
آخرین پرسش ها و پاسخ ها
-
حرف جر «ربّ» به چه معنا است و چه کاربردی دارد؟
0 صرف و نحو«حروف جر» یا «حروف جاره» حرفهایی هستند که تنها بر سر اسمها درمی آیند و آنها را مجرور میکنند.حروف جر بنابر نظر مشهور، هفده حرفاند که یکی از آنها، حرف جر «ربّ» است که در میان حروف جر، به نسبت کاربرد کمتری دارد. به عنوان نمونه در قرآن ...
-
فرد محتضر را چگونه رو به قبله گذاشته و فرد مرده را چگونه رو به قبله در قبر دفن میکنند؟
85 احکام مرتبط با مردگانهمانگونه که میدانید، اسلام برای تمام مراحل زندگی انسان از ابتدای حیات تا زمان جاندادن، و حتی برای حالت احتضار و نیز دفن و کفن وی احکامی دارد که یکی از آنها رو به قبله کردن محتضر و میت است، بدین ترتیب که پای محتضر را رو به ...
-
حرف جر «علی» به چه معنا است و چه کاربردهایی دارد؟
81 صرف و نحو«حروف جاره» یا «حروف جر» شامل حرفهایی هستند که تنها بر سر اسمها در میآیند و آنها را مجرور میکنند.حروف جر بنابر نظر مشهور، هفده حرفاند که یکی از آنها، حرف جر «علی» است.«عَلی» از کلمات بسیار پرکاربرد در زبان عربی است، بهگونهای که تنها در قرآن کریم ...
-
فردی که توانایی کمک به دیگران(و انجام هر مستحب دیگری) را دارد؛ اما از آن خودداری میکند، آیا گناهکار است و باید در انتظار مجازات باشد؟
116 حدیثنخست باید گفت، هر کاری را که خداوند به انجام آن دستور داد، حتی کارهای مستحبی، در آن حکمت و مصلحتی نهفته است که با ترک آن کار، مصلحت و حکمت یادشده بر زمین خواهد ماند. آن مصلحت و حکمت می تواند اثر وضعی آن کار مستحب و نیک ...
-
منظور از «بحیره»، «وصیله»، «سائبه» و «حام»، در آیه 103 سوره مائده چیست؟
245 تفسیردر آیه 103 سوره مائده، به چهار نوع از چارپایان اشاره شده است که در دوران جاهلیت با عناوین محترمانه «بحیره»، «سائبه»، «وصیله» و «حام» شناخته شده و برای آنها قوانین ویژهای مقرر میکردند!قرآن کریم با اشاره به این چارپایان، تصریح میکند که مقررات یاد شده منشأ الهی ...
-
حرف «بَلْ» در ادبیات عرب چه جایگاهی دارد؟
150 صرف و نحوکلمه «بَلْ» از حروفی است که در زبان عربی کاربرد فراوانی دارد، به گونهای که تنها در قرآن کریم، 127 بار از این کلمه استفاده شده است.با توجه به عبارات پیرامونی «بَل»، میتوان معنای آنرا دریافت و گاه به زبانهای دیگر ترجمه کرد.به عبارت دیگر، با توجه به موقعیت ...
-
چرا حائض و جنب نباید در کنار فرد محتضر حضور یابند؟
241 احتضارهمانگونه که در پرسش آمده، در رسالههای عملیه(توضیح المسائل) میخوانیم:«تنها گذاشتن محتضر و بودن جُنُب و حائض نزد او مکروه است».[1]قبل از ورود به دلایل این فتوا، به این نکته توجه فرمایید که حالتهایی؛ مانند جنابت و حیض، اگرچه حالتی طبیعی در بدن انسانها و ناشی از ...
-
معنای حرف جر «فی» چیست و چه کاربردهایی دارد؟
181 صرف و نحو«حروف جاره» یا «حروف جر» حرفهایی هستند که تنها بر سر اسم درمی آیند، و اگر بر سر اسمى درآیند، آنرا مجرور میکنند. حروف جر بنابر نظر مشهور، هفده حرفاند که یکی از آنها، حرف جر «فی» است.ادیبان عرب، معانی فراوانی برای این حرف جر اعلام کردهاند. به عنوان نمونه، ...
-
چه ویژگیهایی باعث میشود که افعالی «سالم»، «مضاعف»، «مهموز» و یا «معتل» نامیده شوند؟
214 صرف و نحواقسام فعلافعال از نظر حروف اصلی به دو دسته کلی صحیح و معتل و هر کدام با زیرشاخههایی تقسیم میشوند.در این زمینه ابتدا باید گفت؛ معیار اصلی در اینکه هر فعلی در کدام دسته و شاخه میگنجد، حروف اصلی و یا ریشه آن فعل است و حروفی که در ...
