جستجوی پیشرفته
بازدید
13805
آخرین بروزرسانی: 1398/04/18
خلاصه پرسش
سکولاریسم یا اندیشه جدایى دین از سیاست چگونه شکل گرفت؟
پرسش
سکولاریسم یا اندیشه جدایى دین از سیاست چگونه شکل گرفت؟
پاسخ اجمالی
در دوران نوزایى، دین باوران مسیحى متوجّه شدند که این آیین با کاستی‌هایى که دارد، نمی‌تواند جوابگوى نیازهاى اجتماعى - سیاسى جدید باشد. بدین‌سان اندیشه جدایى دین از سیاست شکل گرفت.
سکولاریسم فرزند مشروع تمدّن غرب است؛ زیرا آیینى که از مسیر زلال الهى خود منحرف و با اهواء و آراء زمینى ممتزج شده بود، نمی‌توانست داعیه پاسخ‌گویى به همه نیازهاى انسان در هر زمانى را داشته باشد.
پاسخ تفصیلی
در دوران نوزایى[1] که از اواسط قرن پانزده میلادى با گرایش به فرهنگ روم باستان و یونان قدیم آغاز شد و سپس در عصر اصلاح‌گرى[2] که در قرن شانزده توسط برخى رجال دین، مانند لوتر، شکل گرفت و آن‌گاه در دوران روشن‌گرى[3] که در قرون 17 و 18 میلادى با گرایش به خرد کاربردى و عقلانیت عرفى تجسم یافت، دین باوران مسیحى متوجّه شدند که این آیین با کاستی‌هایى که دارد، نمی‌تواند جواب‌گوى نیازهاى اجتماعى - سیاسى جدید باشد و خود را با شرایط تازه زندگى بشر در این عصر هماهنگ سازد. از این‌رو، اعلام کردند که دین تنها براى ارتباط انسان با خدا و آخرت آمده است و در امور اجتماعى یا سیاسى ضرورتى نیست که به آن مراجعه شود. بدین‌سان اندیشه جدایى دین از سیاست و انکار مرجعیت دین در حوزه مباحث اجتماعى سیاسى شکل گرفت و فیلسوفان سکولار[4] یکى پس از دیگرى ظهور کردند.
با توجه به آنچه پیرامون تفکر مسیحى مطرح است، به جرأت می‌توان گفت: سکولاریسم فرزند مشروع تمدّن غرب است؛ زیرا آیینى که از مسیر زلال الهى خود منحرف و با اهواء و آراى زمینى ممتزج شده بود، نمی‌توانست داعیه پاسخ‌گویى به همه نیازهاى انسان را در هر زمانى داشته باشد. افزون بر این، دین عیسی(ع) ‏دین خاتم نبود و هرگز عیسی(ع) ‏خود را آخرین پیام‌آور الهى معرفى نکرده بود، بلکه با تأکید بر ظهور احمد )ستوده شده( بشارت بعثت پیامبر خاتم(ص) را داده بود.
امّا اسلام دین خاتم و از آفت تحریف در امان است؛ از این‌رو، مجالى براى طرح جدایى دین از سیاست به طور طبیعى در بستر فرهنگ اسلامى وجود نداشت و هنگامى این اندیشه در این دیار سربرآورد که برخى مسلمانان با افکار غربیان آشنا و شیفته آن شدند و گمان کردند که تکرار آن مطالب موجبات تکامل و ترقى جوامع اسلامى را فراهم می‌کند. به عنوان مثال دکتر جابر عصفور در مقدمه خود بر کتاب الاسلام و اصول الحکم، نوشته على عبدالرزاق می‌گوید: ما به امثال رفاعه طهطاوى، محمد عبده و على عبدالرزاق افتخار و به آنها اقتدا می‌کنیم، چون طرفدار دولتى متمدن و اجتماعى مدنى هستند.[5]

[1] Renaissance.
[2] Reformation.
[3] Enlightenment.
[4] Secular.
[5]. برای مطالعه بیشتر، ر. ک: هادوى تهرانى، مهدى، ولایت و دیانت، قم، مؤسسه فرهنگى خانه خرد، چاپ دوم، 1380ش؛ هادوى تهرانى، مهدى، باورها و پرسش‌ها، قم، مؤسسه فرهنگى خانه خرد، چاپ اول، 1378ش.
 
ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها