واجب قائل بود.[2]
سخنان اینشتین در تبیین خدای نامتشخص مبهم است و این نشان دهنده‌ی وجود نقض و ضعف مباحث دینی و فلسفی در غرب است که توان تحلیل مباحث عمیق فلسفی را ندارد و از غنای اسلام و حکمت متعالیه بی‌بهره است.[3]

---