-
در روایات چه ویژگیهایی برای شهدای کربلا بیان شده است؟
261 حدیثتمام مؤمنان واقعی باید دارای ویژگیهای مشترکی باشند که در قرآن به آنها اشاره شده است.شهدای کربلا که در شمار برترین مؤمناناند، طبیعی است که دارای این اوصاف بودند؛ یعنی ویژگیهای همان ایمانآورندگان به رسول خدا(ص) که در رکاب حضرتشان به نبرد پرداخته و بسیاری ...
-
تفاوت تنافی حقیقی و تنافی عرضی چیست؟
188 مبانی فقهی و اصولیتنافیتنافی، از ماده «نفی» بدین معنا است که دو چیز، یکدیگر را نفی و طرد میکنند؛[1] از اینرو به ناممکن بودن اجتماع دو چیز (مانند سیاهی و سفیدی و یا وجود و عدم ) در یک شیء و در زمان واحد، «تنافی» گفته میشود.[2]این تنافی ...
-
معنا و کاربردهای حرف جر «الی» را بنویسید؟
201 صرف و نحو«حروف جر» یا «حروف جاره» حرفهایی هستند که از میان انواع کلمات، تنها بر سر اسم درآمده و آنرا مجرور میکنند. حروف جر بنابر نظر مشهور، هفده حرفاند که یکی از آنها، حرف جر «الی» است.ادیبان عرب، معانی فراوانی برای این حرف جر اعلام کردهاند.به عنوان نمونه، بر اساس ...
-
«قرن المنازل» که در روایات به عنوان یکی از میقاتها اعلام شده، کجا است؟
185 حج«قرن المنازل» روستای کوچکى در حدود 90 کیلومترى مکه معظّمه به سمت طائف است.این روستا یکی از میقاتهای پنجگانه در کشور عربستان است که افراد برای داخل شدن به مکه لازم است از آنجا مُحرم شوند.شاید دلیل این نامگذاری آن باشد که «قرن» نام تنها کوهی است که در ...
-
«قتل صبر» که در روایات و منابع تاریخی به آن اشاره شده، به چه نوع قتلی میگویند؟
372 حدیث«قَتْل صَبْر» در لغت به معناى کشتن کسى در حال دستگیرى، در زندان و حبس و یا کشتن به همراه شکنجه است که شخص نتواند به هیچ وجه از خود دفاع کند، این عبارت در اصطلاح و در کاربردهای بیرونی خود نیز به همان معنای لغوى آمده است.[1]از ...
-
منظور از «طامه کبری» در قرآن چیست؟
353 تفسیربسیاری از مشتقات ریشه «ط م م» به اموری اشاره میکنند که به نحوی با برتری و غلبه در ارتباطاند. به عنوان نمونه:«هذا أطمّ من هذا»؛ این یکی بلندتر از آن یکی است.«طم الطائر الشّجرة»؛ پرنده از بالاى درخت بلند شد.«جری الوادى فطمّ على القرى»؛ سیل در دره جارى شد ...
-
ریشه «بخس» به چه معنا است و «ثمن بخس» یعنی چه؟
312 تفسیراصطلاح «ثمن بخس» از دو واژه «ثمن» به معنای قیمت و بها، و «بخس» به معنای اندک و ناچیز ترکیب شده است. این اصطلاح معمولا در مسائل مالی و اقتصادی کاربرد دارد. و میگویند: فلان کالا به ثمن بخس، یعنی به قیمتی بسیار ناچیز فروخته شد.این اصطلاح با همین معنا ...
-
آیا حضرت موسی(ع) هنگامی که با جناب خضر(ع) دیدار داشت، به مقام پیامبری رسیده بود؟
402 تفسیردر قرآن به تاریخ دقیق ملاقات دو برگزیده خداوند، یعنی موسی(ع) و خضر(ع) اشارهای نشده است، تا بتوان دریافت که این ملاقات در جوانی موسی(ع) رخ داده و یا بعد از برگزیده شدن ایشان به پیامبری؟ قرآن کریم همین مقدار میفرماید که «فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیْناهُ ...
-
منظور از «مناسبت حکم و موضوع» چیست؟
275 مبانی فقهی و اصولیاگر دستوری از مقام مافوق در مورد چیزی صادر شود، در بسیاری از موارد، مخاطبان میتوانند برداشت کنند که چرا و به چه دلیل، چنین دستوری صادر شده است. به عبارت دیگر، چه مناسبت و ارتباطی میان آن دستور و آن چیز وجود دارد و به دنبال دریافت و فهم ...
-
خداوند هنگام آفرینش آدم به فرشتگان فرمود: من چیزی میدانم که شما نمیدانید! خداوند چه چیزی میدانست که آنان نمیدانستند؟!
505 تفسیرهمانگونه که در پرسش آمده، قرآن کریم میفرماید هنگامی که خدای متعال به فرشتگان فرمود: من میخواهم در زمین جانشینى بیافرینم، آنها گفتند: آیا در آنجا کسى را میآفرینى که به فساد و خونریزى بپردازد؟! ما که تو را به پاکى میستاییم و تقدیس میگوییم؟! خدای متعال در ...
-
بر اساس روایتی، تمام سادات، قبل از مرگ ایمان کامل خواهند آورد؛ اما میدانیم بسیاری از سادات، شیعه و حتی مسلمان نبوده و نیستند، و چه بسا جنایات بزرگی هم مرتکب شده باشند. آیا تمام آنها اهل بهشتاند؟!
581 حدیثنخست بیان این نکته ضروری است که خداوند هیچ تضمینی نداده است که بر اساس آن، افرادی تنها به دلیل وابستگی نسبی، هر گناهی را مرتکب شوند و سپس گمان کنند که خداوند آنها را مجازات نمیکند و بدون حسابرسی وارد بهشت خواهند شد.چنین چیزی منطبق با عدالت ...
-
پیامبر(ص) به هر کس چاه رومه را خریده و در اختیار مسلمانان قرار دهد، مژده بهشت داد و عثمان آنرا خرید. آیا این نقل را میپذیرید؟
385 تاريخ بزرگانابتدا باید گفت این موضوع، گزارشی قرآنی نیست که ملتزم به پذیرش آن باشیم، و نیز ائمه شیعه(ع) در روایات خود چنین ماجرایی را نقل و تأیید نکردهاند که پیامبر اسلام(ص) به جبران خریداری چاه رومه(بئر رومه)، ضمانتی دائمی برای بهشتی شدن عثمان به او ...
-
سامری برای ساخت گوساله سخنگو از نبوغ شخصی خود استفاده کرد و یا از امور معنوی و خارق العاده بهره جست؟!
383 تفسیراز فرازهای مهم زندگى حضرت موسى(ع)، رفتن حضرتشان -به همراه نمایندگانی از بنیاسرائیل- به میعادگاه کوه طور، و سپس گوسالهپرستى امت او در همان هنگام است.خدای متعال به موسى(ع) وحی فرمود تا براى گرفتن دستورات تورات به همراهی هفتاد نفر به کوه طور برود، تا ...
-
«دعای مبارکه» چیست و آیا سند معتبری دارد؟
433 حدیثنخست باید گفت؛ در آن دسته از متون دینی که به عنوان منبع شناخته میشوند، دعایی را نیافتیم که به صورت مطلق با نام «دعای مبارکه» معرفی شده باشد.از سوی دیگر، هر دعای مشروع و مأثوری را میتوان دعایی مبارک در نظر گرفت؛ از اینرو ممکن است در برخی روایات ...
-
معنای حرف جر «مِن» و کاربردهای آن چیست؟
275 صرف و نحودر ادبیات عرب، «حروف جاره» یا «حروف جر» حرفهایی هستند که تنها بر سر اسمها در می آیند و آنها را مجرور میکنند. حروف جر بر اساس نظر مشهور، هفده حرفاند که یکی از آنها حرف «مِن» است.«معانى و عملکرد من»ادیبان عرب برای این حرف جر، معانی و کاربردهای متفاوتی ...
-
مراد از «ماء منهمر» -که در جریان طوفان نوح از آسمان بارید- چه آبی بود؟
387 تفسیر«ماء منهمر» به باران شدید و سیلآسا گفته میشود. واژه «منمهر»، همچنین ریشهی لغوی «هـ م ر» در قرآن کریم تنها یکبار و آن هم در داستان طوفان نوح آمده است. آنجا که میفرماید:«فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنْهَمِرٍ»؛[1] آنگاه درهاى آسمان را با آبى ...

همسران امام جواد(ع)
- همسر امام جواد(ع)، سمانه مغربیه نام داشت.[5] البته نامهای حویث، غزاله مغربیه و مدنب نیز برای او در منابع اسلامی ذکر شده است.[6]
- مأمون خلیفۀ عباسی برای رهايى از يک سلسله تنگناها و شرایط دشوار سياسى زمان خود، تصمیم گرفت ولایت عهدی را بر امام هشتم تحميل کند و نیز با تظاهر به مهربانى و دوستى نسبت به امام جواد(ع) تصميم گرفت دختر خود را به ایشان تزويج نماید تا استفادهاى كه از تحميل وليعهدى بر امام رضا(ع) در نظر داشت از اين وصلت نيز به دست آورد. [7] بر اساس همين طرح بود كه پس از شهادت امام رضا(ع) دختر مأمون «امّ فضل» به همسرى امام جواد(ع) درآورده شد. گفتنی است که امام از این خانم فرزندی نداشت.[8]
فرزندان
در منابع اسلامی دیدگاههای مختلفی نسبت به تعداد و نام فرزندان امام جواد(ع) بیان شده است؛ همان طور که شیخ طبرسی میگوید: امام جواد(ع) دو پسر و سه دختر از خود به جاى گذارد كه يكى از آنان حضرت هادى(ع) است و دومى هم به نام موسى و دختران آنجناب هم حكيمه، خديجه و ام كلثوم نام داشتند، بعضى نیز گفتهاند وى دو دختر به نام فاطمه و امامه داشته است.[9]
اما آنچه همۀ منابع دربارهاش اتفاق نظر دارند، این است که دو فرزند؛ امام هادی(ع) و موسی مبرقع جزو فرزندان امام جواد(ع) هستند.[10]
امامت امام جواد(ع)
در روایات به امامت امام جواد(ع) پس از امام رضا(ع) تصریح شده است؛ مانند احادیثی که از پیامبر اکرم(ص) در بارۀ تصریح به نامهای امامان(ع) نقل شده است.[11]
همچنین از جمله كسانى كه تصريح به امامت آنحضرت را از امام رضا(ع) روايت كردهاند، عبارتاند از: على بن جعفر، صفوان بن يحيى، معمر بن خلاد، حسين بن بشار، ابن ابى نصر بزنطى، ابن قياما واسطى، حسن بن جهم ابو يحيى صنعانى، خيرانى، يحيى بن حبيب زيات و... .[12]
کرامات امام جواد(ع)
امام جواد(ع) مانند سایر امامان دارای کرامات زیادی بودند که موردی از آنرا ذکر میکنیم:
محمّد بن اورمه گفت: معتصم گروهى از وزيران خود را خواست به آنها دستور داد به دروغ گواهى دهند كه محمّد بن على بن موسى(ع) تصميم قيام دارد بعد حضرت را خواست گفت تصميم دارى در دولت من قيام كنى. فرمود: به خدا قسم چنين تصميمى ندارم.
معتصم گفت: فلان كس و فلانى بر كار تو شهادت میدهند آنها را حاضر كردند. گفتند: صحيح است ما اين نامهها را از بعضى غلامان تو به دست آوردهايم.
حضرت جواد(ع) در اطاق جلو بود دستهاى خود را بلند كرده گفت: خدايا اگر دروغ میگويند اينها را بگير. يک مرتبه ديدم اطاق جلو چنان به حركت در آمد میرود و مىآيد هر كدام از ايشان تصميم حركت كردن میگيرد به زمين مىافتد. معتصم صدا زد يا ابن رسول اللَّه من از حرف خود توبه میكنم از خدا بخواه كه اطاق از حركت بايستد. گفت خدايا اطاق را آرام فرما تو میدانى ايشان دشمن تو و من است، اطاق آرام گرفت.[13]
مناظرات علمی امام جواد(ع)
بارزترین نوع تبلیغ امام جواد(ع) مناظراتی است که آنحضرت انجام میداد. مناظرههای آنحضرت که از نخستین روزهای امامتش آغاز شد، ایشان را در تثبیت جایگاه ولایت و امامت، هدایت حق جویان و آشکار ساختن سستی گفتار ستمگران یاری داد. آنحضرت به دو جهت در عرصۀ مناظرههای علمی گام نهاد:
نخست، نیاز شیعیان که با توجه به سنّ کم آنحضرت در پی کشف جایگاه معنویاش بودند، و دوم خواست مأمون و معتصم که اندیشۀ خوار ساختن امام و اثبات الهی نبودن آگاهیهای وی را در سر میپروراندند.
کیفیت شهادت امام جواد(ع)
دربارۀ اینکه امام جواد(ع) به چه نحوی به شهادت رسیدند، دیدگاههای مختلفی وجود دارد که در اینجا به یک نمونه اشاره میشود:
معتصم خلیفۀ ستمگر عباسی -برادر مأمون و عموی ام فضل دختر مأمون- پیوسته نقشههایی را برای به شهادت رساندن امام جواد(ع) اجرا میکرد و در این زمینه با ام فضل نیز همدست شده بود که امام جواد(ع) را مسموم کند؛ زیرا معتصم میدانست که ام فضل از آنحضرت منحرف شده و به شدّت علیه امام(ع) موضع گرفته است. بر این اساس، ام فضل نیز در خواست معتصم را پاسخ مثبت داد و سمّی را در انگور جاسازی کرد و در پیش روی آنحضرت نهاد و همین که امام جواد(ع) از آن انگور خورد، ام فضل پشیمان شد و شروع به گریه کرد، حضرت فرمود: گریهات برای چیست؟ سوگند به خدا، خداوند آنچنان تو را به دردی در ناحیه رحم دچار سازد که جبران پذیر نباشد و به بلایی گرفتارت کند که قابل کتمان نباشد. بر اثر همین نفرین ام فضل بیمار شد و از دنیا رفت.[14]
به هر حال، آنحضرت در شهر بغداد در ماه ذى القعده سال 220 هـ.ق در حالی که ۲۵ سال از عمر شريفش گذشته بود، به شهادت رسید[15] و در محلهای از بغداد به نام کاظمین در کنار قبر جدش امام موسى بن جعفر(ع) دفن شد.[16]
[1]. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 50، ص 16، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[2]. نامهای دیگری نیز دربارۀ مادر امام جواد(ع) ذکر شده است؛ مانند «خیزران»، «سکینه مرسیّه». ر.ک: حسینى عاملى، سید تاج الدین، التتمة فی تواریخ الأئمة علیهم السلام،، قم، بعثت، چاپ اول، 1412ق؛ بحارالانوار، ج 50، ص 13؛ امین عاملی، سید محسن، أعیان الشیعة، ج 2، ص 32، بیروت، دار التعارف، 1403ق.
[3]. شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 273، قم، کنگرۀ شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق.
[4]. بحار الأنوار، ج 50، ص 7.
[5]. الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 297؛ المرعشى التستری، القاضى نور الله، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج 29، ص 33، قم، مكتبة آیة الله المرعشى النجفى، چاپ اول، 1409ق؛ قمی، شیخ عباس، منتهى الآمال فی تواریخ النبی و الآل، ج 3، ص 1810، قم، دلیل ما، چاپ اول، 1379ش.
[6]. ر. ک: ابن ابى الثلج بغدادى، محمد بن احمد، تاریخ أهل البیت نقلا عن الأئمة الباقر و الصادق و الرضا و العسكری عن آبائهم علیهم السلام، محقق، مصحح، جلالى حسینى، محمد رضا، ص 123 و 124، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، چاپ اول، 1410ق.
[7]. پیشوایی، مهدی، سیرۀ پیشوایان، ص 556، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، چاپ سوم، 1375ش.
[8]. عماد طبرى، حسن بن علی، مناقب الطاهرین، ج 2، ص 808، تهران، سازمان چاپ و انتشارات، چاپ اول، 1379ش؛ بحارالانوار، ج 50، ص 8.
[9]. طبرسى، فضل بن حسن، إعلام الورى بأعلام الهدى، ص 355، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سوم، 1390ق.
[10]. الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 295؛ شامی، جمال الدین یوسف بن حاتم، الدر النظیم فی مناقب الأئمة اللهامیم، ص 718، قم، دفتر اسلامی، چاپ اول، 1420ق؛ حموی، محمد بن اسحاق، أنیس المؤمنین، ص 215، تهران، بنیاد بعثت، 1363ش؛ التتمة فی تواریخ الأئمة علیهم السلام، ص 134.
[11]. بحارالانوار، ج 36، ص 336 و 337؛ ر. ک: نمایههای «اهل بیت»، سؤال 829؛ «انحصار معصومین در چهارده نفر»، سؤال 178؛ «انحصار امامت در نسل پیامبر»، سؤال 2969.
[12]. ر. ک: الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 274 – 280.
[13]. بحار الأنوار، ج 50، ص 45 و 46.
[14]. همان، ص 16 و 17.
[15]. الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص273.
[16]. كلینى، محمد بن یعقوب، الكافی، محقق، مصحح، غفارى على اكبر، آخوندى، محمد، ج 1، ص 492، تهران، دار الكتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ مسعودى، على بن حسین، إثبات الوصیة للإمام علی بن أبی طالب، ص 227، قم، انصاریان، چاپ سوم، 1426ق.