جستجوی پیشرفته

حوض كوثر

"كوثر" بر وزن "فوعل" وصفى است كه از "كثرت" گرفته شده و به معناى "خير كثير و فراوان" است. گستره‌‏ى معنايى اين واژه چنان وسيع و جامع است كه مصاديق بى‌‏شمارى از جمله "خير بى‌نهايت" را نيز مى‏‌تواند شامل شود. براى واژه‌‏ى "كوثر" كه در سوره‌‏ى مباركه كوثر آمده است، در تفاسير شيعه و سنى معانى بسيارى براىش ذكر شده است كه جملگى، از مصاديق همين خير كثيرند؛ مصاديقى مانند: 1. حوض و نهر كوثر...، 2. مقام شفاعت كبرا در روز قيامت، 3. نبوت، 4. حكمت و علم، 5. قرآن، 6. كثرت اصحاب و پيروان، 7. كثرت معجزات، 8. كثرت علم و عمل، 9. توحيد و ابعاد آن، 10. نعمت‌‏هاى خدا به پيامبر(ص) در دنيا و آخرت، 11. نسل كثير و ذريه فراوان كه در گذر زمان باقى بمانند. بى‏‌گمان اين فراوانى ذريه و باقى ماندن نسل پيامبر(ص) از وجود دختر والا گهر ايشان، فاطمه‌ی زهرا(س) نشأت گرفته است. پس بارزترين مصداق "كوثر" وجود مبارک حضرت زهرا(س) مى‏‌باشد. بيانگر اين حقيقت و شاهد اين واقعيت، شأن نزول و سياق آيات سوره‌ی كوثر است. آرى وجود فاطمه(س) منبع خير كثير است كه هم باعث ماندگارى رسالت پيامبر(ص) تا روز رستاخيز شده است و هم عامل جاودانگى نسل پاک او.[1]

از اين‌رو، با استناد به روايات مربوط به حوض كوثر و شأن نزول سوره‌‏ى كوثر و متن و سياق آيات، مى‌‏توان نتيجه گرفت: "كوثر" داراى دو مصداق بارز، يكى در دنيا و يكى در آخرت است. مصداق دنيوى آن كه همان "كوثر محمدى" است، فاطمه‌ی زهرا(س) است كه منشأ اولاد و ذريه‏ و نسل پاک پيامبر(ص) است، كه ايشان و ذريه‌‏ى او مردم را در دنيا از معارف و اخلاق و احكام و آداب الاهى سيراب نموده‌‏اند و مصداق ديگر آن كه "كوثر بهشتى" است، حوضى در بهشت است كه على(ع) و ديگر امامان معصوم(‏ع) ساقى آن مى‌‏شوند و كام تشنگان رهيده از صحراى محشر را سيراب مى‌‏نمايد.[2]

اوصاف حوض كوثر

ویژگی‌های حوض كوثر از زبان رسول الله(ص) چنین است: حوض كوثر نهرى است داراى خير كثير در بهشت كه از حوضى مى‏‌ريزد و اطراف آن به عدد ستارگان آسمان، ظروفى چيده شده است و امت من پس از ورود به بهشت بر آن وارد مى‏‌شوند. در پيش من حوضى است به وسعت مدينه تا يمن، يا وسعت مدينه تا عمان. كناره‏‌هاى آن از طلا است و شراب(نوشيدنى) آن از برف و شير، سفيدتر و از عسل شيرين‌‏تر و از مِشک خوش‌بوتر است و بر سنگ‏‌هاى بزرگ لؤلؤ و مرجان جارى مى‏‌شود. هركس از آن بنوشد، هرگز تشنگى بر او عارض نشود و اولين كسانى كه بر آن وارد مى‌‏شوند، مهاجران (از مكه به مدينه) فقير مى‏‌باشند. والى و ساقى آن، امام على(ع) است. مؤمنان پس از نوشيدن از آب كوثر اطراف پيامبر(ص) جمع شده و از ديدار يكديگر خشنود مى‌‏شوند. چشمه كوثر از ساق عرش است كه آن‌جا منزلگاه اوصيا(ع) و شيعيان ايشان است و از آن‌جا با دو ناودان به حوض ريخته مى‏‌شود و سپس با دو نهر در بهشت جريان مى‌‏يابد. براى هر پيامبرى در بهشت نهرى است كه به دلیل كثرت وارد شوندگان بر حوضشان بر يكديگر مباهات مى‌‏كنند، لكن من اميدوارم كه وارد شوندگان بر حوضم بيشتر از سايرين باشد.[3]

حوض كوثر در كلام امامان معصوم‏

اميرمؤمنان(ع) فرمودند: «حوض كوثر ما مملوّ است و در آن دو نهر مى‏‌ريزد از بهشت، يكى از چشمه‌‏ى تسنيم و ديگرى از چشمه‌‏ى معين».[4]

و در حديث معتبر، امام صادق(ع) فرمودند: كسى كه دلش براى مصيبت ما به درد آید، در وقتِ مردن فرحناک مى‌‏شود، فرحى كه هرگز از دل او بيرون نمى‌‏رود تا در حوض كوثر بر ما وارد شود و كوثر خوشحالى مى‏‌كند؛ چون دوست ما بر او وارد مى‌‏شود. حتى آن‌كه به او مى‏‌چشاند از لذت انواع خوردنى‌‏ها كه نمى‏‌خواهد از آن‌جا به جاى ديگر رود. هر كس از آن يک شربت بياشامد، هرگز تشنه نشده و بعد از آن هيچ‌گاه تعب نكشد. و آن به سردى كافور و بوى مشک و طعم زنجيل است و از عسل شيرين‌‏تر و از مسكه نرم‌‏تر و از آب ديده صاف‌‏تر و از عنبر خوش‌بوتر مى‌‏باشد. از چشمه‏‌‌ى تسنيم بهشت بيرون مى‌‌‏آيد. بر نهرهاى بهشت همه مى‌‏‌گذرد و بر روى سنگ ريزه‌‏‌ى مرواريد و ياقوت جارى مى‌‌‏شود و... . و هر ديده‏‌اى كه در مصيبت ما بگريد، البته شاد و خوشحال گردد به نظر كردن به كوثر. آب مى‏‌دهند از آن همه‌‏ى دوستان ما را، اما به قدر محبت و متابعت ما، از آن لذت مى‌‏برند و هر كس محبتش بيشتر است، لذتش بيشتر خواهد بود،... .[5]

شايان ذكر است كه بدون تردید دوازده امام معصوم(ع)، همگى در روز قيامت، ساقى حوض كوثرند. چنان‌كه از احاديث و براهين ظاهر است و سيدالشهداء(ع) فرمودند: «و نحن وُلاة الحوض نسقى وُلاتنا»؛[6] ماييم صاحبان حوض كوثر، سيراب مى‌‏نماييم دوستان خود را. همان‌گونه كه پيامبر(ص) اميد آن داشتند كه وارد شوندگان بر حوضشان بيشتر از سايرين باشند، هر مسلمانى كه نام كوثر و توصيفات آن‌را مى‌‏شنود، آرزو مى‌‏كند كه از وارد شوندگان بر حوض و بر نبى(ص) قرار گيرد، اما روشن است كه اگر اين اميد و رجا واقعى باشد، بايد براى دست‌يابى به آن كوشيد، و پس از كسب زاد و توشه نيز بايد مراقبت نمود تا اين سرمايه توسط رهزنان و شياطين جنى و انسى، بيرونى و درونى به يغما نرود و يا دچار آفت نشود و إلاّ زحمت‏‌ها بر باد رفته و حاصلى از آنان نخواهد چيد و ورود او بر حوض، تبديل به خواب و خيال مى‌‏شود و دلخوش كردن به خواب و خيال و آماده نشدن و تلاش ننمودن براى تحصيل مطلوب، كارى غافلانه و اميدى بيهوده است.

 


[1]. ر. ك: مصباح يزدى، محمد تقى، جامى از زلال كوثر، ص 20 - 22 ؛ علامه طباطبايى، محمد حسين، تفسير الميزان، ج 20، ص 370، و تفاسير مختلف، ذيل سوره كوثر.

[2]. البته اين كه چه رابطه و نسبتى بين "كوثر محمدى" و "كوثر بهشتى" وجود دارد، نياز به تعمّق و بررسى و مجال افزون ترى مى‏باشد. و شايد بتوان گفت عقل و انديشه‏ انسان‏هاى معمولى از فهم و تصور آن عاجز است.

[3]. ر. ك: فيض كاشانى، محسن، محجة البيضاء، ج 8، ص 352 - 353 و ساير تفاسير ذيل سوره كوثر.

[4]. علامه مجلسى، حق اليقين، ص 453، بحارالانوار، ج 8، ص 18.

[5]. علامه مجلسى، حق اليقين، ص 455.

[6]. بحارالأنوار، ج 45، ص 49.

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها